English Version
This Site Is Available In English

احترام ، اولویت هر کاری است

احترام ، اولویت هر کاری است

نهمین جلسه از دوره چهل و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنمای محترم مسافر حسن، نگهبانی موقت مسافر رحیم و دبیری موقت مسافر سیف الدین با دستور جلسه   " آداب معاشرت،ادب  و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی" در تاریخ1404/03/17 در ساعت 16:30شروع به کارکرد.


سخنان استاد
خداوند را شاکرم که یک‌بار در این جایگاه قرار گرفتم، تا خدمت کنم. دستور جلسه این هفته "آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل بی‌تعادلی" است. اصولاً انسانی که بی‌تعادل است؛ می‌تواند انسان بی‌ادبی هم باشد. در چند سال گذشته من انسان بی‌ادب و بی‌تعادل بودم. یک مصرف‌کننده که در تاریکی به سر می‌بردم.

مواد مخدر مرا به‌سوی بی‌ادبی و بی‌تعادلی هدایت می‌کرد، کسی که در ضد ارزش‌ها و تاریکی‌ها باشد به این راه کشانده می‌شود. برای نخستین بار که بنده این دستور جلسه را هشت سال پیش گوش دادم وتاثیربسیاری روی من گذاشت، اندک‌اندک روی صحبت کردن خودم کارکردم تاکنون به نتیجه مطلوبی رسیده‌ام.

شخصی که در طول روز دروغ‌های زیادی می‌گوید، نمی‌تواند به‌یک‌باره دروغ گفتن را کنار بگذارد. من در هفته تمام سعی خود را می‌کردم که یک یا چند دروغ را کم کنم و بسیار انسان بد کلامی بودم و زمانی که وارد کنگره 60 شدم و درمانم را شروع کردم، در طول سفر ذره‌ذره روی خودم کارکردم  تا انسان باادب و باشخصیتی باشم، اکنون بعد از مدت 8 سال باید بهتراز این باشم. قبلاً در پروژه‌ای مشغول به کار بودم که افراد یکدیگر را با ناسزا و بدگویی صدا می‌کردند و جالب این بود، که بیشتر نفرات مصرف‌کننده نبودند و من اصلاً متوجه این موضوع نشده بودم. بعد از گذشت یک سال مهندس آن پروژه گفت: شما در مدت کارتان باکسی بحث نکردید و بی‌ادب بی‌تعادل نبودید،آن زمان متوجه شدم که کنگره 60 چه عظمتی دارد و چه تأثیری در زندگی و رفتار من گذاشته است.

جناب مهندس یک سی دی دارد بنام دیپلماسی که بسیار خوب و آموزنده می‌باشد. دیپلماسی یعنی این‌که بدانیم چگونه صحبت کنیم،من هم در لژیون این دیپلماسی را اجرا می‌کنم و احترام را در اولویت قرار می‌دهم. در کنگره، خانه، محل کاروجامعه  آن را اجرا می‌کنم.

برای مثال وقتی یک بزرگ‌تر مانند استاد، پدر یا مادر را می‌بینم به احترامشان از جای خود برمی‌خیزم وسعی می‌کنم پدر خوبی برای فرزندانم وهمسرخوبی برای هم‌سفرم و یا فرزند خوبی برای والدینم باشم و برای من همین کافی است.

در بخش دوم دستور جلسه تولد اولین سال رهایی  مسافر محمود را تبریک می‌گویم. محمود در فروردین 1403 رها شد. درابتدا با تخریب شیره خوراکی وارد لژیون شد و دارای بیماری افسردگی شدید بود و در طول سفر گوش‌به‌فرمان و بسیار باادب بود و با تلاش و کوشش در آزمون راهنمایی قبول شد و در جایگاه راهنمای تازه واردین خدمت خواهند کرد که جایگاه بسیارمهمی می‌باشد.

بنده همیشه می‌گویم راهنمای تازه واردین خط مقدم کنگره60 می‌باشند.محمود در لژیون سردار حضور دارد و جایگاه دنوری را هم تجربه کرده  و خدمت گذار خوبی هم هستند. مدتی در قسمت اوتی مسئول پرتابل بودند وایشان را همیشه به نوشتن سی دی تشویق می‌کنم. این رهایی را خدمت استاد عزیزم آقای حسینی و آقای مصیب رنجبر راهنمای محترم سیگار و همه شما عزیزان تبریک می‌گویم.

اعلام سفر

محمود هستم یک مسافر،آخرین آنتی ایکس مصرف شیره خوراکی، به روش دی اس دی با داروی اوتی مدت 14 ماه سفر کردم،رهایی 14 ماه

آرزوی مسافر

درکنگره بمانم وخدمتگزارخوبی باشم

سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که این روز زیبا که این جایگاه ارزشمند را تجربه می کنم، کلامی که استاد همیشه می فرمایند:
باوری در نا باوری است. باوری در نا باوری برای من دو بار اتفاق افتاد؛ اولین بار زمانی بود که آخرین وعده داروی خود را استفاده کردم و قطع مصرف شدم، همان  شب در اوج نا باوری درانتظار درد بودم؛ چون بارها خودم با روش های مختلف اقدام به ترک کرده بودم و هر بار زجر زیادی کشیدم و نتیجه مقبول را نگرفتم.مطلبی را شنیدم که میگفت:  روشنایی ها ریشه در تاریکی دارند و این حرف خیلی به دل من نشست چون خودم متولد تاریکی ها بودم یعنی در خانواده ای متولد شدم که وقتی دیده به جهان گشودم در بستری از اعتیاد بودم و درک درستی از روشنایی  نداشتم، زمانی خودم را یافتم که غرق در تاریکی ها بودم.امروز می توانم این موضوع را درک کنم که یک درخت با این همه زیبایی و شکوه  ریشه در عمق تاریکی ها دارد.تشکر می کنم از استاد خوبم حسن آقا که 14 ماه بی وقفه چراغ راه من بود تا از تاریکی ها عبور کنم و به این جایگاه برسم. بسیار سپاسگزارم از جناب مهندس که  چنین بستری را برای من و امسال من فراهم کردند تا به درمان برسیم، به واسطه اعتیاد در خانه ما نا امیدی موج می زد. وقتی که من درمان شدم و به یک سال رهایی رسیدم نعمت و لطف خداوند شامل حال من و خانواده ام شد. در این ماه مبارک ازدواج خواهر عزیزم را پشت سر گذاشتم و خودم هم در شرف ازدواج هستم، تولد یک سال رهایم را جشن گرفته ام ، 22 خرداد نیز تولد خودم را در پیش رو دارم از این بابت بسیار حال خوبی دارم و بسیار لذت میبرم.از خداوند خواستارم این حال خوب نصیب همه شما عزیزان شود و برای تمام سفر اولی ها آرزوی رهایی و تجربه این جایگاه شیرین را  دارم .

تایپ :مسافر سعید 

تنظیم وارسال:مسافر علی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .