روز سهشنبه دیدهبان محترم آقای اصغر منصوری در نمایندگی محمدیپور قم حضور داشتند، شما را به گقتوگویی با ایشان دعوت میکنیم:
سلام دوستان اصغر هستم مسافر، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک، مدت سفر ۱۱ ماه، نام راهنما آقای مهندس حسین دژاکام، روش درمان DST، داروی درمان شربتOT ، رشته ورزشی والیبال و شنا.
چه عاملی باعث شد در مسیر کنگره۶۰ ثابت قدم بمانید و خدمت کنید در کنگره۶۰ و کنگره۶۰ برای شما این همه سال ادامه دار باشد؟
ببینید وقتی یک شخصی مصرف کننده میشود در پِی این است که درمان شود، یعنی تمام مصرف کنندههایی که وجود دارند ما فکر نکنیم که خوشحال هستند، همه آنها دنبال راهی هستند که بازهم سلامتیشان را به دست بیاورند و من هم یکی از همانها بودم، ۱۲ دفعه اقدام به ترک کردم و موفق نشدم، وقتی که وارد کنگره۶۰ شدم و درمان را شروع کردم اوایلش احساسی درون من بود که حالم را بهتر کرد، با اینکه مصرفم کم شد حس و حالم رو به بهبودی رفت و مشاهده کردم که درمانDST کاملترین درمان است و به همین دلیل راهم را ادامه دادم، همه انسانها نسبتا دنبال حال خوب هستند و من هم ایستادم تا حالم بهتر شود و هرچه قدر در کنگره۶۰ آموزش گرفتیم مشاهده کردیم که جناب مهندس گفتند اگر میخواهید حالتان بهتر شود خدمت کنید که خداراشکر حالمان روز به روز بهتر است.
با توجه به این تجربهای که در کنگره۶۰ کسب کردهاید کدام جایگاه خدمتی تاثیر بیشتر در رشد شخصیتی و تفکر شما داشته است؟
من با کلمه خدمت یک مقداری مشکل دارم، خدمت جایی است که شما در اعزای خدمت چیزی دریافت نکنید، ولی ما همیشه از اینکه خداوند سریعالحساب است اینجا اول دریافت کردیم، بعد کارمان را انجام دادهایم و اینکه تفاوتی در جایگاه نیست، تفاوت در انجام دادن آن وظیفه است، من در هرجایگاهی که وظیفهام را به درستی انجام دادهام لذت بردهام، در سفر اول سفر خوبی داشتم و لذت بردم، وارد سفر دوم که شدم در ساختمان سازی یا در هر کاری که فکر کنید حضور داشتم و با کمک خداوند کارم را انجام دادهام، الان بعضی وقتها از جایگاه دیدهبانی که نگاه میکنم به اندازه سفر دوم لذت نبردهام و میبینم که آنجا کارم را درست انجام داده بودم و اینجا ممکن است کم کاری کرده باشم و لذتش را نبردهام، بها را به عمل سالم میدهند نه به جایگاه.
به نظر شما رهجو چگونه میتواند از قضاوت کردن که یکی از آفتهای بزرگ است پرهیز کند؟
اول ببینیم که قضاوت کردن سود دارد یا خیر، جناب مهندس میگوین؛ یک دروغ بعضی وقتها سود دارد یعنی با یک دروغ بعضی وقتها میتوانیم پول در بیاوریم ولی باید مشاهده کنیم که چه اتفاقی پس از آن رخ میدهد!، وقتی که ما قضاوت میکنیم باید بدانیم که این قضاوت برای خودمان خواهد شد، وقتی که در مورد شخصی صحبت میکنیم باید مطمئن باشیم که در مورد خودمان داریم صحبت میکنیم، چون هیچ کسی به انسان نمیتواند آسیب بزند به غیر از خودش و وقتی دیگران را قضاوت میکنیم میدان مغناطیسی یا انرژیمان را همان چیزی که برای آن شخص میخواهیم برای خودمان اتفاق میافتد و ما خودمان درخواست کردیم، چون ما انسانها اشرف مخلوقات هستیم، ما وقتی که چیزی را بخواهیم انجام میگیرد، حالا آن چیست؟ خوب یا بد باشد به هر حال اتفاق میافتد، وقتی که قضاوت بدی برای دیگران میکنیم یعنی درخواستی برای کائنات میفرستیم که ما میخواهیم اینگونه بشویم و آن اتفاق برای خودمان میافتد.
یکی از خاطرات یا اتفاقات زیبایی که در خدمت تجربه کردهاید را تعریف کنید؟
در مسیر کنگره۶۰ چیزی جز قشنگی نیست چون صراطمستقیم است، یکی از خاطرات اردو و خدمتم را بگویم؛ سال اولی که ما به اردو بلده رفته بودیم یک زمین اجاره کردیم و تقریبا ۹۰ عدد چادر برپا کردیم، یک شب بچهها در حال شادی کردن بودند، همسایه و روستاییهای اطرافمان شکایت کردند که یک عدهای اطرافمان آمدند و خیلی حالشان غیر طبیعی هستش، نیروهای انتظامی آمدند و شبانه تمام چادرهای ما را تفکیک کردند و دنبال مشروباتالکلی میگشتند و فکر میکردند که ما حالت عادی نیستیم، خاطره جالبی بود و واقعا همان روز من با خودم فکر کردم که ببینید ما بدون استفاده کردن از هیچ موادمخدری یا مشروباتالکلی حالمان انقدر خوب بود و این چیزی نیست به جز روش درست، ببینید روش درست این حال را به ما میدهد، این آموزش جناب مهندس و درمان صحیح بود که ما آن حال را داشتیم، ولی چون دیگران نمیدانستند و ما به عنوان معتاد در تفریح بودیم فکر میکردند که ما امشب آمدهایم و مواد مصرف کردیم و خدا را شکر ختم به خیر شد.
از نگاه بزرگان کنگره۶۰، یا دیدهبان برای خدمتگزاران و مرزبانان در برطرف کردن اختلاف نظر و چالشهای درون کنگرهای چه پیشنهادی میدهید؟
ما الگویی داریم که جناب مهندس هستند، ما خطمشی کنگره داریم، حرمت و قوانین داریم، اصلا ما در کنگره۶۰ یا جلسه شورای دیدهبانان، ما اختلافی نداریم، چون یک خطمشی داریم و راجع آن مثال ممکن است در مورد اجرایی کردن مسئلهای صحبت کنیم و بهترین تصمیم را میگیریم، ولی در راس ما یک میدان برایمان باز است وادی اول میگوید خوب فکر کنید، مگر میشود به عنوان مثال: مرزبان یا دیدهبان عکس بگیرد یا مثلا ما 16 تا پله داریم در درمانمان، من دیدهبان تغییر بدهم و بگویم بشود ۱۸ تا؟ خیر. ولی بعضی وقتها در مرزبانیها و ایجنت شعب تفاوت سلیقه هست و این سلیقهها محترم است به عنوان مثال: شاید یک مرزبان دوست داشته باشد امروز که کشیک هستش چای روی میز قرار گیرد ولی این نیست که اختلافی وجود داشته باشد، اختلافی نیست ممکن است سلیقهها متفاوت باشد که این باید اطاعت از ایجنت شود و بدانیم این میشود که خدایی نکرده ما مشکل حسی داشته باشم و شاید مشکل کاری داشته باشیم، من یک رفیقی داشتم سر مسئله کاری با هم بحثمان شد بعد من از آن به صورت قهر رفتم و از آن خداحافظی هم نکردم، ۲ساعت بعد به من زنگ زد و گفت که چرا قهر میکنی؟ گفتم من با تو مشکل دارم، گفت ببین ما سر مسئله کاری مشکل داریم، دوستیمان که مشکلی ندارد و من تحت تاثیر قرار گرفتم، ممکن است سر کاری در شعبه دچار اختلاف سلیقه بشویم ولی نباید حس ما به یکدیگر بد بشود.
پیشنهاد شما برای کسانی که تصویر سازی کردهاند که مثل شما در کنگره۶۰ بمانند و به تکامل برسند چه است؟
اول اینکه ما به تکامل نرسیدهایم و همه ما حتی استاد یا سردار میگوید به دنبال حقیم، یکی اینکه به جایگاهها احترام بگذاریم، اگر به من احترام میگذارند یعنی به جایگاه دیدهبانی احترام میگذارند، اگر به شما احترام میگذارند یعنی به جایگاه مرزبانی احترام میگذارند، خداوند در وادی اول میگوید پاکترین شما نزد من عزیز است، اما ما به جایگاهها احترام میگذاریم، اما به کسی که حتما دنبال تغییر جایگاه باشد بله احترام میگذاریم ولی نه اینکه تلاش بیخود انجام دهد خود سیستم انتخاب میکند، من میگویم که ما مسافر باشیم ولی واقعا مسافر باشیم، خداوند در قرآن میگوید؛ آیا شما واقعا به اسلام ایمان آوردهاید؟!! آیا شما که مسافر هستید؟ قوانین و آداب معاشرت را به درستی انجام میدهید، اگر انجام بدهیم به طور خودکار در سیستم رشد میکنیم و به سمت بالا هدایت میشویم و احتیاجی به تلاش بیثمر هم نیست.
چرا مسیر انسان سازی و شناخت واقعی هستی و مفاهیم قرآنی همین الهیات که جناب مهندس به این واضحی توضیح میدهند فقط از درمان مصرف کننده و خانوادهها شروع شده! یا سایر اقشار که خودتان مثال زدید در جامعه نیاز هستند چرا آنها از این برکت محروم هستند الان؟
خیر اینگونه نیست، اما ما که به اینجا میآییم ما خودمان از اعماق تاریکیها آمدیم و الان لذت بیشتری را درک میکنیم، چون ما سختی کشیدیم ولی اینگونه نیست که فقط از کنگره۶۰ باشد، همه میتوانند و کتاب کلامالله هست و بروند استفاده کنند، ما که در حال درمان هستیم آمدهایم آموزشی را فرا بگیریم، حتما نیاز نیست که من معتاد شوم که با کلامالله آشنا شوم، خیلیها هم آشنا هستند نه اینگونه نیست، اما ما اعتقاد بر این داریم انسانهایی که سختی میکشند وقتی به نور میرسند قدر آن را میدانند.
حرف آخر؟
اول خدا را سپاسگزارم ،خداوندی که ما را به کنگره۶۰ وصل نمود، ما را وصل کرد به بزرگترین دانشمندی که وجود دارد و در سیدی دشمن هم گفتند که هزار نفر انسان در کنار یکدیگر قرار بگیرند با سلیقه و نظرهای مختلف اما یکدیگر را دوست داشته باشند، مهم بودنش این است که یک معلمی به این بزرگی داریم و قدرش را بدانیم، یک روز از ایشان پرسیدم آقای مهندس اگر بخواهیم قدر شما را بدانیم باید چه کاری انجام بدهیم؟ گفتند که: این چیزهای دانستی یا آموزشهایی که میدهم را عملی کنید و دقت بکنید هر آموزشی که میبینیم برای خودمان است.
.jpg)
تهیه گزارش: مسافر علیرضا مرزبان خبری
تایپ: مسافر حسین لژیون دوم
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
421