تعادل فوق درمان

جلسه ششم از دوره پنجم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی دماوند، به استادی مسافر مسعود، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر خسرو با دستور جلسه "آداب معاشرت،ادب و بی ادبی،تعادل و بی تعادلی" چهارشنبه21 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شاکرم که این فرصت را به من داد که به خود خدمت کنم و از شما عزیزان اموزش بگیرم،در مورد دستور جلسه باید بگویم که من هم مانند شما عزیزان در دوران مصرف دچار سردرگمی و آشفتگی بودم و با ورود به کنگره متوجه شدم باید سفر کنم تا به تعادل برسم در NGO های دیگر شرکت کرده ام و تا حدودی هم موفق بودم ولی همیشه دچار یک آشفتگی بودم که خودم هم متوجه آن نبودم وهمیشه یک انسان بی تعادل بودم.

هر انسانی برای خودش قابل احترام است وهر کسی برای خودش راه و روش خاصی دارد من با مصرف مواد خیلی بی ادب و در هنگام رانندگی همیشه دستم روی بوق ماشین بود و اصلا برایم مهم نبود که آیا ماشین روبرو اذیت میشود یا خیر? انسان بی تعادلی بودم و گریه میکردم؛ ولی سعی میکنم این خصلت ها و اخلاق های بد را اصلاح کنم

و هم اکنون در بیشتر مواقع جن درون من خیلی موفق تر از روح و نفس درونم عمل می‌کند و در اکثر مواقع پیروز است و با خواندن کتاب ادموند و هلیا متوجه شدم تمام این موضوعات برمیگردد به خود من و این جن درون همیشه می‌گفت فقط برو ببین چه خبر است تو که کاری نمیخواهی بکنی و فقط نظاره گر هستی و به این گونه همیشه مرا به گرفتاری دچار میکند.

من هر وقت به روح درون خود گوش میکنم بعدش خیلی انرژی زیادی میگیرم ولی هر وقت به ندای جن درون گوش میکنم بعدش دچار آشفتگی و سر در گمی می شوم.

تنظیم و ارسال:مسافر مجتبی