هشتمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر رامین، استادی مسافر محمد و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «آداب و معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» سهشنبه ۲۰ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما دوستان هستم تا در مورد دستور جلسه و مطالب مهمی که در طول سفر آموزش گرفتهام مشارکت کنم. از ایجنت محترم و گروه مرزبانی که اجازه خدمت به بنده را دادند سپاسگزارم. من در کنگره ۶۰ آموزش گرفتهام که درمان اعتیاد فقط رهایی از مواد نیست؛ بلکه بازسازی شخصیت و جایگاه اجتماعی من است که از دست دادهام. یکی از ابزارهای بازسازی خود، رعایت ادب و آداب و معاشرت است.

اگر بخواهم ادب را تعریف کنم روشی مشخص برای ارتباط گرفتن صحیح با دیگران بر اساس فرهنگ و عرف جامعه است. ادب چیزی نیست که ما بخواهیم فقط آن را در خانواده یا جامعه یاد بگیریم. من از همان لحظه که بهعنوان تازهوارد به کنگره ۶۰ آمدم از نوع لباس پوشیدن، نشستن و گوشدادن به مشارکتها ادب را آموزش گرفتم. زمانی که ادب باشد تعادل هم هست و این دو با هم رابطه تنگاتنگی دارند. من فکر میکردم قبل از ورود به کنگره ۶۰ آدم مؤدبی هستم چون به کسی بیاحترامی نمیکردم؛ اما واقعیت این بود که با بیتوجهی به حقوق دیگران به آنها بیاحترامی میکردم. من با نیش و کنایه صحبت میکردم و یا فیلتر سیگار را در خیابان میانداختم که همین رفتارها رعایتنکردن ادب و احترام به حقوق دیگران بود. همه این کارها نشان از بیتعادلی من بود که با چه حال خرابی وارد کنگره شدم. در طول سفر آموزش گرفتم اگر بهموقع سر لژیون بیایم یا در جلسات عمومی شرکت کنم احترامگذاشتن به حرمتها را یاد گرفتهام. اگر در زمان مشارکت اعضا کنگره سکوت کنم ادب را یاد گرفتهام. اگر به حرف راهنما، ایجنت و مرزبانها گوش کنم و ماشین را در مکان نامناسب پارک نکنم، حرمتها را یاد گرفتهام. همه اینها تمرینی برای رسیدن به تعادل است. اما الان که به سفر دوم وارد شدهام معنی ادب برای من فرق کرده است. یعنی از ظاهر به باطن رسیده است و این طور نیست که فقط ظاهر را حفظ کنم و بعد دست به هر کاری بزنم.
اگر به کسی احترام میگذارم باید بر اساس نیت من باشد و برای گرفتن جایگاه، سمت شغلی یا توجه دیگران نباشد. زمانی که کسی با من رفتار خوبی ندارد، من با او محترمانه رفتار کنم؛ نه اینکه از آن شخص کینهای در دل داشته باشم و نقاب بزنم و با احترام با او برخورد کنم. ادب فقط یک مهارت ظاهری نیست، بلکه نشانه دانایی و سلامت روان در انسان است. اگر بخواهم نگاه ویژه به بیادبی داشته باشم یکی از دلایل آن عدم توجه به دردهای درونی است. من همیشه سعی میکردم با خانوادهام خوب رفتار کنم؛ اما بعضیاوقات از تعادل خارج میشدم و حرفی میزدم که بعد خودم ناراحت میشدم و عذاب وجدان میگرفتم که چرا چنین حرفی را زدهام. دلیل آن رفتار من دردی بود که در وجودم داشتم؛ چون من یک مصرفکننده بودم و وقتی مواد به من نمیرسید یا جنس آن تغییر میکرد باعث عدم تعادل و بیادبی من میشد. در انتها مایل هستم بیشتر از مشارکت شما دوستان استفاده کنم. از این که به صحبتهای من توجه نمودید سپاسگزارم.
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر مهدی
نگارش: مسافر علی
ویرایش: مسافر یاسر
ارسال خبر: مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
61