سومین جلسه از دوره شصت و چهارم سری کارگاههای آموزشی _ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی مسافر پروانه، نگهبانی مسافر نگین و دبیری مسافر نیلوفر با دستور جلسه «در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟» روز شنبه ۲۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پروانه هستم یک مسافر
ابتدا از خداوند بزرگ سپاسگزارم، در ادامه از راهنمای عزیزم خانم آذر، ایجنت محترم خانم نیکی و مرزبانهای گرامی تشکر مینمایم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. دستور جلسه این هفته "در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟".
این سؤال همیشه برای همه ما پیش میآید و در ذهن و عقل خود میپرسیم، من برای کنگره چهکار کردهام؟ آقای مهندس میفرمایند: کنگره ۶۰ خودکفا است، نه از ارگان خاصی، نه از دولت و نه از خیّرین کمک میگیرد؛ چرا که جامعه مصرفکنندگان خودشان نیرومند و قدرتمند هستند.پایههای مالی، علمی و نیروی متخصص کنگره ۶۰، ستونهایی هستند که فعالیتهای کنگره روی آنها قرار دارد و کنگره امکاناتی را فراهم کرده که هر کدام از ما برای درمان خود یا یکی از اعضای خانواده، به کنگره میآییم و از آن استفاده میکنیم و به رهایی میرسیم.
استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، برای شخص خاصی نیست؛ برای تکتک ماست چون در سازندگی آن همه ما نقش داریم. بیش از هزاران نفر در کلینیکها و شعبههای متعدد بدون هیچ مزد و حقوقی خدمت میکنند، حتی هزینههای ایابوذهاب را خودشان متقبل میشوند؛ چون به این درک رسیدهاند که من به رهایی رسیدهام و باید زکاتش را پرداخت کند.
افراد در کنگره به سه دسته تقسیم میشوند: دسته اول کسانی هستند که هم از نظر مالی و هم از نظر علمی خدمت میکنند و از همدیگر سبقت میگیرند، نه اینکه بالاتر از هم باشند یا فخرفروشی کنند، آنها همدیگر را الگو قرار میدهند. وقتی که من میبینم هم لژیونی من، جزو لژیون سردار است و حال او روزبهروز بهتر میشود، برای سال آینده خود برنامهریزی میکنم که بتوانم گلریزان عضو لژیون سردار بشوم.
اگر دیدم هم لژیونی من، یا یکی از اعضاء کنگره با خدمتکردن چقدر حالش خوب میشود، چرا من نتوانم خدمت بگیرم؟ مگر من چه چیزی از او کم دارم؟ و گروه دوم جزو خنثی ها هستند، بود و نبودشان هیچ تأثیری برای کنگره ندارد. دیر میآیند و زود میروند؛ و دسته دیگر کسانی که هیچ کمکی نمیکنند.
اگر آقای مهندس با این همه خدماتی که برای کنگره انجام داده اند و این همه دستاوردی که برای کنگره کسب کرده اند، کتابهایی که نوشتند، بغض میکنند و می فرمایند: من هیچ کاری برای کنگره انجام نداده ام؛ من پروانه واقعاً هیچ خدمتی به کنگره نکرده ام، کارهای من به اندازه سر سوزنی نیست.
چرا من بهای چیزهایی که گرفتم پرداخت نکنم؟ وقتی قبل خود و خانوادهام را با الان مقایسه میکنم، بیماری داشتیم، اعتیاد داشتیم، حال ما اصلاً خوب نبود، دانایی امروز را نداشتیم. ولی الان حالمان خوب است، در آرامش هستیم، باید باز پرداخت این حال خوب و آرامش و خود را پرداخت کنیم.
قانون هستی همین است، قانون کائنات همین است، هر چیزی را گرفتید باید سپاس گزاری کنید و باز پرداخت و زکات آن را بدهید. من همیشه مادرم را الگوی خودم قرار میدهم. مادرم وقتی میخواستند دنور شوند، وام گرفتند و به هیچکس نگفتند؛ چون ما یک نیروی بازدارنده بودیم، چون با کنگره آشنایی نداشتم میگفتیم چرا میخواهد کمک کند؟ ولی مادرم آمده بود، اینجا را درک کرده بود، بهای حال خوب خود را باید باز پرداخت میکرد! اینجا خانمهایی بسیاری هستند که کارهای خانگی انجام میدهند باید از آنها الگو بگیریم.
اگر امسال عضو لژیون سردار شدم، سال دیگر تلاش کنم برای دنور شدن، برای استحکام پایههای علمی انشاءالله در آزمون راهنمایی قبول بشوم تا خدمتهایی که به من شده را باز پرداخت کنم. من اگر در کنگره کمک میکنم، در اصل به خود کمک میکنم، باید زکات خدماتی که در کنگره گرفتهام را پرداخت کنم تا چیزهای که به دست آوردهام برای من ماندگار باشد. امیدوارم قدردان محبتهای کنگره باشیم و در پیشبرد اهداف آن گام هرچند کوچک، برداریم.

تایپ: مسافر فاطمه لژیون ۱۸ نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: همسفر بدری لژیون ۱۴ نمایندگی یاس اصفهان
عکس: مرزبان خبری مسافر هاجر – نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی: مسافر فائزه
ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
130