English Version
This Site Is Available In English

آموزش همیشه در جمع اتفاق می‌افتد

آموزش همیشه در جمع اتفاق می‌افتد

جلسه سوم از دوره اول از کارگاه‌های آموزشی مسافران و همسفران کنگره۶۰ به استادی دیده‌بان محترم مسافر بابک، نگهبانی ایجنت مسافر حسین، دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «هفته دیده‌بان» روز پنجشنبه ٢۵ اردیبهشت‌ماه ١۴٠۴ ساعت ١۶:٣٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی ممنونم و خیلی خوشحالم که در جمع با محبت مسافران و همسفران نمایندگی قوچان هستم و امیدوارم جلسه خوبی را داشته باشیم. هفته دیده‌بان را به همه همسفران و مسافران کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم، جشن‌ها برای این هستند تا ما متوجه اهمیت جایگاه‌ها باشیم. جشن همسفر، جشن دیده‌بان‌، جشن ایجنت و مرزبان و جشن هفته راهنما برای این است که جایگاه‌ها را بشناسیم و بهتر درک کنیم و یادمان نرود افرادی که در کنگره خدمت می‌کنند می‌خواهند فضای امنی را برای ما تشکیل دهند تا آموزش بگیریم و بهره ببریم، باید بدانیم چه کسانی هستند و چه ‌کارهایی را انجام می‌دهند.

اگر بخواهم در رابطه با هفته دیده‌بان صحبت کنم به نظر من اگر نگاه کنیم جایگاه‌های مختلف تعریف می‌شوند به این علت که چهارچوب یک تشکل و حتی یک ساختمان را هم اگر در نظر بگیریم اجزای مختلفی دارد و جایگاه‌هایی که تعریف می‌‌شوند برای این است که ساختمان پا برجا بماند. اگر ما خانواده را نگاه کنیم هر کسی در خانواده نقشی دارد، خانواده تشکیل شده از پدر، مادر و فرزندان و اگر هر کس در جایگاه خودش نقش خود را درست ایفا کند خانواده موفقی است، حال فارغ از چالش‌ها و مسائل دیگر زندگی باید نقش خود را درست بداند و ایفا کند؛ ولی اگر همه موارد را دارا باشد، ولی هر کس در جایگاه خود نباشد خانواده موفقی نیست.

اگر یک مدرسه را هم نگاه کنیم وقتی ناظم در جای خودش نباشد مدیر، معلم و دانش‌آموز هم هر کدام در جای خودشان حضور نداشته باشند آن مدرسه قطعاً مدرسه درستی نیست؛ ولی اگر همه در جای خود قرار داشته باشند می‌تواند مدرسه‌ای باشد که به سمت موفقیت قدم بر می‌دارد. ‌کنگره نیز همین‌گونه است و آن چیزی که کنگره را حفظ می‌کند جایگاه‌های مختلف آن است و همه افرادی که در آن شعبه حضور دارند جایگاه‌های مهمی دارند شما اگر یک شعبه را در نظر بگیرید سفر اولی، سفر دومی، مرزبان، راهنما، ایجنت و عزیزانی که در قسمت‌های سایت و OT و پرتال خدمت می‌کنند یکی از این‌ها را حذف کنیم و بگوییم نیست کدام را می‌توانیم حذف کنیم؟ یا بگوییم که جایگاهش مهم نیست.

تازه‌ وارد را می‌توانیم حذف کنیم؟ مسئول پورتال را چه‌طور؟ نگهبان نظم که به صورت دوره‌ای جلو در قرار می‌گیرد تا ماشین‌ها درست در جای خود قرار گیرند را هم نمی‌توان حذف کرد، نگهبان، استاد و تمام کسانی که در کنگره حضور دارند را نمی‌توان حذف کرد؛ پس جایگاه‌ها در کنگره بالا و پایین ندارند و همه در کنار همدیگر هستند و دست به دست هم  کنگره را استوار نگاه می‌دارند و هر شخص در هر کسوت و هر کسی که برای چرخاندن چرخ کنگره تلاش می‌کند ما می‌آییم و احترام بیشتری برای آن‌ها قائل می‌شویم و لطف بیشتری نسبت به آن‌ها داریم؛ ولی اگر در هر جایگاهی بالا و پایین را در نظر بگیریم یا بحث اهمیت را، نمی‌توان گفت که یک جایگاه برتر و مهم‌تر از یک جایگاه دیگر هست و اگر بخواهیم این‌گونه نگاه کنیم درگیر ضد ارزش‌‌هایی می‌شویم که قبل از هر چیزی افراد درگیر منیت می‌شوند اگر یک دیده‌بان بگوید: من جایگاه مهم‌تری دارم جایگاه بالاتری دارم خب آن لحظه درگیر فضایی می‌شوم که نه حالم خوب است و نه می‌توانم به دیگران کمک کنم.

چیزی که به نظر من مهم است و می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم هر جایگاهی یک انرژی دارد و آن جایگاه خدمتی یک انرژی را به من می‌دهد که بر حسب آن من هم خدماتی را ارائه می‌دهم. در آن جایگاه که روی بقیه تأثیر می‌گذارد و یک انرژی را به من بر‌می‌گرداند تا من آن انرژی را  به جمع تحویل دهم و شاید اگر ساده به آن نگاه کنم و این‌که من بابک در ۵ سال یا ۶ سال پیش اگر از من می‌پرسیدند کدام جایگاه انرژی بیشتری دارد؟ می‌گفتم: جایگاه دیده‌بان انرژی بیشتری دارد بعد جایگاه دستیار دیده‌بان انرژی بیشتری دارد بعد جایگاه ایجنت بعد جایگاه راهنما و همین‌طور ادامه داشت تا یک تازه‌وارد و یا سفر اولی.

در حالی که اگر از من اکنون بپرسید می‌گویم: انرژی جایگاهی بیشتر است که فرد کارش را درست‌تر انجام بدهد؛ یعنی اگر نگاه کنیم یک سفر دومی که کنار در به عنوان مهماندار خوش‌آمد می‌گوید یا یک نفر در جایگاه مسئول صوت خدمت می‌کند اگر کارش را تمام و کمال و درست انجام دهد و در کنگره تأثیرگذار باشد و من دیده‌بان کارهایم را درست انجام ندهم و فقط درگیر رنگ شالم باشم و این‌که چه کسی به من احترام گذاشت قائدتاً آن انرژی فردی که در جایگاه‌های دیگر خدمت می‌کند خیلی بالاتر است؛ زیرا ما وقتی وارد کنگره می‌شویم درست است که باید به راهنما احترام بگذاریم، به مرزبان‌ها احترام بگذاریم و این جزء لاینفک کنگره است و به ما یاد داده‌اند و غیر از این هم نیست؛ یعنی خود من این را آموخته‌ام که کسانی هستند که از من پیشکسوت‌تر و قدیمی‌تر هستند؛ ولی هیچ‌وقت دیده‌بان نبوده‌اند؛ ولی من زودتر از آن‌ها بلند می‌شوم و دست می‌دهم؛ زیرا من می‌دانم که این چیزی از من کم نمی‌کند بلکه اضافه می‌کند.

‌یعنی کسانی که جلو می‌آیند و من را بغل می‌کنند حس می‌کنم که چه احترام ویژه‌ای برای من قائل هستند چرا؟ چون می‌بینند که من این کسوت را در نظر می‌گیرم. وقتی که به کنگره می‌آیم و می‌بینم بعضی از افرادی که می‌آیند خدمت خاصی از نظر رتبه و اسم ندارند و می‌آیند‌ تا کاری را برای کنگره انجام دهند و می‌بینیم که حال بهتری دارند به چه علت است؛ چون کار خود را بهتر انجام داده‌اند؛ پس جایگاه‌ها خیلی مهم هستند و اهمیت دارند و باعث می‌شوند که شاکله کنگره به عنوان یک تشکل حفظ شود؛ ولی در کنار اهمیت آن جایگاه، این مهم است که من در آن جایگاه چه چیزی برای ارائه دارم. در کنگره ما یاد می‌گیریم که وادی‌های اول تا چهاردهم را هر کسی به اندازه توان خودش بیاید بفهمد و اجرا کند و انتهای وادی‌ها که وادی چهاردهم هست و به نظر من کسی که جایگاه بالاتری از نظر حسی و انرژی دارد وادی چهاردهم را بهتر متوجه شده و اجرا کرده است حالا وادی چهاردهم که وادی محبت است این نیست که هر کسی از راه رسید بغل کند و بخندد، احترام بگذارد و احساس محبت آمیزی داشته باشد.

یک وقت‌هایی اتفاقی که در جلسه انضباطی برای ‌کسی رخ می‌دهد و خیلی قاطعانه با کسی برخورد می‌شود عین اجرای وادی چهاردهم است.  یک زمانی راهنما به کسی که به هر دلیلی مسیر درمان را درست طی نمی‌کند به او می‌گویند حق نداری روی صندلی بنشینی و برو به مرزبانی شاید دقیقاً عین اجرای وادی چهاردهم باشد. گاهی اوقات چیزی که ما نیاز داریم قدرت تشخیص است که من تشخیص دهم آن لحظه تصمیمی که قرار است بگیرم یا کاری که می‌خواهم انجام دهم کار درست چیست؟ تصمیم درست کدام است؟ و گاهی اجرای وادی چهاردهم و بحث عشق و محبت دو لبه دارد یک لبه، آن لبه تیز شمشیر و برخورد قاطعانه است و یک لبه، لبه محبت‌آمیزی است که برای همه ما خوشایند است و احساس خوبی به ما دست می‌دهد پس این‌که در هر جایگاهی من تمرین کنم که تشخیص درست را بدهم و تصمیم درست را بگیرم می‌آید و تأثیر می‌گذارد بر روی انرژی که من در آن جایگاه می‌توانم کسب کنم و به بقیه انتقال دهم.

اگر نگاه کنیم همه ما اولین حرفی که از ما می‌پرسند که چرا به کنگره می‌روید؟ می‌گوییم می‌رویم که آموزش بگیریم، خب آموزش می‌گیریم که چه اتفاقی بیفتد، از چه آموزش بگیریم. اگر هدف از آموزش گرفتن فقط استفاده از منابع کنگره بوده که سی‌دی‌ها را از اپلیکشن می‌توانیم بگیریم، کتاب‌ها هم که موجود است و نیازی به ‌کنگره آمدن نیست؛ ولی چیزی که مهم است این است که ما در جمع آموزش می‌گیریم و آموزش همیشه در جمع اتفاق می‌افتد و زمانی که من حضور دارم آموزش می‌گیرم؛ زیرا اطلاعات و آموزش‌ها زمانی ارزشمند است که بتوانم آن‌ها را اجرایی کنم. من به کنگره می‌آیم با هم لژیونی‌ها مهربان باشم، از فضای امن کنگره استفاده کنم، خودم هم انسان امنی باشم؛ ولی وقتی از این در بیرون می‌روم با خانواده‌ام رفتار خوبی نداشته باشم در خیابان شیشه ماشین را پائین بکشم و بد و بیراه بگویم خب این نشان از این دارد که من فقط حمل‌کننده اطلاعات هستم. در کنگره آدم خوبی هستم؛ ولی از در ‌که بیرون می‌روم با رفتارم نشان می‌دهم که خوب نیستم.

خیلی از بحث هفته دیده‌بان دور نمی‌شوم همه این‌هایی که گفتم در تمام جایگاه‌‌های کنگره مصداق است و دیده‌بان‌ها هم از این دور نیستند و فرقی که دارد این است که با توجه به کسوتی که دیده‌بان‌ها دارند این را بیشتر تمرین کرده‌اند و زمانی که وارد کنگره می‌شوند سعی می‌کنند که آن خدماتی که ارائه می‌دهند فضای بهتر و مناسب‌تری را برای این‌که برای بقیه جاری باشد به وجود بیاورند که اگر غیر از این باشد طبیعتاً جایگاه دیده‌بانی فقط یک اسم است و آن‌قدری که فکر می‌کنید جایگاه والایی نیست. برای من و زمانی والا می‌شود که من بیایم و از همه این عرایضی که داشتم و گفتم استفاده کنم و این‌که فضا و بستری مناسب را در نمایندگی‌های مختلف کشور آماده کنم تا آدم‌ها بیایند و از آموزش‌های کنگره استفاده کنند تا به آن چیزی که گفتیم برسند و ساده و معمولی این است که من به عنوان یک انسان بفهمم خوبی، خوب است و بدی، بد است و از این در که بیرون بروم به آن عمل کنم و پیش خانواده، اجتماع و خودم عملی کنم.

هفته دیده‌بان، دیده‌بان‌ها در نمایندگی‌های مختلف حضور پیدا می‌کنند تا بتوانند با افراد ارتباط مستقیم برقرار کنند و اگر نگاه کنیم در طول سال به نمایندگی‌های مختلفی سر می‌زنند چرا که هر کدام یک تعداد نمایندگی زیر نظرشان است و بازدید و ارزیابی می‌کنند و اجرای آن قوانینی که وضع کرده‌اند را زیر نظر می‌گیرند؛ ولی در هفته دیده‌بان این اتفاق مسقیم‌تر است و باعث می‌شود که انسان‌ها متوجه شوند در کنگره دیده‌بانان مثل خودشان هستند و فرق آن‌ها این است که بیشتر خدمت می‌کنند از نظر زمانی و خدمت بیشتر منظورم این نیست که خدمت والاتری دارند منظورم این است که زمان بیشتری صرف می‌کنند.

اگر بیاییم نگاه کنیم که چه کسی بیشتر خدمت می‌کند و خدمت چه کسی والاتر است؟ خدمت آن کسی  والاتر است که برای حال خوش انسان‌ها تلاش می‌کند و چیزی که در کنگره یاد می‌گیریم این است که آبروی هر کاری به نتیجه آن است؛ یعنی اگر من بیایم و بگویم من کاری می‌کنم که حال آدم‌ها خوش باشد؛ ولی در عمل نتیجه کارم این نباشد اصلاً ارزشی ندارد و کارهایی که انجام می‌دهم و نظارتی که می‌کنم نتیجه‌اش این باشد که فضایی ایجاد شود که انسان‌ها بتوانند از آموزش‌ها استفاده کنند. در پایان هفته دیده‌بان را به دیده‌بان‌های عزیز تبریک عرض می‌کنم و این دیده‌بان‌ها هستند که سعی می‌کنند فضای امنی را ایجاد کنند برای این‌که آموزش‌های کنگره بهتر اجرا شود و با انتخاب‌هایی که انجام می‌دهند و در جلسه دیده‌بانان تصمیماتی که گرفته می‌شود و قوانینی که گذاشته می‌شود هدف این است که بستر مناسب فراهم شود برای درمان سفر اولی‌ها و کسی که می‌خواهد به روش DST به درمان قطعی برسد و یک سفر دومی بتواند از آموزش‌های کنگره استفاده کند تا این‌که انسان بهتری شود برای خود، خانواده و اجتماع.

در ادامه مراسم تقدیر و تشکر از دیده‌بان محترم مسافر بابک 

مرزبانان کشیک: مسافر مهدی و همسفر عفت
عکاس: همسفر گیتی رهجوی راهنما همسفر عادله (لژیون دوم)
تایپیست: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر عادله (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی قوچان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .