به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.
آنتیایکس مصرفی: شیره خوراکی
مدت سفر: ۱۶ ماه با راهنمایی محترم علیآقا، لژیون یکم.
در ادامهی سفر، سفر سیگار داشتم.
آخرین آنتیایکس: سیگار
مدت سفر: ۱۴ ماه با راهنمایی محترم آقا مهدی.
قلم به دست گرفتم تا دل بگوید و قلم بنویسد...
پیش از ورود به کنگره ۶۰، حال و روز خوشی نداشتم. با اینکه سابقه ۴ سال رهایی در انجمنهای دیگر را داشتم، دچار لغزش شدم و حدود شش ماه بود که دوباره مصرف میکردم. در همین دوران، همسفرم از طریق سایت، با کنگره ۶۰ آشنا شد و پیشنهاد داد برای درمان به آنجا بروم. البته قبلاً هم نام کنگره را شنیده بودم، اما تصورم این بود که اینجا هم مانند جاهای دیگر است. تجربههای تلخ و ناموفق ترکهای متعدد باعث شده بود امیدی نداشته باشم و پیشنهاد همسرم را چندان جدی نگیرم. حدود یک سال و نیم طول کشید تا تصمیم گرفتم به کنگره بیایم.
نمیدانم چه شد که یک روز، نیرویی قوی دستانم را گرفت و مرا به سوی سرزمینی به نام جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ کشاند. از همان لحظهی ورود، حال و هوایم تغییر کرد. فکر میکنم دلیل آن حس خوب و انرژی مثبت، انسانهای نیکسیرتی بودند که در آنجا حضور داشتند؛ کسانی که در نگاه و چهرهشان میشد محبت، صمیمیت، دوستی و آرامش را احساس کرد. همان حس باعث شد با خودم بگویم: صبر کن، نرو... انگار قرار است در این مکان مقدس اتفاقات مهمی برایم رقم بخورد.
سفرم را آغاز کردم. در ابتدا درک عمیقی از مفهوم سفر نداشتم، اما کمکم فهمیدم که زندگی مقصد نیست، خود سفر است. در طول مسیر، با مشکلات و فراز و نشیبهایی روبرو شدم و یاد گرفتم باید نقش خودم را در این سفر بشناسم و ایفا کنم.
بخش اول: آموزش درباره مواد مخدر
در کنگره ۶۰ تازه فهمیدم که درمان واقعی یعنی بازسازی شهر وجودیام؛ جایی که با مصرف مواد مخدر، آن را بمباران کرده بودم. راهنمای عزیزم مواد را از من گرفت و داروی معجزهآسایی به نام OT را به من سپرد. روز به روز حالم بهتر میشد. این فرایند حداقل ده ماه زمان میبرد و همینجا فهمیدم چرا ترکهای ناگهانی (سقوط آزاد) قبلیام نتیجهای نداشت. زیرا آن ترکها فرصتی برای ترمیم جسم، روان و روح نمیدادند، و شهر وجودیام همچنان ویران باقی میماند.
بخش دوم: آموزش هنر زندگی کردن
در کنگره آموختم که تنها درمان مواد کافی نیست؛ باید هنر درست زندگی کردن را هم بیاموزم. برای این منظور باید دانایی، آگاهی و دانشم را بالا ببرم. بسیاری از مشکلاتم ریشه در گذشته و نبود تفکر، آموزش و راهنمایی مناسب داشتند. اما خداوند، معلم و راهنمایی دلسوز سر راهم قرار داد که همواره آماده آموزش دادن بود و به من کمک کرد تا درست زندگی کردن را بیاموزم.
به کمک راهنمایم و آموزشهای رایگان و بیدریغ او، یاد گرفتم چگونه در صراط مستقیم حرکت کنم، مسائل و مشکلات را حل کنم و از زندگی لذت ببرم. از ابتدای ورودم به کنگره ۶۰ تا امروز، بسیاری از مشکلاتم برطرف شدهاند، چراکه آموزشها را در عمل اجرا کردهام تا به آرامش، آسایش و رفاه دست پیدا کنم.
کنگره ۶۰ ذره ذره به من دانایی، آگاهی و دانش میدهد تا بفهمم چگونه میتوان به حس و حال خوب رسید و از این جهان هستی لذت برد.
با تشکر فراوان از استاد بزرگ و معلم راستین، جناب آقای مهندس دژاکام و خانوادهی محترمشان.
همچنین سپاس ویژه از راهنمای گرانقدرم، علی آقا، راهنمای محترم لژیون یکم، شعبه محمدیپور قم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
31