در ابتدا خدا را شکر میکنم، بابت آشنایی با کنگره۶۰ که بهواسطه آن به تعادل رسیدم و آداب معاشرت را فرا گرفتم. قبل از اینکه با این مکان آشنا بشوم، دختری بودم که با تمام سختیها میجنگیدم و در کنار یک مصرفکننده بزرگ شدم. وجود من سراسر خشم و نفرت بود، همیشه برایم سؤال بود، چرا یک مصرفکننده باید در زندگی من باشد. پدر من یک مسافر هست و من هیچ محبتی از پدرم ندیده بودم.
بعد از گذشت سی سال هنوز با این موضوع کنار نیامده بودم و همیشه ترس از قضاوت مردم را داشتم و سعی میکردم که زیاد با دوستان و آشنایان ارتباط نگیرم و به خاطر همین موضوع هم با پدرم بیاحترامی میکردم و با کلمات بد با پدرم صحبت میکردم. این موضوع باعث شده بود که هم خودم و هم آشنایان در عذاب باشند تا اینکه به واسطه دوست پدرم با کنگره آشنا شدم.
با ورودم به کنگره، معنی واقعی محبت را درک کردم و با راهنمای تازهواردین همسفر اعظم آشنا شدم، ایشان کاملاً برایم از حالتهای یک مصرفکننده توضیح دادند که همه از روی بیتعادلی است. با راهنمای لژیون دهم همسفر فرزانه آشنا شدم و انتخابشان کردم و طی آموزشهایی که گرفتم، فهمیدم که چقدر من در بیتعادلی هستم و اصلاً آداب معاشرت را فرا نگرفته بودم و رفتارم با یک مصرفکننده نادرست بوده است و از روی ناآگاهی توقعات نابهجا از مسافرم داشتم.
آشنایی من با کنگره۶۰ و با آموزشهای راهنمای خوبم همسفر فرزانه باعث شد که متوجه تاریکیهای وجود خودم بشوم و همچنین متوجه شدم تخریبهای زیادی در درون من وجود دارد؛ اما طی آموزش گرفتن ذرهذره نقطه تحمل خودم را بالا بردم و یاد گرفتم که چگونه با مسافرم برخورد کنم و این جا بود که مسافرم را رها کردم و بیشتر روی اشتباهات خودم کار میکردم.
من زمانی میتوانم یک همسفر خوبی برای مسافرم باشم که آموزش ببینم و اعتیاد را کاملاً بشناسم؛ در غیر این صورت هیچ کمکی نمیتوانم به او برسانم و حتی ممکن است با جهل و نا آگاهی خودم او را از درمان و از رسیدن به رهایی دور کنم. امیدوارم بتوانم طبق فرمایش آقای مهندس، بال پروازی برای مسافرم باشم تا به رهایی برسد و انشاءالله بتوانم این آموزشها را در زندگیام کاربردی کنم و از ضد ارزشها دوری کنم.
من طبق سیدی «آداب معاشرت» آموزش گرفتم که موقع صحبت کردن دیگران حرفی نزنم، با دهان پر صحبت نکنم، در کار دیگران تجسس نکنم، از کلمات خوب، با ادب و با آرامش کامل با مسافرم صحبت کنم، حتی در جمع نیز آداب معاشرت را رعایت کنم و تعادل داشته باشم.
از آقای مهندس دژاکام به خاطر مکانی که برای مسافران و همسفران ایجاد کردند تا از تاریکی خارج بشوند و به خاطر آموزشهای نابشان بینهایت تشکر میکنم. از راهنمای خوبم همسفر فرزانه که با آموزشهای مفیدشان توانستم به تعادل برسم کمال قدردانی را دارم.
ویرایش: همسفر خاطره رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون دهم)
نویسنده: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوازدهم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هجدهم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
194