فقط بی‌تعادلی من درگیر صور آشکار نبود

سومین جلسه از دوره نود و یکم‌ کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی آکادمی به استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافرهادی و دبیری مسافرعلی با دستور جلسه " آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی " دوشنبه 19 خرداد 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که اجازه داد تا در این جایگاه خدمت کنم. از گروه مرزبانی، ایجنت محترم و راهنمای عزیزم نیز تشکر می‌کنم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.
چند وقت پیش شروع کردم به نوشتن عواملی که باعث شده بود تا در تاریکی‌ها فرو بروم و در حالت بی‌تعادلی قرار بگیرم.
در گذشته  تمامی احساساتی که نسبت به آدم‌های اطرافم داشتم حقیقی نبودند، یا به صورت افراطی دوستشون داشتم یا به صورت خیلی افراطی تنفر داشتم و چیزی به نام تعادل در وجود خودم احساس نمی‌کردم. اگر کسی خواسته نامعقول داشت من بلافاصله آن را می‌پذیرفتم.
صبح‌ها وقتی از خواب بیدار می‌شدم تمامی افکاری که روز قبل داشتم برایم بی‌اهمیت بود و تنها فقط به رسیدن مواد مخدر به بدنم فکر می‌کردم.
به دلیل مصرف مواد مخدر تمامی جوانب من حتی خوابم درگیر بی‌تعادلی شده بود، به طوری که پس از چهار روز بیداری، یک روز کامل را می‌خوابیدم.
بی‌تعادلی تاثیر خودش را روی ادب و معاشرت من با دیگران گذاشته بود.
فقط بی‌تعادلی من درگیر صور آشکار نبود، بلکه صور پنهان من را نیز درگیر کرده بود، به طوری که همیشه درونم جنگی را بین نیروی خیر و شر احساس می‌‌کردم.
در نهایت خداوند را شاکرم که در کنگره حضور دارم و توانستم جدا از رهایی به یک تعادلی برسم که بتوانم در تمامی امور زندگی خود، تمامی آموزش‌ها را به کار گیرم.
از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید ازهمه شما سپاسگذارم.
تایپ، عکس و بارگذاری: مسافر امیر لژیون ششم