English Version
This Site Is Available In English

ادب پلی به سوی تعادل

ادب پلی به سوی تعادل

همسفر ریحانه در مورد دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی تعادلی» مشارکت مکتوبی ارائه کردند که در ادامه می‌خوانیم:

این هفته فرصتی فراهم شده تا در خصوص دستور جلسه‌ «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی» مشارکت داشته باشم؛ موضوعی بنیادی و کاربردی که تأثیر آن را می‌توان در تمام ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی احساس کرد. پیش از آشنایی با کنگره‌۶۰، تصور ساده‌ انگارانه‌ای از ادب و آداب معاشرت داشتم. فکر می‌کردم ادب صرفاً به واژه‌هایی چون "لطفاً" و "متشکرم" یا به رفتارهایی ظاهری مانند سلام کردن یا قطع نکردن صحبت دیگران محدود می‌شود؛ اما در مسیر آموزش در کنگره، آموختم که ادب، نوعی بلوغ درونی و نشانه‌ای از رسیدن به تعادل فکری و روحی است.

آداب معاشرت مجموعه‌ای از قوانین نانوشته است که زیربنای ارتباط صحیح میان انسان‌ها را تشکیل می‌دهد. رعایت این اصول در کلام، رفتار، نگاه و حتی سکوت، نشان‌دهنده‌ میزان احترام فرد به خود و دیگران است. به‌کارگیری درست این آداب از بسیاری از سوءتفاهم‌ها و درگیری‌های بی‌مورد جلوگیری می‌کند و مسیر ارتباطی ما را به‌سوی درک متقابل و آرامش هدایت می‌نماید. در نقطه‌ مقابل، بی‌ادبی و بی‌تعادلی قرار دارد که اغلب به شکل واکنش‌های ناگهانی، بی‌احترامی به وقت و حقوق دیگران، پرخاشگری یا بی‌تفاوتی بروز پیدا می‌کند. بسیاری از این رفتارها نه از روی عمد، بلکه از ناآگاهی و ضعف در مدیریت احساسات نشأت می‌گیرد. من نیز در گذشته بارها به دلیل نداشتن آگاهی و ناتوانی در کنترل هیجانات، باعث رنجش اطرافیانم شده‌ام.

در کنگره‌۶۰، آموختم که ادب و تعادل، دو حلقه‌ به‌ هم‌ پیوسته‌اند. فردی که ادب را در کردار و گفتار خود جاری می‌سازد، گامی مؤثر در جهت رسیدن به تعادل برمی‌دارد و کسی که به تعادل روحی، روانی و فکری دست یابد، بی‌تردید انسان مؤدب‌تری خواهد بود. همچنین این جمله‌ تأثیرگذار از جناب مهندس برایم بسیار آموزنده بوده است که فرمودند: «برای من یک فرد مصرف‌کننده‌ هروئینی و کارتن‌خواب، اما مودب، بسیار محترم‌تر از شخصی است که ظاهری آراسته دارد؛ اما بی‌ادب است.»

این نگاه عمیق، جایگاه ادب را فراتر از ظاهر و موقعیت اجتماعی نشان می‌دهد و به ما می‌آموزد که ادب، نشانه‌ شخصیت و درون انسان است نه صرفاً آموزش‌های سطحی یا اجبارهای اجتماعی. در پایان، باور دارم که رسیدن به تعادل بدون تکیه بر آموزش، آگاهی، ادب و تمرین مداوم ممکن نیست. کنگره به من آموخت که برای داشتن یک زندگی آرام، لذت‌بخش و باکیفیت باید ابتدا به اصلاح رفتار، تفکر و نگاه خود بپردازم.

نویسنده، تنظیم و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)  نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .