سومین جلسه از دوره اول سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی ایجنت مسافر یاسر و استادی دیده بان مسافر مجید و دبیری مسافر احمد با دستور جلسه" هفته دیدبان " روز یکشنبه 21 اردیبهشت ماه 1404 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحال هستم که در خدمت شما هستم و خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم، این اولین بار است که در نمایندگی هاتف استاد جلسه هستم و اتفاق خوبی خواهد بود که اولین جلسه عمومی و دیدهبانی را در اینجا هستم، البته قبلا به شهر نجف آباد زیاد آمده بودم ولی برای حضور در جلسه نبوده است و تا کنون قسمت من نبوده که به عنوان استاد جلسه در خدمت شما باشم.
.jpg)
هفته دیده بان را به تمامی عزیزان در کنگره ۶۰ به خصوص نمایندگی هاتف، جناب مهندس و خانواده محترمشان و به دوستان عزیزم (کنگره دیدهبانان) که برای اهداف کنگره بسیار تلاش میکنند تبریک میگویم، این تبریک مختص دیدهبان نیست، دیده بان جزئی از کل است، کار در کنگره ۶۰ همیشه گروهی و تشکیلاتی است، جناب مهندس و دیده بانان در کنگره قانون میگذارند و ایجنتها، مرزبانان و اعضای کنگره مجری این قوانین هستند که آن ها را رعایت می کنند، اگر قوانین را رعایت نمیکردند قطعاً کنگره به این سرعت پیشرفت نمیکرد، قوانینی که دیده بانان مینویسند به نمایندگیها ابلاغ میشود و من گزارش ماهانه نمایندگیها را مطالعه میکنم تا مو به مو این قوانین اجرا و باعث رشد ما شود.
سرعت کنگره بسیار زیاد است، جناب مهندس و دیدهبانها همه جلوی کار را میگیرند، یعنی نمیگذارند که به سرعت نشر پیدا کند، یک نمایندگی وجود دارد که یک سال و نیم تقاضای زمین را داده ولی ما هنوز آن نمایندگی را بازگشایی نکردیم، برای اینکه ما هر کاری در کنگره انجام میدهیم، باید زیرساخت آن آماده باشد، اگر روی این زمین که موزاییک میباشد بذر گندم بریزید رشد نمیکند، من ۲۵ سال است که در کنگره هستم و ندیدم نمایندگی را باز کنند و جناب مهندس آن را ببندد، همیشه سعی کرده ایم کار ها را در شرایطی انجام بدهیم که زیرساخت های آن از قبل انجام شده باشد.
فکر میکنم حدود ۱۶۰ هزار نفر جمعیت کنگره است، جلسات کنگره را با چهار نفر در شعبه مهدی زاده شروع شد و در سال 1379 یک سال از شروع کنگره گذشته بود و جلسه عمومی که خانوادهها هم حضور داشتند، تعداد اعضاء 24 نفر بود، اکنون می توانید سرعت رشد کنگره را تجسم کنید. جناب مهندس در تولد ۱۰ سال رهایی من در پاکت نوشته بودند که یادت هست با یک نخ قرقره پنیرها را به جهت کمتر تلف شدن میبریدی؟ ۲۵ سال پیش وضعیت مالی خوبی نداشتیم. اوایل همه فکر میکردند که چند معتاد در یک زیرزمین جمع شدند و برای خودشان دست میزنند ولی نمیدانستند که چه تفکر عظیمی پشت این قضیه و آدمای معتاد که در زیر زمین نشستهاند است. اگر ما امروز به این نقطه رسیدهایم همه قبلاً مشخص شده است.
آن زمان رسم نبود که به همه بگوییم روش ما DST است و باید طبق این متد درمان شوید. به همه میگفتیم اگر توانستی بمان اگر نتوانستی برو. همه ما لشکر شکست خورده بودیم. من در سقوط آزاد بودم. بعدها کم کم نیروهای قوی و کار بلد آمدند و در این راه خیلی زحمت کشیدند.
دیدهبانان از بین اعضای کنگره انتخاب میشوند و خارج از کنگره یک دیده بان است که پروفسور ویلیام نام دارد و در طول هفته مدام با جناب مهندس در تماس است. ایشان نسبت به خیلی از ما اطلاعات بیشتری دارد و به عنوان دیدهبان روابط بینالملل هستند. به غیر از ایشان تمام دیدهبانهایی که در کنگره ۶۰ هستند از بین اعضاء انتخاب میشوند.
تمام جایگاههای خدمتی چرخشی است و من میدانم که تحویل دادن یک جایگاه سخت است. یک راهنما به دفتر من مراجعه کرد و با گریه از اتاق من بیرون رفت، چون لژیون او بسته شده بود. باید این جایگاهها تغییر کند اما نمیگوییم که از کنگره بروند. من نزدیک به ۱۷ سال دبیر کنگره دیدهبان بودم. جناب مهندس حدود چهار ماه قبل از پایان دوره دبیری به من گفتند می خواهند دبیری را از من بگیرند، گفتم جایگاه دبیری برای من نیست بلکه دبیری کنگره است و شما برای دریافت این جایگاه مجاز هستید. جناب مهندس گفت میخواهم دیدهبانی را هم از شما بگیرم. گفتم اشکالی ندارد اما ایشان خندیدند و مرا بغل کردند و گفتند شوخی میکنم. گفتم آقا هرچه را از من بگیرید، کنگره را از من نمیتوانید بگیرید. شما خودتان همیشه گفتهاید ما هیچکس را از کنگره بیرون نمیکنیم. چرخشی بودن جایگاه ها به این دلیل است که همه بتوانند خدمت کنند و آموزش بگیرند. اما برای من آموزش خیلی مهمتر از خدمت میباشد. من امروز چند دقیقه صحبت میکنم و مابقی آن را گوش میکنم و از شما آموزش میگیرم، این را بدون اغراق میگویم یک سفر اولی که مثلاً دو ماه است به کنگره آمده چیزی را مطرح مینماید که من بعد از ۲۵ سال خدمت در کنگره به آن نرسیده ام.
جایگاه دیدهبانی برای من ملاک نیست، بلکه خدمتی که در آن جایگاه انجام میدهم ملاک است. مهم این است که من بتوانم به دیگران خدمت کنم یا در جهت اهداف کنگره ۶۰ بتوانم موثر واقع شوم. در کنگره ۶۰ از جناب مهندس که بنیان و نگهبان کنگره هستند تا کسی که در سفر اول است، یک هدف مشترک داریم. همه به اینجا آمدیم تا یک انسان به رهایی برسد. هدف ما رهایی انسانهاست. خیلی مهم است در جایگاههایی که هستیم به آن افتخار نکنیم. به عنوان مثال باید افتخار من که دیدهبان هستم به این باشد که در مجموعهای قرار گرفتهام که هدفش رهایی انسانها است. جناب مهندس بسیار گفتهاند که نجات یک فرد، نجات یک جامعه است. ما اینجاییم تا درس همیاری به همدیگر بدهیم. آنقدر که من با جناب مهندس در ارتباط هستم با خانواده خودم ارتباط ندارم. من تا به حال ندیده ام که جناب مهندس بگویند من کاری را به تنهایی انجام دادم. پس اگر میگویم امروز جشن همه ماست بی ربط نیست.
جشنهایی که در کنگره ۶۰ وجود دارد بدون دلیل نمیباشد. خیال نکنید که من به اینجا میآیم تا شما به من پاکت بدهید. بلکه هدف از حضور در نمایندگیها این است که ما همدیگر را بیشتر بشناسیم. هدف این است که شما بدانید تصمیمات کنگره توسط چه کسانی گرفته میشود و برای این تصمیمات مطالعه شده است. خیال نکنید من به نمایندگی شما آمده ام که همه خوش آمد بگویید. بلکه وظیفه من دیدن و نظارت بر نمایندگیها است. نظارت به معنی دیدن ظاهری، فضولی یا قضاوت انسان ها نیست. جناب مهندس در سی دی قضاوت و جهالت میگویند که کسی که در جایگاه قضاوت نیست و قضاوت میکند جاهل است. در کنگره نباید دنبال جایگاه خاص باشید چون نمی توانید به آن برسید. این خصلت کنگره است که وقتی خالصانه خدمت کنید، سیستم و کائنات شما را انتخاب میکند. تمام کسانی که برای دیدهبانی یا حتی برای ایجنت انتخاب میشوند توسط سیستم انتخاب میشوند.
همه خالصانه خدمت میکنند. حتی کسی که خالصانه خدمت نمیکند از عمد نمیباشد. بابت اشتباهات او است. آدمها همه اشتباه میکنند، من هم اشتباه میکنم. جناب مهندس میفرمایند که همه آدمها اشتباه میکنند. اگر اشتباه را تکرار نکنیم هنر کردهایم. ما برای آزمون و خطا به این دنیا آمدهایم که اشتباهاتمان را رفع نماییم. جناب مهندس همیشه می گفتند میدیدیم یک نفر با تیشرت آستین کوتاه و یک شلوار جین ته سالن و جدا از همه مینشیند، دستهایم همیشه گره کرده و غضبناک بودم و دنبال یک بهانه بودم تا دیگر به کنگره نیایم، سرانجام روزی دیدهبانها از در آمدند و به من تبریک گفتند. گفتم چه شده؟ گفتند که جناب مهندس فرمودند شما دیدهبان هستید، اصلاً روح من خبر نداشت و اطلاع نداشتم که چه اتفاقی میافتد. اما با راهنمایی جناب مهندس وضعیت مالی کنگره را سر و سامان دادم. بعد از ۶ ماه پس انداز کنگره یک میلیون تومان شد که وقتی به جناب مهندس گفتم بسیار خوشحال شدند. در جهت کنگره حرکت کردم و سیستم هم مرا انتخاب کرد.
دیدهبانها چندین کار را با هم انجام میدهند مثلاً من دیدهبان امور مالی هستم، آقای ترابخانی دیدهبان راهنمایان هستند. خانم کماندار دیدهبان همسفران هستند و آقای امین دیدهبان جهانبینی هستند. هر کس در یک بخش فعالیتی را انجام میدهد که این بخشی از کار ما است. بخشی از دیدهبانها رابط بین کنگره و نمایندگیها هستند و بخشی هم در نمایندگیها فعال هستند. وظایف ما غیر از نظارت، ساخت و ساز نمایندگیها است که به عهده آقای مجدیان است و آقای تربخانی دیدهبان راهنمایان هستند که بخش بسیار سنگینی است و دیدهبان رابط چندین شعبه هستند. من دیدهبان امور مالی، استان اصفهان و چهار محال و بختیاری دیدهبان رابط هم هستم، کار راگبی را هم انجام میدهم. دانشگاه خوارزمی و کارهای دانشگاه را هم انجام میدهم.
حالا چند سالی است که خیلی خوب شده است که بعضی از دیده بانها غیر از این کارهایی که داشتند لژیون هم داشتند. این خیلی جالب بود. باید هفته سه روز هم سر لژیون میرفتند. البته جناب مهندس فرمودند که لژیون داری دیگر بس است. بعضی از آنها هفته هزار۵۰۰ کیلومتر با ماشین شخصیشان رانندگی میکنند. اگر همکاری شما نباشد قطعاً از ۱۴ نفر بر نمیآید که ۱۶۰ نمایندگی را بتوان اداره کرد. ما ۱۴۰ نفر ایجنت داریم ۹۰۰ نفر مرزبان داریم که اینها بازوان اجرایی کنگره دیدهبانان هستند. اگر شمام نباشید قطعاً ما هم عملکرد خوبی نخواهیم داشت. امیدوارم که با این مشارکت همه شما به سمت هدفمان برویم. یک سری قوانینی هم توضیح بدهم، حالا خیلیها میگویند که چقدر سختگیری است در این مسئله. یک سری قوانین مال امروز نیست آقای مهندس میگویند قوانین را برای روزی بنویسید که نیستیم.
من مجدد به تمام اعضای کنگره تبریک میگویم. به کنگره دیدهبانان، آقای مهندس، خانواده محترمشان و خانم آنی که بسیار تلاش کردند برای همسفران. خانم آنی بخش همسفران را سر و سامان دادند و ساماندهی کردند. مسئله دیگر را هم بگویم که ما ۸ الی ۹ هزار نفری که در کنگره ۶۰ خدمتگزار هستیم هیچکس یک ریال حقوق نمیگیرد. بیرون از کنگره باور نمیکنند به هر طریق وقتی میبخشید خدا چندین برابرش را به شما برمیگرداند. همه شما قبل از اینکه به کنگره بیایید زندگیهایتان از بین رفته بود. من شخصاً زندگیم نابود شده بود. همیشه هم در خانه پای بساط بودم. اما الآن به ۱۶۰ هزار نفر کمک میکنیم. همه کمک میکنند که این حرکت عظیم را به جلو ببرند، برای همین اول جلسه گفتم که این جشن برای همه ما است. نتیجه و حاصل این حرکت عظیم این بوده است که امروز همه ما دور هم نشستهایم و جشن گرفتیم.
.jpg)
گزارش تصویری جشن دیده بان:
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)




.jpg)
.jpg)
.jpg)
تایپ: مسافر بهروز لژیون هشتم
ویرایش: مسافر وحید لژیون سوم
ارسال: مسافر محمد لژیون یکم
عکاس: مسافر سجاد لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
936