English Version
This Site Is Available In English

دیده بانی جایگاه مهربانی

دیده بانی جایگاه مهربانی

هشتمین جلسه از دور پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره شصت نمایندگی آزادشهر ویپه مسافران و همسفران با استادی مرزبان محترم مسافر علی اصغر، نگهبانی مسافر کاکا، دبیری مسافر نظر، با دستور جلسه هفته دیده بان روز پنج شنبه 25 اردیبهشت ماه 1404 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علی اصغر هستم یک مسافر.
ابتدا تشکر می‌کنم ازگروه مرزبانی که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند، سپاس‌گزارم از راهنمای درمانم، امیدوارم هرکجا که هستند خوش بدرخشند، یک تشکر ویژه هم از گروه قبلی مرزبانی همسفران دارم، رهائی‌های شعبه را هم تبریک می‌گویم، امیدوارم در ادامه مسیر موفق باشند، کلمه دیده بانی مفهوم خودش را دارد یعنی بررسی کردن و به اجرا در آوردن قوانین، داشتم فکر می‌کردم که چرا دیده بانها اینقدر محترم و عزیز هستند و هاله تابان اطراف آنها خیلی بزرگ و قوی است، در مدت خدمت مرزبانی که با این عزیزان برخورد داشتم، متوجه شدم خود بین نیستند و هر چیزی که به این عزیزان می‌گویید، قبل از اینکه به خودشان فکر کنند به طرف مقابل فکر می‌کنند و خیلی راحت از خودش می‌گذرد وطرف مقابل را به خاطر خودش فدا نمی‌کند، آقای مهندس می‌گویند: ما باید قانونی را تصویب کنیم که به درد آیندگان بخورد و ایشان همیشه آینده نگر هستند و اینکه به دیگران فکر کردن انسان را بیشتر بزرگ می‌کند واز خصوصیات بارز این عزیزان این است که از اسلحه ای که در اختیارشان است درست و به موقع استفاده می‌کنند، در کنگره اسلحه ما محبت است و گاهی اوقات اسلحه خودکار است و آنچه که با آن می‌نویسی فشنگ آن است، حالا کبر یا محبت بنویسی آن که با آن مینویسی فشنگ آن است، وقتی من با یک دیده بان تماس می‌گیرم وآنچه که من درباره کسی می‌گویم در واقع گوشی در آن لحظه اسلحه است، آن حرفی که من می‌زنم فشنگ است و بستگی دارد که چطور از اسلحه استفاده کنیم، دیده بانان چون حس قوی دارند، موج سوار خوبی هستند و ما هم باید یاد بگیریم  که موج سوار خوبی باشیم، یک نفر از آقای مجدیان سوال کردند که چطور 20 سال در کنگره ماندگار شدید: گفتند که در زندگی اولویت تعیین نکردم و خانواده و کار و کنگره همه در یک ردیف هستند، نگذاشتم اولویتم کار باشد که خانواده را رها کنم یا اولویتم کنگره شود و به خاطر آن کارم را رها کنم و تعادل را برقرار کردم و من هم سعی کردم در دوره مرزبانی تعادل را برقرار کنم ولی نتوانستم، و اینکه احساس مالکیتی نسبت به کنگره ندارند و با خود نمیگویند که من 20 سال است که در کنگره هستم و چهار تا شعبه را  دایر کردم واینکه حس مالکیت داشته باشند را هرگز در این عزیزان نمی‌بینید و خودشان را متعلق به کنگره می‌دانند و از هیچ خدمتی کوتاهی نمی‌کنند، آقای مهندس می‌گویند: اعتیاد 27 سال پیش در کنگره پرونده اش بسته شده وهر کس که وارد کنگره می‌شود تا چند جلسه درباره اعتیاد برایش صحبت می‌کنند و تمام می‌شود، یک دفترچه دارد و در آن برنامه اش را می‌نویسند و تمام می‌شود، هدف کنگره چیز دیگری است، ماندگاری این عزیزان به خاطر درک بالای آنها است و انرژی بالایی دارند و برای همه ما عزیز هستند، هر گروه و دینی رسم خودش را دارد و ما هم در کنگره جشن دیده بان را داریم و دیده بانها به شعبه ها سرکشی می‌کنند و وظیفه همه رهجوها است که از ایشان تقدیر و تشکر کنند، یک الگوبرداری است و باید از صمیم قلب از زحمات این عزیزان تشکر و قدر دانی کنیم، آقای حکیمی روز سه شنبه به شعبه ما می‌آیند و باید یک جشن باشکوهی برگزار کنیم.
از اینکه با سکوت زیبای خودتان به حرفهای من گوش کردید از همه شما سپاس‌گزارم.

تهیه گزارش و تایپ: مسافر علی لژیون یکم

عکس و ارسال: مسافر محمد لژیون یکم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .