English Version
This Site Is Available In English

در کنگره 60 ،طراح اصلی و به وجودآورندهٔ همهٔ این ساختارها، آقای مهندس ،بنیان‌ کنگره ۶۰ هستند.(نمایندگی ارغوان تهران)

در کنگره 60 ،طراح اصلی و به وجودآورندهٔ همهٔ این ساختارها، آقای مهندس ،بنیان‌ کنگره ۶۰ هستند.(نمایندگی ارغوان تهران)

کارگاه‌های آموزشی - خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان تهران، با استادی دیده‌بان محترم آقای علی خدامی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر زهرا و دبیری مسافر عاطفه با دستور جلسه «هفته دیده‌بان» در روز یکشنبه مورخ ۲۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۴۵آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان علی هستم یک مسافر

این تبریک را برازندهٔ بنیان‌ کنگره ۶۰، آقای مهندس حسین دژاکام می‌دانم که کنگره ۶۰ را بنیان نهادند و در ادامه کادرسازی کردند و تمام ساختارهای کنگره ۶۰ را از صفر تا صد به وجود آوردند؛ بنابراین، این تبریک واقعاً برازندهٔ آقای مهندس است که هم تئوریست کنگره ۶۰ هستند و هم مبتکر متد DST و نویسندهٔ کتاب‌های علمی کنگره ۶۰ و تدوین‌کنندهٔ پروتکل درمانی DST.

فکر نکنید که این طرح‌ها و برنامه‌ها از طرف کنگره دیده‌بانان بوده است. درست است که کنگره دیده‌بانان بسیار مهم است، اما طراح اصلی و به وجودآورندهٔ همهٔ این ساختارها، آقای مهندس و بنیان‌ کنگره ۶۰ بودند؛ بنابراین، در همین ابتدا باید به آقای مهندس تبریک بگوییم و خانوادهٔ محترم ایشان، خانم آنی و آقای امین دژاکام و خانم کمان‌دار در این زمینه بسیار به آقای مهندس کمک کردند.

الان وقتی به کنگره ۶۰ نگاه می‌کنیم، یک سازمان بسیار بزرگ، عظیم و طویل داریم. در کشور، ما فقط در دو استان شعبه نداریم، یعنی در کردستان و کهگیلویه و بویراحمد، اما در بقیهٔ استان‌ها نمایندگی داریم. اکنون تعداد کارت‌های عضویت در کنگره بیش از ۱۸۰ هزار نفر است و همین‌الان که صحبت می‌کنیم، بیش از ۱۸ هزار نفر سفر اولی در سفر هستند.

حساب کنیم چه تعداد مرزبان داریم و چه تعداد راهنما، همهٔ این‌ها بالای ۱۰۰۰ نفر است. چه تعداد درحال‌خدمت هستند؛ بنابراین، یک NGO و یک سازمان بسیار گسترده‌ای را داریم می‌بینیم که به‌راحتی کار خودش را انجام می‌دهد و آن ارکانی که ادارهٔ این سازمان و کنگره را بر عهده دارند، بدون اصطکاک و به‌راحتی در کنار هم کار می‌کنند و کنگره ۶۰ را اداره می‌کنند.

اگر برگردیم به ۲۰-۲۵ سال پیش، دقیقاً ۳۱ شهریور ۱۳۷۸، زمانی که آقای مهندس اولین جلسه کنگره ۶۰ را برگزار کردند، نه دیده‌بانی بود، نه مرزبانی، نه ایجنتی، نه مسافری، نه همسفری و نه راهنمایی، و هیچ‌چیز از این سازمان وجود نداشت. اولین کلاس کنگره ۶۰ را آقای مهندس با ۸ نفر مصرف‌کننده برگزار کردند در یک کلاس کوچک در خیابان کارگر جنوبی، کوچه مهدی‌زاده، و هر کس که می‌دید، مسخره می‌کرد و می‌خندید. می‌گفتند (ببخشید) چند نفر معتاد جمع شده‌اند و برای خودشان یک شمع هم روشن کرده‌اند و دست هم می‌زنند. ولی همان کلاس کوچک به ارقام و اعداد و گستردگی امروز رسید. این کار را چه کسی انجام داد؟ آقای مهندس انجام دادند.

اولین رکن، اولین کادر و اولین قسمتی که برای کنگره ۶۰ به وجود آمد و طراحی شد تا به آقای مهندس کمک کند، کنگره دیده‌بانان است. در نوشتارهایی که اکنون خوانده شد، گفته می‌شود؛ مراتب تصمیم‌گیری به ترتیب: ۱. بنیان‌ کنگره ۶۰ ۲. کنگره دیده‌بانان ۳. نگهبان کنگره ۶۰. بنابراین، کنگره دیده‌بانان بسیار مهم است و دومین مرجع تصمیم‌گیری و حتی بالاتر از نگهبان کنگره ۶۰ است. اکنون آقای مهندس هم بنیان‌ کنگره ۶۰ هستند و هم نگهبان و اینکه از کلمه کنگره استفاده می‌شود و ما می‌گوییم کنگره ۶۰.

حالا در درون کنگره ۶۰ آیا کنگره‌های دیگری هم داریم؟ آیا از کلمه کنگره در درون کنگره ۶۰ استفاده می‌شود؟ بله، استفاده می‌شود. می‌گوییم کنگره آقایان مسافر، کنگره خانم‌های مسافر، کنگره آقایان همسفر، کنگره خانم‌های همسفر و کنگره دیده‌بانان. اما برای مرزبانی، از کنگره مرزبانی یا کنگره ایجنتی، واژه کنگره استفاده نمی‌شود. به‌هرحال، این موضوع اهمیت را می‌رساند.

در واقع، تمام تصمیم‌گیری‌های مهم کنگره ۶۰ در کنگره دیده‌بانان گرفته می‌شود. از یک نظر قانون‌گذار هستند، تمام قوانین داخلی کنگره ۶۰. دیده‌بان چه‌کار می‌کند، راهنما چه‌کار می‌کند، مرزبان چه‌کار می‌کند، چه‌کار انجام شود و چه‌کار انجام نشود، در واقع تصویبات و مصوبات کنگره دیده‌بانان است و از یک نظر دیگر، هر کدام از دیده‌بانان عهده‌دار یک‌بخشی از فعالیت کلی کنگره ۶۰ هستند که در اینجا کاملاً توضیح داده شده است.

بعد از کنگره دیده‌بانان، دومین قسمتی که به کادر اداره‌کنندهٔ دیده‌بانان کنگره ۶۰ اضافه شد، مرزبانان بودند. اولین لژیون مرزبانی چه تاریخی بود؟ آذرماه سال ۱۳۸۱ بود. من هم این افتخار را داشتم و عضو آن پنج مرزبان اول بودم که برای شعبه انقلاب معرفی شدیم. آقای جواد شریعتی، آقای کامبیز شکیب، آقای حسن رنجبر، آقای مهدی معینی و دو نفر از خانم‌ها. اولین لژیون مرزبانی به وجود آمد و شخص آقای مهندس آمدند و جلسه را اداره کردند و ساختار مرزبانی از آنجا شروع شد.

حالا فکر می‌کنید ایجنتی کی به وجود آمد؟ دقیقاً ۱۰ سال بعد، سال ۱۳۹۱. این مدت جای ایجنت خالی بود، ایجنت نداشتیم. مرزبان بود و دیده‌بان، دیده‌بانان مستقیم بر کار مرزبانان نظارت می‌کردند. باگذشت ۱۰ سال مشخص شد که در اینجا ما حلقه‌ای کم داریم که باید بین دیده‌بان و مرزبان باشد. باز هم تصمیم آقای مهندس بود که جایگاه خدمتی به وجود آمد به اسم ایجنت.

حالا فکر می‌کنید اسیستانت کی به وجود آمد؟ درست ۱۰ سال بعد، سال ۱۴۰۱ بود که معلوم شد یک حلقه‌ای کم است و آن اسیستانت است که جناب آقای مهندس فرمودند بهتر است بگوییم اسیستانت. این باز دوباره بین ایجنت و دیده‌بان تعریف شد که به‌خاطر گستردگی کنگره ۶۰، هر چقدر که کار گسترده می‌شود، نیاز به جایگاه‌های خدمتی احساس می‌شود.

می‌خواهم بگویم هم جایگاه دیده‌بان، جایگاه اسیستانت، هم جایگاه ایجنت، هم جایگاه مرزبان، همه از ابتکارات آقای مهندس بودند. به این دلیل می‌گوییم آقای مهندس، تئوریست صفر تا صد کنگره ۶۰ و کادر ساز تمام بخش‌های کنگره ۶۰ هستند و کار به اینجا رسید. ولی اگر شما ۲۰ سال پیش به کنگره می‌آمدید، این‌گونه نبود.من موقعی که به کنگره آمدم، سال ۱۳۸۰ به‌عنوان تازه‌وارد آمدم و کارم را شروع کردم، نه مرزبان بود، نه ایجنت بود. فقط دیده‌بان و نگهبان جلسه بود.

من یادم است آن موقع‌ها روزنامه خیلی مهم بود، دیگر روزنامه و مجله حذف شده است، نه می‌خوانید و نه نگاه می‌کنید. قدیم خیلی مهم بود. آن‌هایی که اهل مطالعه بودند، جلوی دکهٔ روزنامه‌فروشی می‌ایستادند و ۲۰ دقیقه فقط آنجا می‌ایستادند و تیترهای روزنامه یا مجله را می‌خواندند. من هم این کار را می‌کردم.یک روز یادم هست که رد می‌شدم و یک تیتر از روزنامه توجه من را جلب کرد، یک هفته‌نامه بود به اسم هفته‌نامه امید جوان. دیدم تیتر بزرگ نوشته شده: "قرص تریاک، بهترین داروی درمان اعتیاد" سال ۱۳۸۰. خیلی عجیب بود در آن زمان که تریاک جرم بود و معتاد مجرم بود، می‌گرفتند و می‌بردند جزیره و شورآباد و...

تیتر درشت روزنامه نوشته: قرص تریاک که اسم کنگره ۶۰ مهندس حسین دژاکام هم بود و این شماره روزنامه را گرفتم و خواندم که چقدر آقای مهندس تأکید می‌کنند که باید قرص تریاک به‌عنوان داروی درمان اعتیاد تولید بشود. آن زمان تمام اعضای کنگره ۶۰ با تریاک سفر می‌کردند و شربت تریاک نبود و شما به‌عنوان یک سفر اولی باید می‌رفتی تریاک می‌خریدی و چه‌کار سختی بود. حالا آیا تریاک خوب می‌گرفتید یا تریاک بد به شما می‌دادند؟ نصف وقت لژیون صرف این می‌شد که من رفتم تریاک بخرم، تریاکش خوب نبود و اینجا به من خاک دادند و این جنسش فرق می‌کند و از این حرف‌ها. حالا راهنما بود و این داستان.

آن زمان آقای مهندس تأکید داشتند که قرص تریاک تولید بشود که این کار نشد؛ اما بهتر از قرص تریاک، شربت تریاک تولید شد. به‌خاطر موفقیت کنگره ۶۰، به‌خاطر آن نیروی قدرتمند کنگره و خروجی خوبی که داشتیم، مسئولین راضی شدند که شربت تریاک تولید بشود، در غیر این صورت کسی جرئت نمی‌کرد که در این مملکت از تریاک حرفی بزند و شربت تولید شود.

کاری که آقای مهندس انجام دادند و چه راه سختی که پیموده شد. اگر ما سفر اولی‌هایی که تازه‌وارد کنگره شدیم و به‌راحتی می‌رویم کلینیک و شربت تریاک استاندارد، فرآورده شده کارخانه استاندارد را تهیه می‌کنیم و خیلی شیک استفاده می‌کنیم، در قدیم این‌گونه نبود و باید می‌رفتی پارک و ساقی و قسمت‌کن، پودر کن، خرد شد و چه جوری دوز و صد میلی‌گرمش را دربیاوریم و خیلی داستان‌های سختی آن زمان بود.

موقعی که ما آمدیم کنگره، هر کسی راهنمای آنتی ایکسی می‌شد که خودش مصرف داشته، کسی که تریاکی بود راهنمای تریاک می‌شد، کسی که هروئین مصرف داشته و خوب شده، راهنمای هروئین می‌شد. حالا فکر کنید که یک لژیون همه هروئینی باشند. شما اگر یک رهجو قرصی داشته باشید، آن‌قدر اذیتتان می‌کند که آرشیو شما باز می‌شود. من چون آنتی ایکس مصرفی‌ام تریاک بود، راهنمای تریاک شده بودم. تریاکی‌ها هم باکلاس هستند و اذیت کن نیستند.

آن زمان راهنما شال نارنجی نداشت و اتیکت می‌دادند، روی اتیکت نوشته شده بود: کمک راهنما تریاک و به‌جای شال به گردن، به سینه می‌آویختیم. کسی راهنمای هروئین بود و یکی از همین راهنماها با همین اتیکت بیرون رفته بود و همه مردم نگاه می‌کردند. چند سال بعد این شال زیبای نارنجی راهنمایی آمد. می‌خواهم بگویم که بدانید سیر تحول کنگره ۶۰ از کجا به کجا رسیده است. سال ۸۱ که مرزبانی شروع شده بود، بچه‌ها اصلاً نمی‌دانستند که مرزبانی یعنی چه و خیلی از ما حرف‌شنوی نداشتند و الان که مرزبان‌ها خیلی خوب هستند.

الان شما در اعلام سفر نام راهنما را ذکر می‌کنید، اما در قدیم اصلاً نباید چنین کاری انجام می‌شد و ممنوع بود، چون تبلیغ برای راهنما بود و در قوانین کنگره ۶۰ قید شده بود. ما در شعبه انقلاب بودیم و هر چقدر هم می‌گفتیم که این کار را نباید بکنیم، قبول نمی‌کردند.ما می‌آمدیم پیش آقای مهندس و می‌گفتیم که قوانین را رعایت نمی‌کنند و نام راهنما را اعلام می‌کنند. آقای مهندس هم فرمودند بروید تا فکر کنم و نتیجه را اعلام می‌کنم. هر باری که می‌رفتیم پیش آقای مهندس، می‌گفتند باید فکر کنم و در آخر هم گفتند حالا که این‌جوری است، بگویید همه اعلام کنند. پس ببینید که دیدگاه آقای مهندس چگونه است.

ما با تفکر خودمان می‌گفتیم که بگیریم و جمع کنیم، اما آقای مهندس نگاهشان به مشکلات این‌گونه نیست. به مشکل جوری نگاه می‌کنند که انگار دارد یک راه را نشان می‌دهد و مشکل می‌خواهد یک مسیر جدیدی را برای ما مشخص کند. فرمودند همه نام راهنمایانشان را اعلام کنند. خیلی از طرح‌های کنگره ۶۰ را مدیون همین مشکلات و مسائل هستیم. به همین خاطر جناب مهندس می‌فرمایند مشکلات رحمت خداوند هستند و لعنت نیستند.

مشکلات گاهی اوقات آمدند تا یک پیامی را به ما برسانند و یک راهی را به ما نشان بدهند. آن‌قدر ناسپاسی و شیون و ناله نکنیم. تمام این مسیرها گذشت تا رسید به اینجا که کنگره ۶۰ به یک NGO تبدیل شده است که نمونه‌اش در هیچ کجای دنیا نیست. نه‌تنها در کشور خودمان، نه در آسیا، نه در هیچ کجای دنیا NGO ای به‌اندازه کنگره ۶۰ نیست.

آقای مهندس یک کتاب دارند به نام "love یا عشق، ۱۴ وادی و کتاب انگلیسی آقای ویلیام وایت که دیده‌بان روابط بین‌الملل هستند. یک متنی را اول کتاب به نگارش درآوردند و در آن مقدمه آقای ویلیام NGOهای مطرح دنیا را معرفی می‌کنند که در کشور چین و در کشور ژاپن همچنین NGO داریم. همه NGOهای مطرح دنیا را نام بردند و رسیدند به نام کنگره ۶۰ که چه کاری انجام می‌دهد و شروع به فعالیت کرده است و چه کاری می‌کند. از نظر علمی کسی باورش نمی‌شود که کنگره در چه سطحی است.

آن‌هایی که دانشگاهی هستند می‌دانند که از دانشگاه کمبریج قوی‌تر سراغ دارید؟ از دانشگاه هاروارد جایی قوی‌تر داریم؟ دانشگاه‌های قوی دنیا آرزویشان هست که کار مشترک با کمبریج انجام بدهند و در رزومه‌شان ثبت شود. کنگره ۶۰ به جایی رسیده که دانشگاه هاروارد و دانشگاه کمبریج می‌خواهند با ما کار کنند.

شوخی نیست که وزیر بهداشت آمریکا می‌گوید؛ سال‌هاست و دهه‌هاست که صدها میلیون دلار برای سه مشکل اصلی آمریکا هزینه شده که راه‌حلی نداشته است، یکی اعتیاد و دیگری سرطان و دیگری چاقی که هیچ نتیجه‌ای نگرفته‌اند. حالا ما در کنگره هر ۳ تا موضوع را حل کردیم. باورتان می‌شود؟

در کنگره ۶۰ اعتیاد مثل آب‌خوردن درمان می‌شود. یک فرد شیشه‌ای از در وارد می‌شود و بعد رهایی باید قسم بخورد که شیشه‌ای بوده، هیچ‌کس باور نمی‌کند؛ چون به درمان رسیده است. سرطان شوخی نیست؛ اما با متد DST درمان می‌شوند. مسئله چاقی هم به همین شکل. حالا کشوری مثل آمریکا می‌گوید مشکلات ما این‌ها هستند و کلی خرج کردیم؛ اما به نتیجه نرسیدیم، اما ما در کنگره ۶۰ به‌راحتی آقای مهندس توانستند این مشکلات را حل کنند.

واقعاً دستاوردهای شگفت‌انگیز کنگره ۶۰ است که مدیون این تلاش‌های چند سال اخیر است. آقای مهندس هفته دیده‌بان را گذاشتند که هم شما با دیده‌بانان آشنا شوید و هم با سیر تاریخی کنگره ۶۰ آشنا شوید و درگذشته چه شرایطی داشتیم و الان در چه وضعیتی هستیم و همین که در کنگره این فرهنگ تقدیر و تشکر را یاد بگیریم.ما باید از تمامی افراد تشکر و قدردانی کنیم. هفته راهنما داریم، هفته ایجنت و مرزبان داریم و همین‌طور هفته دیده‌بان. هیچ‌چیزی مثل تشکرکردن حال آدم را خوب نمی‌کند. اگر برای جهان‌بینی کنگره ۶۰ یک آخری در نظر بگیریم، انسان به یک انسان سپاسگزار تبدیل شود و یک انسان شکرگزار، تبدیل شود به یک انسانی که قدر داشته‌هایش را بداند.

وقتی که برای رهایی نزد آقای مهندس می‌روند، از شهرستان و تهران می‌خواهند که یک جمله برایشان بنویسد، آقای مهندس می‌گوید، قدر داشته‌هایمان را بدانید. چون هیچ‌چیزی مثل این حال آدم را خوب نمی‌کند. همین‌الان که ما اینجا نشستیم، هزاران دلیل داریم که خوشحال‌ترین آدم دنیا باشیم و هزاران دلیل هم داریم که ناراحت‌ترین آدم دنیا باشیم.خوشحال‌ترین آدم‌ها آیا پول‌دارترین‌ها هستند؟! ایلان ماسک به نظرتان خوشحال‌ترین آدم دنیاست؟ معروفیت، پول، مشهور بودن آیا خوشبختی است؟ خوشحال‌ترین شاید یک آدمی باشد که هیچ‌چیزی هم ندارد. کسی که قدر داشته‌هایش را می‌داند، همانی که دارد و لذت می‌برد.

یک نفر در جنوب تهران یک‌خانه کوچک دارد و با یک پراید دارد و با همان لذت دنیا را می‌برد. تعطیلات هم که می‌شود، اساس جمع می‌کند، بار می‌زند و با خانواده به شهرها سفر می‌کند. کسی هم در پنت‌هاوس ۱۰۰۰ متری در شمال کشور در فکر خودکشی است. پس خوشحالی به داشته‌ها نیست، خوشحالی به سپاسگزار بودن است، خوشحالی به شکرگزار بودن است. همه ما همین‌الان چیزهایی داریم که اگر یک‌دانه‌اش را خدا از ما بگیرد، به گریه و التماس می‌افتیم.

پس این دستور جلسات آخرش به این می‌رسد که تقدیرکردن و تشکرکردن را یاد بگیریم. تشکر به فرهنگ ما بیاید، نه فقط در کنگره، بلکه در خانه از همسرمان، فرزندمان، از پدر و مادرمان، از هر انسانی که به یک نحوی در زندگی ما وجود دارد و ما داریم از او استفاده می‌کنیم. آیا این تشکرکردن را بلد هستیم یا خیر؟

خدا نکند که آدم، انسان ناسپاس و ناشکری باشد که تمام دنیا را هم به او بدهند، باز هم ناراحت است و خوشحال نیست. من یک کتابی خواندم راجع به یک سرخ‌پوست قبیله که راجع به ناسپاسی انسان بود. می‌گفت یک روزی می‌آید که کره زمین با آن عظمتش به انسان می‌گوید که من دیگر چیزی ندارم به تو بدهم، من هر چیزی داشتم به تو دادم، باز دوباره آدم ناراحت می‌شود اگر ناسپاس باشد و شکرگزار نباشد و یاد نگرفته باشد.

امیدوارم که همه ما درس‌هایشان را در کنگره یاد بگیریم، درس‌ها و سی‌دی‌هایی که آقای مهندس دارند را فرابگیریم که جز سعادت و خوشبختی و حال خوش چیزی نیست. فقط کنگره ۶۰ این‌طوری است، از صفر تا صد تکالیفش فقط حال خوب و خوش برای ما دارد. اگر همگام و همراه با آموزش‌ها باشیم، نتیجه‌اش فقط حال خوب است. ممنون که به حرف‌های من توجه کردید.

تایپ: مسافر مهدیه و مسافر عاطفه - نمایندگی ارغوان تهران
ویرایش: راهنما مسافر الهام - نمایندگی ارغوان تهران
عکس: مرزبان خبری مسافر هانا - نمایندگی ارغوان تهران
ارسال: همسفر فاطمه
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .