English Version
This Site Is Available In English

انسان موجودی الگوپذیر است و دائماً تقلید می‌کند.

انسان موجودی الگوپذیر است و دائماً تقلید می‌کند.

انسان موجودی الگوپذیر است و در تمام کارهای خود، اعم از غذا خوردن و راه رفتن، الگوبرداری می‌کند. ۹۹ درصد انسان‌ها مانند هم فکر می‌کنند؛ آن یک درصد باقی‌مانده کسانی هستند که ذره‌ای بیشتر می‌اندیشند و تجربه بیشتری دارند. گاهی اوقات انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که درها همه به رویش بسته می‌شود. البته این شرایط برای تمام انسان‌ها پیش می‌آید و شاید کمتر انسانی را بتوان یافت که از تولد تا مرگ، با این موقعیت‌ها روبه‌رو نشده باشد. زمانی که انسان در شرایط سخت قرار می‌گیرد، مانند یک صخره‌ی خاکی فرو می‌ریزد.

سیستم هستی این‌گونه طراحی شده است که مشکلات و رنج‌ها بخشی از آن باشند. خداوند می‌فرماید: "لقد خلقنا الانسان فی کبد"؛ یعنی همانا انسان در رنج آفریده شده است.
رنج‌ها وجود دارند، اما مدت آن‌ها کوتاه است و دائمی نیست. روح انسان در جسم خود، یا همان بلد (که به معنای شهر است)، حلول کرده است. در رابطه با این موضوع، جناب مولانا می‌فرماید: پس به صورت عالم اصغر تویی / پس به معنا عالم اکبر تویی، یعنی جسم، ظاهر ماست؛ ولی بطن آن، وجود واقعی ماست. انسان توسط جسم به عالم دنیا آمده تا به تکامل و قدرت درونی برسد. آیه‌ی "أنت حلّ بهذا البلد" یعنی "تو در این شهر حلول کردی" نیز به این موضوع اشاره دارد. در ادامه‌ی آیه آمده است: "و والدٍ و ما ولد..." و سپس: "لقد خلقنا الانسان فی کبد..."؛ یعنی پدر و مادر انسان را از نظر جسمی تولید می‌کنند و انسان در رنج آفریده شده است.

این رنج و سختی برای همه‌ی انسان‌ها هست. زمانی که سختی به انسان می‌رسد، نباید از خود بپرسد: «چرا این رنج برای من پیش آمده؟ چرا من؟» یا بگوید: «چرا همه باید در شادی باشند و من در رنج و عذاب؟» ما باید در نظر بگیریم که خداوند با قرار دادن مشکلات در مسیر ما، در واقع به ما لطف می‌کند؛ همین باعث می‌شود که در قیامت، انسان درجات بالایی را دریافت کند. حضرت یوسف (ع) توسط برادرانش در چاه انداخته شد و رنج‌های بسیاری را متحمل شد، در غربت افتاد، اما همین سختی‌ها باعث شدند که به مقامی والا برسد و عزیز مصر شود. این ماجرا، صبر و تحمل ایشان در برابر مشکلات را به‌خوبی نشان می‌دهد.

وجود مشکلات باعث می‌شود که ما آزموده شویم و تجربه کسب کنیم. مشکلات و رنج‌ها هستند، اما گذرا هستند؛ بنابراین انسان نباید ناامید و غمگین شود، چرا که از اسرار خلقت آگاه نیست. بودن در رنج و سختی دو دلیل دارد: یا در حال تواَس پس دادن هستیم، یا در حال آموختن؛ حتی در تواَس پس دادن نیز انسان آموزش می‌بیند. گاهی انسان چیزی را با اصرار از خداوند می‌خواهد، اما خداوند آن را نمی‌دهد، زیرا می‌داند اگر بدهد، باعث رنج، بدبختی و مشکلات بیشتری برای انسان می‌شود. گاهی هم انسان از سر عشق و رسیدن به هدفی وارد مسیر رنج می‌شود؛ مثلاً برای رسیدن به وصال، گرفتن مدرک دانشگاهی، یا مهاجرت، باید سختی‌هایی را تحمل کند. اما این نباید باعث ناامیدی و غمگینی شود. ناامیدی و اندوه، کاری از پیش نمی‌برند؛ آنچه انسان را از شرایط سخت بیرون می‌برد، سعی و تلاش است.

نکته‌ی مهم دیگر این است که در مشکلات، خودت باید به خودت روحیه بدهی و با خودت بگویی: «این مشکل چیز مهمی نیست و حل خواهد شد. حتی ممکن بود بدتر از این هم پیش بیاید.» یعنی نباید مشکلات را برای خودت بزرگ کنی. فلسفه‌ی مشکلات، شبیه روزه گرفتن است. فرد ۱۷ یا ۱۸ ساعت لب به آب و غذا نمی‌زند، اما زمان افطار، همه‌چیز برایش شیرین و گوارا می‌شود. این روزه، تضمین‌کننده‌ی سلامتی‌ ماست. پس بعد از رنج و سختی، نوبت شیرینی و آسانی است. وقتی انسان بتواند از سختی عبور کند، از ظلمت بیرون آمده و شعاعی از نور را خواهد دید.

نویسنده: همسفر مریم، رهجو راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)         
ویراستاری و ارسال: همسفر معصومه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .