انسان بهعنوان موجودی اجتماعی، همواره در تعامل با دیگران در بستر خانواده، جامعه و محیط کار قرار دارد. برقراری ارتباط مؤثر و سازنده، نیازمند رعایت اصول و آداب معاشرت است؛ اصولی که بنیان روابط سالم و انسانی را تشکیل میدهند. رعایت این قواعد، مستلزم آگاهی و توانمندی در بهکارگیری آنهاست. گاه فرد از دانایی لازم برخوردار است؛ اما به دلایلی از اجرای عملی آن ناتوان میماند. این ناتوانی، اغلب ریشه در نبود تعادل درونی دارد؛ نشانهای بر آن که دانایی او هنوز به مرحلهٔ اثرگذاری نرسیده است.
هر اندازه که فرد به تعادل درونی نزدیکتر باشد، به همان میزان توانایی بیشتری برای بهکار بستن دانستههای خود خواهد داشت؛ اما کسانی که گرفتار آسیبهای روانی و جسمی ناشی از مصرف موادمخدر شدهاند، از این تعادل محروم میمانند. مصرف مواد نهتنها جسم و روان فرد را دچار اختلال میسازد، بلکه دیدگاه او را نسبت به خود، دیگران و جهان پیرامون مخدوش و نادرست میکند.
چنین فردی به سبب ناهماهنگی در رفتار و باور، نهتنها قادر به تعامل سازنده با اطرافیان نیست، بلکه رفتارهایش او را از جامعه طرد کرده و به انزوا میکشاند. در این وضعیت حتی ممکن است با بیاحترامی و برخوردهای ناشایست دیگران مواجه شود.
بااینحال آغاز مسیر درمان و دریافت آموزشهای لازم، نقطه عطفی در زندگی این افراد خواهد بود. آنان با گامنهادن در مسیر بهبودی، بهتدریج به تعادل نسبی دست مییابند. آموزشها را میپذیرند، درونی میسازند و گامبهگام بهسوی بازسازی شخصیت خود پیش میروند.
در نتیجه نگاه جامعه نیز نسبت به آنان تغییر میکند؛ جایی که طرد و بیاحترامی جای خود را به عزت و احترام میدهد. چراکه هرچه انسان آگاهتر و فاضلتر باشد، رفتارش مؤدبانهتر و متعادلتر خواهد بود. ادب، آیینه دانایی و نشانه بلوغ فکری است و این دو، چراغ راه بازگشت به زیست انسانی و سالم هستند.
تعادل، آداب معاشرت و مسیر بازگشت به زندگی سالم انسان موجودی است که بهصورت اجتماعی زندگی میکند و در جامعه، خانواده و محل کار با افراد زیادی در ارتباط است. لازمه داشتن یک ارتباط خوب و مؤثر، رعایت آداب معاشرت و پایبندی به اصول و قواعد اجتماعی است. در این زمینه مجموعهای از قوانین و اصول خاص وجود دارد که دانستن و عمل به آنها برای داشتن روابط سالم ضروری است. گاهی اوقات فرد ممکن است دانایی لازم را داشته باشد؛ اما توانایی اجرای آن را نداشته باشد. معمولاً دلیل این ناتوانی نبود تعادل درونی در آن لحظه است. این مسئله نشان میدهد که فرد هنوز دانایی مؤثر و واقعی در این زمینه را به دست نیاورده است.
هرچه انسان متعادلتر باشد، توانایی و آمادگی بیشتری برای اجرای دانستههای خود دارد؛ اما فردی که به مصرف مواد مخدر روی آورده، به دلیل آسیبهایی که به جسم و روان خود وارد کرده، دچار جهانبینی ناقص و نادرست میشود. این فرد از تعادل خارج شده و نمیتواند رفتار مناسبی با خود، خانواده، اطرافیان و جامعه داشته باشد. در نتیجه رفتارهای غلط و ناسازگار او منجر به طردشدن و منزوی شدنش میشود و گاه ممکن است با بیاحترامی و بیادبی دیگران مواجه گردد.
زمانی که این فرد به مسیر درمان روی میآورد و آموزشهای لازم را دریافت میکند، بهتدریج به تعادل نسبی دست مییابد. با یادگیری اصول صحیح رفتاری و اخلاقی، بهآرامی به جایگاه قبلی خود در جامعه بازمیگردد.
در این مسیر او مورد عزت و احترام دیگران قرار میگیرد؛ زیرا هرچه انسان جاهلتر باشد، رفتار بیادبانهتری از خود نشان میدهد، و هرچه فاضلتر و آگاهتر باشد، ادب و متانت بیشتری در رفتارهایش دیده میشود. ادب و دانایی، دو ویژگی مهم در بازسازی شخصیت و بازگشت به یک زندگی سالم و متعادل هستند.
منبع: سی دی آداب و معاشرت، ادب و بی ادبی تعادل وبی تعادلی
نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول)
تایپ: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بوئینزهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
251