English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده_انسان موجودی اجتماعی است

گروه خانواده_انسان موجودی اجتماعی است

(به نام قدرت مطلق الله)

(مقاله‌ای در مورد: آداب معاشرت ادب و بی‌ادبی و تعادل و بی‌تعادلی)

آداب؛ جمع ادب و به معنی قانون و مقررات هر جایی که می رویم و یا هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم. در اصل ادب یعنی قانون و مقرراتی که بر آن موضوع حاکم است. مثلاً برای رانندگی، لازم است یک سری نکات کلیدی را آموزش بگیریم که این همان ادب رانندگی است و جمع آن آداب می شود.

معاشرت؛ انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع رشد و بالندگی پیدا می کند، از این رو باید یک سری رفتارهایش را کنترل کند و طبق قانون انجام دهد. بنابراین وقتی یک نفر با یک نفر، یک نفر با گروهی و گروهی با گروهی بخواهند تبادل اطلاعات کنند، باید با هم معاشرت و تعامل داشته باشند.

اما اینکه در چه اجتماعی باشیم خیلی مهم است، ممکن است یک نفر در اجتماع هم باشد ولی به جای صعود، سقوط کند. چون آداب و رسوم غلط را یاد گرفته و باعث تنزل او شده است. لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان؛ هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از انجام آن پرهیز کردم.

در معاشرت، رعایت چه نکاتی لازم است؟

در معاشرت باید درک نسبی از موضوع، از محیط و مقوله ای که با آن سر و کار داریم، داشته باشیم تا بتوانیم یاد بگیریم و در خود نهادینه کنیم. این بدان معنی نیست که در آن مقوله مدرک تحصیلی داشته باشیم، بلکه باید راجع به آن موضوع سواد داشته باشیم که می تواند حتی با تجربه برای ما به دست بیاید. چنانچه اگر از جان و دل برای یاد گرفتن چیزی مایه بگذاریم، در آن موفق می شویم چون خواستن خیلی مهم است.

تعادل؛ در تمام انواع ارتباط، معاشرت وجود دارد ولی رعایت کردن یک سری نکات کلیدی در این ارتباط باعث می شود معاشرت قوی داشته باشیم و بتوانیم در جامعه رشد کرده و اعتبار کسب کنیم.

اگر رابطه را ترازو در نظر بگیریم، یک کفه آن خود ما و کفه دیگر، طرف مقابل است. زمانی دو کفه ترازو روبه روی هم قرار می گیرد، که هر دو از لحاظ وزنی به یک اندازه باشد.

ما در کفه ترازوی خودمان هرچه داریم در آن کفه هم قرار می گیرد؛ 

اگر احترام می خواهیم باید در کفه ترازوی خودمان احترام بیشتری بگذاریم تا طرف مقابل هم مجبور باشد احترام بگذارد و جایی می رسد آنقدر وزین و سنگین می شویم که فردی که هم سطح ما نیست، از میدان خارج می شود و یا او هم، هم سطح ما می شود، پس این ما هستیم که با ارزش دادن به شهر وجودی و گوهر وجودی خود، وزین می شویم.

اگر من خودم را کوچک کنم، دیگران برای من بزرگتری می کنند و به جای من تصمیم می گیرند و در کار من دخالت می کنند. یا وقتی من با یک نفر خیلی صمیمی شوم و یک سری حد و مرزها را رد کنم، طرف مقابل هم با من به همین روش برخورد می کند. پس باید من از نظر دانایی آنقدر وزین باشم که هیچ طوفان و گردبادی نتواند مرا تکان دهد.

آموزشهای اینجا صرفاً مختص به اعتیاد نیست، اینجا درس زندگی آموزش داده 

می شود، هدف این است که مصرف کننده و خانواده، در همه زمینه های زندگی به تعادل برسند. چون در صورت رسیدن به اعتدال است که زندگی به سمت آرامش می رود. پس زمانی آموزشها اثربخش است که این آموزشها را در جزء جزء زندگی کاربردی و از آن استفاده کنیم. به غیر از جلسات ما در بیرون از اینجا هم باید شخصیت خود را حفظ کنیم و دوباره رفتارهای گذشته را نداشته باشیم.

پس برای معاشرت با دیگران، باید یک سری رفتارها را بلد باشیم. در معاشرت همگانی اول از همه، احترام متقابل مهم است. احترام، همان حفظ حرمت است و هرچه حرمتها را رعایت کنیم دیگران هم به همان اندازه نسبت به ما رعایت می کنند.

بعضی مواقع ما باید در برابر یکسری رفتارها مقاومت نشان دهیم، زیرا افرادی هستند که آموزش ندیدند و نمی دانند احترام و حرمت چیست، فقط می خواهند عقایدشان را تحمیل کنند، اینجاست که ما نباید تسلیم حرفها و رفتارهای آنها شویم و باید حرمت و احترام خود را حفظ کنیم، در این حالت، طرف مقابل هر که باشد، یاد می گیرد که ما سپری در برابر خود گرفته ایم به نام آداب معاشرت که نمی تواند در آن نفوذ کند و هر طور دلش خواست رفتار کند. اینکه در برابر دعوت دوستان به مصرف مواد، یا هر کار خلاف دیگری نتوانیم نه بگوییم، ناشی از اعتماد زیاد و بی جا به دیگران است. اگر تعادل نباشد و طرف مقابل هم از نقطه ضعف ما که رعایت نکردن حریم است وارد شود ما ضربه خواهیم خورد. و اکثراً از همین معاشرت های بی تعادل، آسیب خورده ایم.

پس تعادل در معاشرت باعث می شود انسان جایگاه واقعی خودش را به دست بیاورد و دیدگاه دیگران را نسبت به خودش عوض کند.

همه تا حدی آداب معاشرت را می دانیم ولی بحث تعادل در آداب معاشرت یعنی کفه ترازوی من باید جوری باشد که در همه زمینه ها روی یک خط و منطقی حرکت کنم به طوری که هیچ کس نتواند از کوچکترین نقطه ضعف من سوءاستفاده کند و نقطه ضعف ها را با آموزشها یکی یکی به نقطه قوت تبدیل کنم.

تعادل برای ما چه کار می کند؟

تعادل در معاشرت باعث شناخت جایگاه خودمان می شود، وقتی ما جایگاه خود را شناختیم، دیگران هم جایگاه ما را می شناسند. اینکه نقل مجلس باشیم، خوش مشرب و اجتماعی باشیم، خوب است ولی باید دارای حد و مرز باشد. باید حد و ظرفیت خود و دیگران را در شوخی ها و صحبت ها بشناسیم و از آن مراقبت کنیم.

ما مسئول نورانی کردن دیگران نیستیم، ما مسئولیم خودمان نورانی شویم. خیلی ها زور می زنند دیگران را اصلاح کنند، اما باید اول خودمان درست شویم، مطمئن باشید تأثیرش روی دیگران بیشتر است.

نکته پایانی اینکه ما در حین اینکه باید آداب معاشرت را حفظ کنیم، باید آن را به تعادل برسانیم؛ آنگاه احترام متقابل می بینیم، قدرت نه گفتن در برابر پیشنهاداتی که به ضرر ماست یاد می گیریم، در جمع حرف ما شنیده می شود و ما را قبول می کنند و… رسیدن به این تعادل و توازن میسر نمی شود مگر با رعایت بند بند حرمتهایی که هرجلسه دو بار خوانده می شود؛ دروغ نگفتن، سرزنش نکردن، بدون اجازه صحبت نکردن، حرف یکدیگر را قطع نمودن، غیبت و قضاوت نکردن، بحث سیاسی نکردن و...

منابع: سی دی های آداب معاشرت 

تعادل و بی‌تعادلی 

صحبت‌ها آقای مهندس دژاکام 

وآقای علی خدامی

نویسنده:راهنما همسفر نسرین (لژیون یکم)
ارسال:همسفر یلدا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابهر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .