در کنگره ۶۰ ما یاد میگیریم که برای رسیدن به رهایی و تعادل، تنها درمان جسم و روان کافی نیست، بلکه روح و جهانبینی ما نیز باید تغییر کند. یکی از مهمترین اصولی که در مسیر درمان به آن توجه میکنیم، آداب معاشرت و رفتار درست با خود، دیگران و هستی است. آداب معاشرت به معنای رعایت اصول رفتاری است که باعث ایجاد نظم، احترام و آرامش در روابط اجتماعی میشود. ادب، حاصل تربیت درست و نشاندهنده شخصیت یک انسان است. در مقابل، بیادبی ریشه در جهل، ترس، خشم و گاهی غرور کاذب دارد.
در کنگره میآموزیم که انسانی که به تعادل نرسیده، ممکن است در برخوردهای خود بیادب، تند، پرخاشگر یا حتی بیتفاوت باشد. این نشانه بیتعادلی است. بیتعادلی تنها مربوط به مصرف مواد نیست، بلکه میتواند در رفتار، گفتار، فکر و حتی ظاهر انسان بروز کند. کسی که به تعادل نزدیک میشود، ادب را در گفتار، نگاه، لحن، انتخاب کلمات و حتی سکوتش رعایت میکند. او میداند که ادب و آداب معاشرت، فقط یک ظاهر نیست، بلکه بازتاب درون پاک و تربیتشده اوست. در کنگره آموختم که ادب یعنی رعایت حق دیگران، گوش دادن با احترام، قطع نکردن حرف دیگران، تشکر، سلام کردن، نشکستن حرمتها احترام به پیشکسوتان کنگره و نگاه از سر محبت داشتن به دیگران. حتی لبخند زدن هم نشانهای از ادب است. بیادبی همیشه با صدا و خشونت نیست، گاهی در بیتوجهی، در نادیده گرفتن، در قضاوت کردنها و در تحقیر کردنها نهفته است. انسان بیادب، بیتعادل است و درونش در جنگ و ناآرامی به سر میبرد.
در کنگره ۶۰ با یادگیری قوانین هستی، متوجه میشویم که ادب و آداب معاشرت از اصول بنیادین زندگی سالم هستند. همانطور که نظم در حرکات خورشید و سیارات وجود دارد، در روابط انسانی هم باید نظم رفتاری و گفتاری باشد. وقتی من به خودم بیادب باشم به وضوح نمیتوانم با دیگران با ادب برخورد کنم. ادب از درون شروع میشود و تعادل هم همینطور. تعادل یعنی در میانه بودن، نه افراط، نه تفریط. فرد متعادل میداند کجا صحبت کند، کجا سکوت کند، چگونه نگاه کند، چه بگوید و چه نگوید. در مسیر آموزش و درمان در کنگره، ما تمرین میکنیم که ادب را در همهجا رعایت کنیم؛ از نوشتن گزارش گرفته تا سلام دادن به نگهبان، از نظم در حضور در جلسات تا احترام به راهنما. اینها فقط قوانین ظاهری نیستند، بلکه پایههای رشد انسان برای رسیدن به تعادل هستند. هر چه ادب ما بیشتر شود، نشانهای از افزایش دانایی و تعادل درون ماست. آداب معاشرت به ما میآموزد که خودمان را در آینه دیگران ببینیم. وقتی با ادب با دیگران رفتار میکنیم، در حقیقت با خودمان مهربانتر شدهایم. بیادبی مانند سمی است که ابتدا به خود انسان آسیب میزند، سپس به دیگران. ادب، محصول دانایی مؤثر است. بنابراین، اگر بخواهیم انسان متعادلی باشیم، باید ادب را در تمام شئون زندگی تمرین و رعایت کنیم نه از سر اجبار؛ بلکه از سر آگاهی. کنگره به من یاد داد که آداب معاشرت فقط مخصوص مهمانی یا جلسه نیست، بلکه سبک زندگی است؛ در خانه، محل کار، خیابان، باشگاه و حتی در تنهایی با خود. ادب، یک چراغ است که مسیر زندگی را روشن میکند. وقتی این چراغ خاموش باشد، حتی بهترین مسیرها هم تاریک و خطرناک میشوند. در نهایت، انسان بیادب، انسانی است که از خودش دور شده، و انسان مؤدب، کسی است که به خویشتن واقعیاش نزدیک شده است. در کنگره ۶۰ ما از بیادبی و بیتعادلی به سمت ادب و تعادل حرکت میکنیم و این مسیر، همان راه رهایی است.
تهیه و ارسال: همسفر هانیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارومیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
102