در هفته دیدهبان میزبان دیدهبان محترم خانم آنی بودیم. ایشان سالها در جایگاه دیدهبان ورزش همسفران نقشی کلیدی در تقویت روحیه و انسجام اعضاء داشتهاند و در حال حاضر دیدهبان قسمت همسفران هستند. این گفتوگو مروری است بر بخشی از مسیر خدمت ایشان و درسهایی که از این راه آموختهاند. امیدواریم به جانتان بنشیند.
قبل از هر چیز خدمت شما خوشآمد میگویم و خوشحال هستم که کنار شما هستم. هفته دیدهبان را خدمت شما خانواده بزرگوارتان و آقای مهندس تبریک میگویم.
از شما تقاضا دارم یک خاطره در مورد جایگاه دیدهبانی برایمان تعریف کنید؟
در ابتدا که من دیدهبان شدم، دیدهبان ورزش همسفران بودم. خاطرات زیادی در زمین تیراندازی با کمان و پارک طالقانی دارم. شروع فعالیتهای ورزشی ما در پارک طالقانی بود و از آنجا به پارک بهشت مادران رفتیم که در آن زمان نام دیگری داشت. بعد از آن به باشگاه تختی رفتیم و من در آنجا مربی ورزش تیروکمان شدم. سپس به فدراسیون رفتیم و دوران مربیگری را در آنجا گذراندم. خاطرات زیادی از آن دوران دارم. شرایط هم مطلوب بود و هم سخت. زمستان و تابستان را چندین سال در زمین ورزشی سپری کردیم. وقتی دیدهبان همسفران شدم، مسافر مهدی سهیلی، دیدهبان ورزش هم بخش همسفران و هم مسافران بودند. حضور یک مسئول خانم برای همسفران بهتر بود، چون میتوانست مستقیماً کارهای آنان را انجام دهد. بهدلیل سابقه ورزشی در کنگره۶۰ چندین سال است که آقای مهندس مرا بهعنوان دیدهبان ورزش انتخاب کردهاند. کمکم ورزش کردن خودم کمتر شد و کارهای مدیریتی پارک را شروع کردم. برگزاری مسابقات و هماهنگی بخش ورزش همسفران، پایه و اساس ورزش همسفران در کنگره۶۰ را شکل داد. اکنون که مادرم، خانم آنی بزرگ کمی کسالت دارند، مشغول خدمت هستم و بخشی از کارهای کنگره۶۰ را برعهده گرفتهام.

بین خدماتی که در کنگره۶۰ انجام دادهاید در کدام جایگاه خدمتی حس بهتری داشتید؟
در کنگره۶۰ همه جایگاهها جالب هستند. برای من جایگاه راهنمایی ارزشمند بود و لژیونداری را بسیار دوست داشتم. کار برای رهجو برایم خوشایند بود. ایجنتی و مدیریت در شعب هم خوب بود، ولی شخصاً کار تدریس و مربیگری را بیشتر دوست دارم. در هر جایگاه اگر احساس کنم کارم مفید است و شرایط را منظمتر و بهتر میکند، برایم لذتبخش است.
آقای مهندس میفرمایند در زمان حال زندگی کنیم و از همه چیز لذت ببریم؛ اما ممکن است در زمان حال در درون و بیرون با چند جبهه در جنگ باشیم. چگونه با آن روبهرو شویم؟
شما میگویید «جنگیدن»، ولی ما در صلح هستیم. همانطور که آقای مهندس فرمودند، مقطع، مقطع حال است؛ اما مشکلات ما گاهی به گذشته برمیگردد. مثلاً رابطه با اطرافیان مانند همسر، فرزندان یا خواهر و برادر. آقای مهندس زیبا میگویند: «اگر انسان در گذشته زندگی کند، افسرده میشود و اگر به آینده فکر کند، مضطرب؛ پس بهتر است در زمان حال زندگی کند.» اما گاهی برای رسیدن به صلح، راهی جز تزکیه و پالایش درونی نداریم. گفته میشود بدترین دشمن انسان، جهل و نادانی خودش است. اگر جهانبینی را یاد بگیرید، نباید روی دیگران خطکش بگذارید؛ باید خطکش را روی خودتان بگذارید و معیاری برای خودتان باشید. وقتی جهانبینی و علم زندگی را یاد بگیرید، کمکم میتوانید حریف خودتان شوید. جهان بر مبنای اضداد بنا شده و درون ما هم نیروی مثبت و منفی وجود دارد. اگر بتوانیم تاریکی درون خود را شکست دهیم، دشمنیهای بیرونی کمرنگ میشوند. جر و بحث و نزاع به حداقل میرسد؛ باید تزکیه را از خود شروع کنیم. اگر منتظر تغییر دیگران باشید، هرگز اتفاق نمیافتد؛ باید خودمان تغییر کنیم تا کنار دیگران سازگار شویم. شاید رابطه فوقالعاده نباشد، اما رابطه معقول و حسنهای شکل میگیرد تا زندگی را پیش ببریم.
چگونه بفهمیم بهعنوان یک رهجو در کنگره۶۰ در مسیر درستی قرار داریم؟
انسان هرچه رو به جلو میرود، خوب یا شر مطلق نیست. خوبی و بدی همیشه درون ماست. هنر ما این است که با کدام روی انسانها روبهرو شویم. بهقول آقای مهندس باید با روی خوب آدمها مواجه شویم. اگر با خود صادق باشید متوجه میشوید حالتان خوب است یا نه. اگر درونتان آرامش و صلح داشته باشید، بدون خراب کردن حال دیگران شرایط خوبی دارید. اگر درون خود را کنکاش کنید، میفهمید درست عمل میکنید یا نه. انسانها برای کارهای بد خود توجیه عقلانی میسازند تا اجازه انجام آن را به خود بدهند.
نشانه انسانی که در مسیر درست قرار دارد چیست؟
حال خوب واقعی نشانه آن است. بهشت و جهنم همینجاست. وقتی کنار شما نشستهام ممکن است درونم در جهنم باشد، ولی ظاهرم آرام است یا ممکن است در بهشت باشم، ولی شما آن را نبینید. اگر در صراط مستقیم حرکت کنید، حالتان خوب است. حالِ خوبی که به قیمت خراب کردن حال دیگران نباشد. ممکن است ابتدا فکر کنید حالتان خوب است، ولی کمکم خرابتر شوید. اگر درونتان پر از نفرت، خشم یا انتقام باشد خودتان میفهمید حالتان خوب نیست؛ اما اگر انسانها و هستی را دوست داشته باشید درونتان آرامش دارید و در مسیر درستید.
چه راهکاری برای بهتر شدن عملکرد در خدمت به همسفران و مسافران دارید؟
من بهعنوان رهجو به کنگره۶۰ آمدم تا مشکلاتم حل شود؛ مثلاً لازم نیست در مصاحبه سؤالات پیچیده بپرسید. وقتی دنبال چرایی مشکلات ذهنتان بروید، روابط را میشناسید. گاهی به موضوعاتی میرسید که درک نمیکنید، ولی با جستجو و پرسش، راه حل مییابید. سؤالات ساده هم مهم هستند. سؤال را بپرسید، حتی اگر ساده باشد. پاسخ ساده هم میدهیم. در این مسیر، راحت باشید.
از دیدهبان محترم خانم آنی کماندار بابت روایت صمیمانه تجربههایشان سپاسگزاریم. همچنین از شما خوانندگان گرامی که همواره همراه مسیرهای نورانی کنگره۶۰ هستید قدردانی میکنیم. هفته دیدهبان فرصتی است برای یادآوری این اصل که خدمت، آینهای است که تاریکیهای درون را میشکند و آرامش را جایگزین میکند. این هفته بر تمام دیدهبانان این راه پرثمر مبارک باد.
مصاحبه کننده و طراح سؤال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر آتنا (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1376