English Version
This Site Is Available In English

خویشتن خویش کلید حل تمام مشکلات

خویشتن خویش کلید حل تمام مشکلات

هر بازی یک قانونی دارد وزندگی هم یک بازی است و این وادی‌ها قانون زندگی هستند که ما را به صلح و آرامش می‌رسانند. یکی‌یکی چیده شده‌اند از وادی اول تا وادی چهاردهم. در وادی اول با موضوع بسیار مهم تفکر آشنا شدیم و آموختیم که برای ساختن یک زندگی سالم و رهایی از اعتیاد باید فکر کنیم، درست فکر کردن را قبل از هر انجامی سرلوحه کارهایمان قرار دهیم. در وادی دوم آموختیم ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خودمان ارزشی برای خودمان قائل نباشیم، هرکدام از ما ارزش و جایگاه خاص خودمان را داریم، هرکدام از ما پتانسیل و استعدادهای منحصربه‌فردی داریم که برای شکوفایی آن‌ها باید در صراط مستقیم گام بگذاریم.

با پشت سر گذاشتن دو وادی، به وادی سوم رسیدیم، «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند». در ابتدای تیتر وادی سوم باید دانست تأکید مؤکد است، یک قانون است و من باید بدانم هیچ‌کس به‌اندازه خود من به فکر من نیست. خویشتن خویش؛ خویشتن یعنی من و خویش، یعنی ضمیر و درون من، در مجموع خویشتن خویش؛ یعنی مجموعه صور پنهان و صور آشکار من.

وادی سوم خیال مصرف‌کننده مواد مخدر و من را راحت می‌کند که هیچ‌کس به‌اندازه خود تو به فکر تو نیست؛ هیچ‌کس به‌اندازه خود تو دلسوز تو نیست، آن‌کس که باید به تو کمک کند خودت هستی نه دیگران! از هیچ‌کس توقع کمک نداشته باش؛ هیچ‌کس بار اعتیاد تو را نمی‌تواند حمل کند، این بار روی دوش تو است خودت باید آن را حمل و درنهایت بر زمین بگذاری؛ حتی نزدیک‌ترین افراد مثل پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر، فرزند و همین‌طور صمیمی‌ترین دوستان، نمی‌توانند به‌جای تو برای مشکل تو فکر کنند و آن را حل کنند. خودت باید فکر کنی، تصمیم بگیری، حرکت کنی و به مقصد برسی، در غیر این صورت هرگز به مقصد نخواهی رسید‌.

ما با شروع زندگی در اين وادی آغازی تازه داريم؛ آغازی كه ما را به‌سلامتی، صلح، آرامش و آسايش برساند. در سی‌دی زیر آب آمده‌ است؛ هر شخص باید برای رهایی و رسیدن به صلح از سه مرحله عبور کند؛ مرحله اول جدا شدن از بند اهریمن یا شیطان است، مرحله دوم مرحله مبارزه است، مبارزه با مسائل و مشکلات، مرحله سوم باز شدن درب‌ها است که انسان می‌تواند عبور کند و آن‌وقت است که انسان به صلح و آرامش می‌رسد‌. در حل مشکل خودمان، بالاترین نقش بر عهده خود ما است؛ اگر تصور کنیم که بایستی دیگران بیایند و مشکل یا مشکلات ما را حل نمایند در اشتباه هستیم.

هر انسانی یک وظایفی دارد، الآن ممکن است ما متوجه نباشیم؛ باید از یک مرحله‌ای به مرحله دیگر ارتقاء پیدا کنیم و این ارتقاء و تعیین جایگاه دست خود ما است و در قرآن هم می‌گوید: «روزی می‌رسد که هیچ نفسی بار نفس دیگر را نمی‌تواند بردارد»؛ یعنی هیچ‌کس نمی‌تواند به شخص دیگر کمک کند؛ باید هر کسی بار نفس خودش را خودش بردارد.
ما بایستی بدانیم که برای حل هر مشکل، بیشترین بار بر دوش خود ما است؛ خود ما بایستی بیشترین تفکر و کوشش را برای حل آن بنماییم. در سی‌دی فقط یک‌راه آمده که در زندگی شخصی ممکن است در یک سکون و خلأ گیر کرده باشیم و همین‌طور دنبال خودمان می‌چرخیم، ممکن است انسان‌ها در شرایط مختلف مشکلات مختلف داشته باشند، در یک شرایطی گیر کرده‌اند نه راه پس دارند نه راه پیش!

برای این‌که انسان از این سکون خارج شود نیاز به یک انرژی دارد که این انرژی باید از درون خودش بیاید، بیرون هیچ خبری نیست‌؛ باید با تفکری که انجام می‌دهد خودش، خط سیر و مسیر خودش را عوض کند. وقتی خودتان متمرکز شوید؛ برای پیدا کردن راه‌ و حل مشکلات مطمئن باشید نیروهای دیگر هم به شما کمک خواهند کرد به‌صورت القاء و احیاء کمک می‌کند که چگونه عمل کنید تا به نتیجه برسید؛‌ پس فقط خودمان می‌توانیم مشکل خودمان را حل کنیم. طبق وادی سوم برای رسیدن به خویشتن خویش به یک نیرو و حرکت درونی نیاز داریم. این حرکت هم به دو ابزار از جنس شناخت نیاز دارد: 1- شناخت توانایی‌های خود 2- شناخت نیروهای بازدارنده.

اولین ابزار شناخت توانایی‌های خود است. هر انسانی علاوه بر این‌که توانایی‌های زیادی دارد، توانایی‌های منحصربه‌فردی نیز دارد. انسان جهان اصغر است؛ یعنی آنچه در کائنات و هستی وجود دارد در وجود انسان هم گنجانده‌شده است؛ پس ابتدا باید توانایی‌های خود را بیابیم و بعد نهایت بهره را در تغییر تفکر خود از آن‌ها ببریم. در غیر این صورت بدانیم کفران نعمت است. ابزار دوم شناخت نیروهای بازدارنده است که خیلی هم مهم است. نیروهای بازدارنده به‌عنوان نیروهای مکمل در طبیعت باید باشند و خیلی فریبکارانه، ماهرانه و زیبا وارد عمل می‌شوند.

القائات منفی شیطان یا نیروهای بازدارنده در بهترین لباس، مثل لباس دلسوزی، ترحم، مقدس و … جلوه می‌کنند و اگر از طریقی نتوانستند به روش و لباس دیگری ظهور و بروز می‌کنند و با تمام وجود و با ابتکار عمل، لباس توجیه به ضد ارزش‌ها می‌پوشانند تا بتوانند طعمه خود را به دام بیندازند. ما به این حیات آمده‌ایم تا روش حل مشکلات را بیاموزیم، در سی‌دی مشکل توضیحات کاملی راجع به مشکلات آورده شده که انسان‌ها در سراسر زندگی خود با مسائل و مشکلات مختلفی روبه‌رو هستند که دائماً نیز درگیر حل این مشکلات و مسائل هستند. حل بعضی از این مسائل و مشکلات بسیار ساده و بعضی دیگر بسیار پیچیده است.

انسان‌هایی موفق هستند که اول مشکل را شناسایی کنند و بعد به دنبال راه‌حل مناسب باشند تا بتوانند کلید مناسب آن قفل را بیابند. کسانی‌ که به‌طور ریشه‌ای به مسائل نگاه می‌کنند و آن‌ها را به‌طور قطعی و دائمی حل می‌کنند کسانی هستند که به رهایی، صلح و آرامش در آن مسئله مشخص رسیده‌اند. مسائل و مشکلات انسان هیچ‌گاه تمامی ندارد و هر مسئله‌ای که حل می‌شود؛ مسئله دیگری آغاز می‌گردد. عده‌ای از انسان‌ها اول مشکل را می‌شناسند و بعد که شناختند به دنبال راه‌حل قطعی آن هستند؛ در جای خود ننشسته تا یک نفر از عالم غیب راهگشای مسائل او گردد؛ بلکه با امید و تلاش حرکت کرده تا راهی نمایان گردد. همیشه حرکت در مقابل سکون، امید در مقابل ناامیدی، دستاورد خوبی را به دنبال خواهد داشت.

چیزهایی را که بشر نمی‌داند خیلی بیشتر از چیزهایی است که می‌داند؛ ما باید برای حل مشکل خود حرکت کنیم، تلاش و کوشش همراه با دانایی داشته باشیم و بدانیم که اگر با تمام دانشمندان هم مراوده داشته باشیم؛ هیچ‌یک از مشکلات ما حل نمی‌شود؛ مگر این‌که خود خواسته داشته باشیم. برای انجام حل مشکل هم باید توان عقلی و هم‌توان حسی داشته باشیم و این دو نیرو باید باهم ارتباط داشته باشند؛ اگر تفکر سالم داشته باشیم و از ضد ارزش‌ها دوری‌ کنیم می‌توان بین این دو نیرو ارتباط برقرار کرد.

رابطه لژیون سردار و وادی سوم که می‌گوید: شیطان به زیباترین شکل وارد تفکرات ما می‌شود و انجام کارهای ضد ارزش و نامعقول را در لباسی زیبا به ما القاء می‌کند. تصویری که در قصه‌ها و افسانه‌ها از شیطان ارائه می‌شود و به شکل یک عفریته زشت، وحشتناک یا یک موجود خون‌آشام به تصویر کشیده می‌شود؛ فقط قصه و افسانه است. اگر شیطان به این شکل بیاید که کسی به سمت او نمی‌رود و همه از شیطان فرار می‌کنند. نکته اینجاست که چرا این‌همه انسان به سمت شیطان می‌روند و به القائات او توجه و عمل می‌کنند؟ زیرا او بسیار زیبا وارد می‌شود و لباسی زیبا با هزار توجیه بر تن ضد ارزش‌ها می‌کند و ما را فریب می‌دهد.

نیروی منفی را دست‌کم نگیریم که بسیار قوی است. او نمی‌خواهد  ما کار ارزشی انجام بدهیم؛ وقتی می‌خواهیم سردار، دنور یا پهلوان شویم او با تکنیک‌های فراوان وارد عمل می‌شود و به‌عناوین‌مختلف در راه ما اخلال ایجاد می‌کند تا ما را متوقف و برگرداند؛ اما اگر شخص با خواست قوی ادامه دهد و خود را مسلح به سلاح علم و دانش کند و مسئولیت کار را بپذیرد و خود را مسلح به سلاح عشق، عقل و ایمان کند، آنگاه قدرت مطلق به شیطان اجازه نمی‌دهد که او را از مسیر خارج کند. حالا برای خروج از مشکلات یا بن‌بست و حرکت به‌سوی آسایش، آرامش و سلامتی بایستی نیروهای خود را و همچنین نیروهای تخریبی را کاملاً بشناسیم و بدانیم که شیطان به زیباترین شکل ممکن و گاهی به‌صورت کاملاً دلسوزانه وارد افکار و اندیشه ما می‌شود تا گوهر جان انسان را شکار نماید و از ما ویرانه‌ای بنا کند؛ اما مسئله دیگری که بایستی به آن توجه کنیم این‌ است که به‌گونه‌ای عمل کنیم تا در حیات خود پایه‌های مالی خود را مستحکم نماییم؛ ولی نکته حائز اهمیت این است که ما اسیر آن‌ها نشویم و در زندگی به‌گونه‌ای رفتار کنیم که مادیات در خدمت ما باشند و نه ما در خدمت مادیات.

نتیجه‌گیری:
كليه مسئوليت كار و زندگی و مشکلات خودمان را، خودمان بپذيريم.
كلیه سختی‌های آن را بادل و جان بپذیریم.
سعی كنيم با تمام توان، مسائل را با تفكر و تدبیر حل نماییم.
سعی کنیم از نظر مشورتی سایر انسان‌های صالح استفاده کنیم؛ ولی تصمیم نهایی را بایستی خودمان بگیریم.

منابع: کتاب عشق، ۱۴ وادی برای رسیدن به خود و سی‌دی‌های مشکل، فقط یک‌راه، نیروهای تخریبی و بازدارنده، زیر آب، سخنان دیده‌بانان مسافر احمد، مسافر مجید، سخنان مسافر محسن، مقاله نمایندگی گنجعلی خان
نویسنده: راهنما همسفر اعظم عضو لژیون سردار
ویرایش: همسفر شایسته رابط خبری لژیون سردار
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .