English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار لژیون یاران آقای مهندس است

لژیون سردار لژیون یاران آقای مهندس است

جلسه ششم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر علیرضا به استادی پهلوان همسفر امیره، نگهبانی همسفر شهناز و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه‌ «وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند­) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان لژیون سردار، ایجنت نمایندگی و مرزبانان تشکر می‌کنم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. استادی و بودن در لژیون سردار باعث افتخار است. من همیشه به خود می‌گویم که باید همیشه در لژیون سردار حتی به عنوان مهمان حضور داشته باشیم و این را می‌دانم که حضور ما هیچ‌گاه تصادفی نیست و بایستی خدا را بابت این اتفاق شکر کنیم. لژیون سردار، لژیون یاران آقای مهندس است؛ یعنی کسانی که دست به دست هم داده‌اند تا به ایشان کمک کنند و کنگره‌۶۰ همیشه پابرجا بماند، به اهداف بزرگش برسد و این راه ادامه‌دار شود. خدا را شکر که سال‌هاست این اتفاق افتاده است.
دستور جلسه امروز، وادی سوم است و چه‌قدر هوشمندانه بود که آقای مهندس دستور جلسات هفتگی را برای لژیون سردار قرار دادند تا ما بیشتر تفکر کنیم و ببینیم چه ارتباطی می‌توانیم بین دستور جلسات هفتگی با لژیون سردار پیدا کنیم. وادی سوم بسیار زیاد به لژیون سردار مربوط می‌شود؛ تفکری زیادی که پشت برگزاری لژیون سردار بود همان وادی سوم است که می‌گوید: هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.

وادی سوم به ما می‌آموزد که از هیچ‌کس نباید انتظار داشت و این ساده‌ترین چیزی است که به ما یاد می‌دهد؛ اما در عین حال یک درس بسیار مهم برای زندگی است و ما را به آرامش می‌رساند. دقیقاً برای خود من هم همین‌طور بود، زمانی که انتظارم را از دیگران کم و سپس قطع کردم و فقط به خودم تکیه کردم، در زندگی به آرامش رسیدم. همان‌طور که آقای مهندس بارها فرموده‌اند: با تشکیل لژیون مالی و کمک اعضاء، کنگره را از همه بی‌نیاز کرده‌اند و خدا را شکر سال‌هاست که ما روی پای خودمان ایستاده‌ایم و این راه خیلی زیبا ادامه پیدا کرد.
من امروز بیشتر دوست دارم در مورد لژیون سردار صحبت کنم؛ چون قطعاً در رابطه با وادی سوم صحبت خواهد شد و شما مشارکت خواهید کرد. اگر بخواهیم وادی سوم را به لژیون سردار ربط بدهیم، به ما می‌گوید: بایستی به فکر خودت و حال خوبت باشی و به هیچ‌کسی هم تکیه نکنی. من زمانی که نگهبان لژیون سردار بودم و با همسفران در ارتباط بودم، بیشتر آن‌ها نزد من می‌آمدند و می‌گفتند مسافر ما با ما همراهی نمی‌کند و به ما پول نمی‌دهد که ما عضو لژیون سردار شویم؛ ولی وادی سوم دقیقاً همین موضوع پس‌انداز کردن را به ما یاد می‌دهد و من می‌فهمم که از همین الآن می‌توانم فکر گل‌ریزان سال آینده باشم و ذره‌ذره از همان پول کمی که به دستم می‌رسد پس‌انداز کنم؛ زیرا در نهایت ما داریم توشه‌ای برای بُعد بَعدی خود فراهم می‌کنیم و همه چیز قرار نیست همین جا بماند.

هر چیزی که در حال حاضر در این جهان به اسم من است، ممکن است فردا دیگر نباشد؛ پس باید به دست یک نفر دیگر برسد و بدانم همه این‌ها مادیاتی هستند که برای من نمی‌‌مانند. این مهم است که با خودم چه چیزی می‌برم؟ در پاسخ باید بدانم چیزی که توشه خود کرده‌ام و به بُعدهای دیگر فرستاده‌ام، قطعاً همان برای من خواهد بود. همیشه گفته‌ایم برای کمک و خدمت مالی که ما به دیگران می‌کنیم کجا بهتر از کنگره؟ چراکه بیماری‌ها و اعتیاد را درمان می‌کند، انسان‌ها را به رهایی و آرامش می‌رساند و زندگی‌ها را نجات می‌دهد؛ بنابراین کجا بهتر از کنگره می‌توانم خدمت مالی انجام بدهم؟ همیشه بایستی به یاد داشته باشم اگر در کنگره خدمت مالی انجام می‌دهم اول برای حال خوش خودم و بعد برای کنگره است. بایستی از خودم این سؤال را بپرسم برای این سیستم فوق‌العاده که این همه کار برای بهتر شدن حال من و خانوداه‌ام انجام داده است چه کرده‌ام؟ سیستمی که حال مسافرم را خوب کرد و زندگی مرا که در حال نابودی بود نجات داد.

نکته دیگر این‌که دلیل حضور ما در لژیون سردار بسیار مهم است تا خودمان بدانیم چرا در لژیون سردار هستیم؟ آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که در لژیون سردار خود من حال خوشی دارم، احساس خوب بودن یا مفید بودن به من دست می‌دهد یا این‌که صرفاً چون راهنمایم به من گفته و در رودربایستی قرار گرفته‌ام و می‌خواهم فرمانبردار باشم عضو شده‌ام؟ یا این‌که می‌خواهم دیده شوم و همه بگویند فلانی هم عضو لژیون سردار، دنور یا پهلوان شده است؟ بایستی حتماً این سؤال که چرا در لژیون سردار عضو هستیم را از خودمان بپرسیم.
بارها گفته‌ام ورود من به کنگره با جشن گل‌ریزان بود و بعد خداوند به من توفیق داد که با کمک مسافرم دنور و پهلوان شوم؛ اما اوایل فلسفه ورود به لژیون سردار را درک نمی‌کردم و نمی‌دانستم اصلاً به چه دلیل ما در آن حضور داریم. کم‌کم با حضور در لژیون سردار متوجه شدم هر یک میلیونی که پرداخت می‌کنیم، می‌تواند زندگی یک انسان را نجات بدهد؛ زیرا شما می‌دانید هر مسافری که وارد کنگره می‌شود خدمات کنگره به صورت رایگان به او داده می‌شود و اگر درست سفر کند تا آخر سفر این خدمات رایگان می‌ماند و او فقط برای دریافت داروی خود هزینه پرداخت می‌کند.
آقای مهندس می‌فرمایند: اگر قرار باشد هر مسافری برای درمان خود هزینه پرداخت کند، میلیون‌ها تومان خرج یک نفر می‌‌شود؛ ولی در کنگره این هزینه‌ها را چه کسی پرداخت می‌کند؟ قطعاً اعضاء لژیون سردار که می‌آیند و از مالشان می‌بخشند؛ پس باید بدانید با عضویت در لژیون سردار، دنوری یا پهلوانی زندگی انسان‌ها را نجات می‌دهید و به آن‌هایی که حالشان خوب نیست و زندگی‌شان در حال نابود شدن است کمک می‌کنید تا یک صندلی برای خودشان داشته باشند و رایگان در کنگره‌۶۰ درمان شوند.

در کنار این‌ها به تحقیقات علمی کمک می‌کنید؛ تحقیقاتی که آقای مهندس انجام می‌دهند تا بیماری‌های لاعلاج مانند ام‌اس، سرطان‌ها و ... درمان شوند و خدا را شکر همه این تحقیقات به نتیجه می‌رسند. همه ما می‌دانیم هزینه این آزمایش‌ها، نمونه‌ها و مقاله‌هایی که به خارج از کشور فرستاده می‌شود چه‌قدر زیاد است. خب چه کسی این هزینه‌ها را پرداخت می‌کند؟ خود ما، با همین پول‌های کمی که می‌بخشیم این کارها انجام می‌شود به همین خاطر من هر جایی که استاد بودم گفته‌ام لژیون سردار با افتخار لژیون یاران آقای مهندس است؛ زیرا ما داریم به ایشان کمک می‌کنیم تا این پروسه پویایی خودش را داشته باشد و ادامه پیدا کند.
در کنگره۶۰ نه تنها یک خانواده؛ بلکه هزاران انسان و بیمار نجات پیدا می‌کنند؛ بنابراین اگر فلسفه این‌که چرا در لژیون سردار هستیم را بدانیم عضویت خود را هر سال تمدید می‌کنیم و هیچ‌گاه پیش خودمان فکر نمی‌کنیم که دوباره گل‌ریزان شد و من چگونه پرداخت کنم. تا آخر خردادماه تعهدات لژیون سردار پرداخت می‌شود و شروع سال مالی جدید از تیرماه است و من تا گل‌ریزان چند ماه فرصت دارم که سعی کنم یک حساب جداگانه برای لژیون سردار داشته باشم و ذره‌ذره این حساب را پر کنم تا به گل‌ریزان برسم.

با این کار دیگر به فکر این نیستم که مسافرم کاری کند یا یک پولی از آسمان به زمین بیفتد تا من بتوانم عضو لژیون سردار شوم. هر کسی با هر توان مالی که دارد باید ببخشد و مهم این است که این‌جا باشیم و حضورمان را هر بار تثبیت کنیم. همان‌ چیزی که وادی سوم می‌گوید: هیچ‌کس به اندازه خود شما، به شما کمک نمی‌کند. شما باید چیزی برای خودتان داشته باشید تا با سربلندی به بُعد دیگر بروید و کاری برای حال خوش انسان‌ها انجام داده باشید؛ در واقع با این بخشش‌ها من می‌دانم کاری انجام داده‌ام که حداقل حال یک نفر خوب شود و به آرامش برسد.
لژیون سردار بهترین جا برای خوب کردن حال انسان‌ها است. آقای مهندس می‌فرمایند: هیچ عبادتی بالاتر از خدمت به انسان‌های دردمند نیست و هیچ کجا بهتر از کنگره برای انجام این عمل پیدا نمی‌شود. من این‌جا هستم و دارم خشت کوچکی از این بنا را می‌سازم. ان‌شاءالله خداوند به همه ما توفیق بدهد تا بتوانیم بمانیم، خدمت مالی انجام بدهیم و در کنار خدمت مالی حضور داشته باشیم؛ همچنین امیدوارم قدرت مطلق این حضور و خدمت را از ما دریغ نکند.

اهدای لوح تقدیر به اعضاءلژیون سردار

تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .