جلسه دهم از دوره پنجاهودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پرستار به استادی راهنمای ویلیام همسفر اکرم، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «دخانیات (سیگار، قلیان، ناس، پیپ و ویپ)» روز سهشنبه ۱۳ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
طبق صحبتهای آقای مهندس مضرات دخانیات بر کسی پوشیده نیست، تفاوت دستور جلسه امسال با سالهای گذشته که فقط در مورد سیگار و قلیان بود این است که زیر مجموعههای زیادتری شامل این دستور جلسه شده که سیگارهای الکترونیکی و ناس است. ناس ترکیبی از آهک و توتون است که داخل دستمال کاغذی گذاشته و روی لثهها میگذارند تا نیکوتین مورد نیاز آزاد شود و دندانها و لثهها را خیلی تحلیل میبرد و متأسفانه فک و دهان مصرفکنندههای ناس فاجعهآمیز است. مواد شبه افیونی سیگار از سد خونی مغز عبور میکند و آقای مهندس سیدی تحت این عنوان را در ۴۰ سیدی گنجاندند و قطعاً که تمام تازه واردین، دو یا سه ماه بعد از ورودشان به این سیدی میرسند و متوجه میشوند که مثل مواد مخدر، برای درمان سیگار هم عملیات جایگزینی انجام میشود.
وقتی مادهای وارد بدن میشود اگر جسم آن ماده را در مواد شبه افیونی خودش داشته باشد، آن را شناسایی کرده و عملیات جایگزینی انجام میشود، مثل مرفینی که در موادمخدر و نیکوتینی که در سیگار و خانواده دخانیات وجود دارد در بدن ما نیز تولید میشود. هنگامیکه بدن ماده شبه افیونی را از بیرون دریافت میکند، آن را شناسایی و عملیات جایگزینی صورت میگیرد و بعد از مدتی وابستگی شدید به دخانیات شکل میگیرد. هر سر قلیان با ۲۰ نخ سیگار برابری دارد و سیگار میتواند فاجعههای زیادی مثل برونشیت ریه را به وجود آورد.
مسئلهای که الآن حاد شده، سیگارهای الکترونیکی به نام پاد و ویپ است و متأسفانه خیلی رواج پیدا کرده است، به قول معروف کلاس دارد و خیلی شیک است؛ ولی اکثر افراد نمیدانند که این چه فاجعهای است. وقتی که گفتند قرار است یک وسیلهای بیاید که جایگزین سیگار شود، کسی فکرش را نمیکرد که تا این حد بخواهد فاجعه آمیز باشد. این سیگارها پایه روغن دارد، نیکوتین و اسانسهایی در آن میریزند و با برق هم شارژ میشود، باید به یک درجه دمایی برسد تا آماده استفاده کردن شود، حال شما تصور کنید که این ماده سمی در کنار آن روغن و اسانس، وقتی که به آن درجه حرارت میرسد و با رطوبتی که دارد چه آسیبی به ریه میزند؛ مثل رطوبت قلیان که به مراتب بدتر از سیگار است و این دیگر خیلی فاجعه آمیز است و متأسفانه بین جوانان رواج پیدا کرده؛ ولی باید نقطه تفکر ایجاد شود.
خانم شانی میفرمایند: «پدر و مادرها باید از نظر علم روز جلوتر از بچهها باشند». باید این را باور داشته باشیم که امروزه بچهها به واسطه دسترسی که به اینترنت و دنیای مجازی دارند از ما جلوتر هستند، جملاتی به کار میبرند که شاید من به عنوان یک مادر اصلاً ندانم چه چیزی است؛ ولی نباید به این ندانستن بیتفاوت باشم؛ بلکه باید در نظر داشته باشم که نسبت به اطلاعات اطرافم آگاهی داشته باشم که اگر فرزندم چیزی مثل ویپ از من خواست یا اینکه داشت، خیلی راحت بتوانم آن را از او بگیرم.
تخریبی که ویپ و پاد به خاطر مراحل تولیدش ایجاد میکند بسیار بالاست، مادهای به نام دیاستیل دارد که زخمهای عمیق و بعضاً غیرقابل ترمیم در ریه به وجود میآورد، سیگار برونشیت یا تنگی نفس مزمن به وجود میآورد؛ ولی ویپ اولین کاری که میکند این است که ریه را به شدت دچار عفونت میکند، عفونتهای گسترده و غیر قابل برگشت و زمانی که این عفونت ماندگار شود تبدیل به زخمهای غیر قابل ترمیم میشود.
ما باید آگاه باشیم که این یک حقه است؛ مثل زمانی که هروئین را درست کردند تا تریاک کنار گذاشته شود. من همسفر به این مکان امن میآیم و بنا بر جهانبینی که دارم چهقدر از این دریای پر از گوهر استفاده میکنم؟ آیا توانستم از مرز ترس، قضاوت شدن و برچسب مصرفکننده بودن عبور کنم و وارد سفری شوم که از تاریکی به سمت روشنایی است؟
وقتی که ساختار فیزیولوژی من ترمیم شود قطعاً روانم هم ترمیم میشود، به تعادل میرسم و خیر برکت شرکت در لژیون ویلیام منجر به موفقیتهای من از جمله نمرات خوب در آزمونها و کسب شالهای رنگی بیشتری میشود؛ برای اینکه همزمان از دو لژیون استفاده میکنم و دستور کار در لژیون ویلیام هم همان دستور جلسات هفتگی و ربط آن به سیگار است. هیچکس به جز خودم نمیتواند مسئولیت من را به گردن بگیرد و باید به فکر خودم باشم که ربط آن به دخانیات کاملاً مشخص است. حالا این برای من چه زنگ هشداری میشود؟ در بند هشت قوانین میگوید: «همسفر کسی است که اعتیاد ندارد»؛ اما خودم که نمیتوانم به خودم دروغ بگویم.
زور داروی OT به چه چیزی میخواهد برسد تا آن قالب بازسازی شود و درمان اتفاق بیفتد؟ وقتی مسافر سیگار استفاده میکند، انگار که آن قالب از جایی نشتی میدهد. کسی از مصرف مواد نمیمیرد مگر با اوردوز؛ اما تلفات مصرف سیگار ۱۷ برابر بیشتر است به این دلیل که ۴۵۰۰ نوع سم دارد. هر سلول ما مثل یک نیروگاه هستهای است که علاوه بر اینکه سوخت گلوکز، خون، آب و اکسیژن دارد؛ چیزهای دیگری هم دارد که نیکوآمید است که پایه نیکوتین دارد؛ یعنی من برای اینکه انرژی روزانه داشته باشم و سروتونین ترشح شود نیکوتینی که در جسم ترشح میشود خیلی میتواند به من کمک کند؛ وقتی که من این بدن را به دریافت نیکوتین از بیرون وابسته میکنم، چه اتفاقی در سلولهای مغز و نورترانسمیترها میافتد؟
این نیکوتین یا موادمخدر قابلیت حل شدن در چربی دور غشا سلولهای سد خونی مغز را دارند و به ساختار بیوشیمی مغز ورود میکنند و روی نورترانسمیترهای مغز، ناقلهای عصبی، پیامها و نورونهای عصبی مغز سوار میشوند، فضای خالی بین سیناپسها را طی میکنند؛ میروند تا به گیرنده عصبی میرسند و به حالت سرخوشی میرسند.
ما نمیتوانیم بگوییم که نه تو فکر میکنی که با سیگار کشیدن سرخوش میشوی. این یک واقعیت محض است، واقعاً به کسی که مصرف میکند حالت سرخوشی البته سرخوشی موقت میدهد. به همین خاطر مصرفکنندگان سیگار هر ۲۰ دقیقه یک بار سیگار میکشند و اگر هم درمان آن هم همزمان با موادمخدر اتفاق نیفتد خیلی سختتر است. برای درمان سیگار ۳ ماه سازگاری گذاشته شده است؛ در صورتی که ما برای موادمخدر ۲۰ الی ۶۰ روز سازگاری داریم؛ به خاطر اینکه از روی نیکوتین دودی به نیکوتین خوراکی آمدن، زمان بیشتری لازم دارد.
من به عنوان راهنمای سیگار و مسافر، نیکوتین را نگاه میکنم که قطران و نیکوتین آن چهقدر است؛ چون هر آدامس با ۴ نخ سیگار برابری میکند، یعنی ما آدامسهای ۲ میلیگرمی را به ۴ قسمت تقسیم میکنیم که ۰/۵ یعنی معادل یک نخ سیگار میشود. من مشخص میکنم که در روز مثلاً ۲۰ یا ۲۵ عدد آدامس که داروی شماست را مصرف میکنی، این دقیقاً مثل دارویی است که پزشک برای درمان شما تجویز میکند. استفاده از آدامس نیکوتین مثل داروی OT نیاز به تایم و زمان ندارد.
وقتی که رهجو روی روال استفاده از دارو قرار میگیرد، بعد از سه ماه تیپر میشود و رهایی اتفاق میافتد. تغییر حالتها در پوست، چهره، نوع نگاه و حتی خود محور بودن برای اینکه میخواهم یک همسفر قدرتمند باشم اتفاق میافتد. اکثر کسانی که مصرف سیگار دارند و برای درمان میآیند درک بهتری از پروتکل درمان و مسافرشان دارند. انشاءالله من بتوانم پیام رسان کلام حقی باشم که از اساتید آقای مهندس و خانواده محترم ایشان جاری میشود. به این نقطه از تفکر برسیم که من به عنوان یک همسفر، مادر، خواهر یا همسر باید جسم و روان سالمی داشته باشم که بتوانم سکاندار یک خانواده باشم.
خانم شانی میفرمایند: «مردها نگهبان خانواده هستند و زنها نگهبان مردها». خیلی حرف پشت این کلام است و برای من جای تفکر دارد اگر اضافه وزن دارم، هنوز در جهانبینی به رشد کافی نرسیدهام و اگر میگویم کسی که نمیداند من سیگار میکشم بگذار خدمت بگیرم، به خودم برگردم چون این یک عمل ناسالم است. دستیار دیدهبان فرمودند: «۸۴ درصد از مسافرانی که برگشت میخورند به این دلیل است که خدمت ندارند». حال از این ۸۴ درصد ۹۸ درصد مصرف سیگار دارند. این را به این جهت نمیگویم که حساس شویم و در کار مسافرمان تجسس کنیم، من باید حواسم به خودم باشد. این دستور جلسه برای این است که من با خودم روبهرو شوم.
.jpg)
تایپیست: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون یازدهم) دبیر سایت
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
1182