English Version
This Site Is Available In English

خداوند می‌فرماید نزدیک‌ترین فرد به من خدمتگزارترین و پرهیزکارترین شماست

خداوند می‌فرماید نزدیک‌ترین فرد به من خدمتگزارترین و پرهیزکارترین شماست

جلسه دوم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی البرز کرج، با استادی دیده‌بان محترم مسافر احمد حکیمی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر مهدی و دبیری راهنمای محترم مسافر محمد با دستور جلسه «هفته دیده‌بان» روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، احمد هستم، یک مسافر. از نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمود تا خدمت کنم.
در ابتدا از تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ علی‌الخصوص شعبه البرز تشکر می‌کنم و از آقای مهندس تشکر می‌کنم که بستری را فراهم نمودند تا انسان‌هایی مثل ما به درمان و سلامتی برسند. امیدوارم با دریافت آموزش بتوانیم در این راه به دیگران کمک کنیم.
هفته دیده‌بان را به کلیه اعضای کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم. در واقع سخت‌ترین روزها همین هفته دیده‌بانان است و زمانی که با همکارانم دررابطه‌با این هفته صحبت می‌کنیم این سؤال پیش می‌آید که ما دیده‌بانان چه‌کار کرده‌ایم که لایق این‌همه قدردانی هستیم. لطف الهی شامل حال ما شد و اگر هرکدام از ما قدمی برای کنگره ۶۰ برمی‌داریم از روی وظیفه است.
بهای به‌دنیاآمدن و تکمیل‌شدن انسان این است که زندگی که خودمان انتخاب نکرده‌ایم و ابتدا و انتهایش مشخص نیست را چگونه ادامه دهیم؟ با سختی و مشقت و به‌هم‌ریختگی یا اینکه تبدیل به انسانی خوشحال شویم و از تجربه دیگران استفاده کنیم؛ قطعاً فردی که به این نقطه از آرامش می‌رسد خیلی زحمت کشیده است. ما در کنگره ۶۰ دانشمندی داریم که عظمت آن برای افراد داخل کنگره پنهان است و این دانش و آگاهی مهندس دژاکام یک گذشته‌ای دارد. احتمالاً تصور همه در این است که مهندس در ماه مبارک رمضان سال ۷۵ درمان خود را شروع کرده است ولی در واقع اینطور نبوده و این راه همراه با مشکلات متعدد طی شده است.
یک چشمه برای جوشش نیاز به گذشته‌ای دارد. ایشان بیش از ۳۰ سال در حکمت و معرفت مطالعه داشتند. وقتی انسان می‌خواهد قدم بزرگی بردارد باید از جایگاه خوبی برخوردار باشد؛ اما جالب اینجاست خودش به این جایگاه نگاه نمی‌کند و قانع نخواهد بود، زیرا در صورت توقف در آن جایگاه دیگر نمی‌تواند با انسان‌ها ارتباط برقرار کند و دسترسی به انسان‌ها سخت می‌شود. اما اگر فرد از جهت درونی این مسئله را به‌عنوان یک مأموریت نگاه کند و همان فرمان خداوند را اجرا کند که می‌فرماید نزدیک‌ترین فرد به من خدمتگزارترین و پرهیزکارترین شماست. پرهیز از ضد ارزش‌ها. انسانی که از ضد ارزش‌ها دوری کند قطعاً به جایگاهی بالا و نیرویی عظیم می‌رسد و باید با این نیرو به انسان‌های دیگر کمک کند و راه‌وروش درست و سالم زندگی‌کردن را به دیگران منتقل کند و هر فردی بنا بر نیاز خودش از این جام بهره می‌برد و هر انسانی می‌تواند به آن نقطه برسد و هیچ انسانی مستثنی نیست.
آیا واقعاً عظمت اعتیاد در هستی برای ما نمایان است؟ گاهی ساده از کنارش عبور می‌کنیم. زمانی که در وادی یازدهم می‌فرماید آخرین تیر ترکش نیروهای بازدارنده چیزی نیست جز خمر. بالاترین مخرب و بالاترین ضدارزش برای انسان در زیر چتر اعتیاد وجود دارد. حال اگر فردی در این تله گرفتار شود آیا فرد باید نابود شود؟ هر انسانی با هر دیدگاهی چه قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم نمی‌توانیم خودمان را از هستی جدا بدانیم و همیشه حضور داریم و برای همین استمرار در بودن هستی است که باید قوانین را اجرا کنیم تا بتوانیم این مسیر را با آسودگی و کمترین مشکلات سپری کنیم. افرادی که در کنگره ۶۰ خدمتگزار هستند از مسیر خود لذت می‌برند و به هستی اعلام می‌کنند که انسان مفیدی هستند.
کنگره ۶۰ مانند درخت است. هیچ‌کس خاک را کنار نمی‌زند تا ریشه آن را نگاه کند، در ابتدا با چاقو سر شاخه‌ها را زخمی می‌کند و در این شجره مهم‌ترین افراد سفر اولی‌ها هستند. مهم‌ترین اعضا در این ساختار سرشاخه‌ها یا همان راهنماها هستند. پس یک سفر اولی تا زمانی که تبدیل به یک میوه کامل گردد راهنما تلاش فراوان می‌کند. این برداشت که تنه درخت آفت می‌بیند اشتباه است. سرشاخه‌ها آفت و آسیب می‌بینند. این مسیری که باز شده به‌واقع رحمت الهی است که به ما اجازه داده شده است که در این مسیر قدم بگذاریم. ما نمی‌دانیم منشأ تخریب ما کی و کجا بوده است و این که می‌گوییم رحمت الهی شامل شده است؛ یعنی تمام آن چیزی که هست را بپذیریم. جناب آقای مهندس صراحتاً اعلام کردند اگر فردی به جهان آخرت و ادامه‌داشتن زندگی انسان اعتقاد داشته باشد، جهان‌بینی کنگره را درک کرده است.
زندگی ثابت کرده است که ما همیشه هستیم و لباس از تن بیرون کرده و لباس دیگری بر تن می‌کنیم و ادامه مسیر می‌دهیم. پس اگر مسیر عملکرد انسان را بررسی کنیم متوجه می‌شویم که مسئله اعتیاد چقدر عظیم است و یک‌بند محکم است که توانایی انسان را مختل می‌کند. جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ برای این نام‌گذاری شده است که تمامی مصرف‌کنندگان زنده هستند؛ ولی توانایی حل‌کردن ذهنی و فیزیکی را ندارند. انسان باید وارد ساختار بشود و با آموزش و عمل به آن توانایی انسان ذره‌ذره بر می‌گردد و باید در تمام سطوح اتفاق بیفتد و در درونش این تغییرات ثبت شود و این می‌شود جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ و احیا یعنی بازتوانی مجدد در سطوح مختلف. وقتی اعلام می‌شود که سی‌دی نوشته شود و لژیون سیگار بروید برای تثبیت در تمام سطوح است.
اگر قرار باشد همه ما انسان‌ها بعد از رهایی برویم، چه کسی به تازه‌واردین آموزش بدهد؟ وقتی خداوند می‌گوید نزدیک‌ترین فرد به من خدمتگزارترین شماست، بدانیم که حال خوب داشتن در هدیه‌دادن حال خوب به دیگران است و مانند یک بوم‌رنگ به خود انسان برمی‌گردد. باید محبت کنی، احترام بگذاری تا جامعه سالم داشته باشیم و این اقدام پرهیزکاری و خدمتگزاری است. این را بدانید برای اینکه دیگران را ناراحت کنیم باید ابتدا آتش ناراحتی را از درون خودمان روشن کرده و به نفر دیگری انتقال دهیم و نمی‌دانیم که اولین گریبان‌گیری این آتش خود ما هستیم.
این ساختار نیاز به خدمتگزار دارد. اگر قرار باشد به‌خاطر جایگاه‌های خدمتی به ما احترام بگذارند، بعد از مدتی این احترام عادی می‌شود و آن زمان است که انسان به سکون کشیده می‌شود.
هیچ‌کدام از دیده‌بانان هرگز به این جایگاه فکر نکرده بودند و باید گفت که این فرصتی است که ساختار کنگره پس تجزیه‌وتحلیل فراوان در اختیار فرد قرار می‌دهد. گاهی ممکن است ۱۰ سال فرد تحت‌نظر باشد تا مطمئن شویم که ظرفیت آن را دارد و می‌تواند مفید باشد.
تیغ تیزی گر به دستت داد دست روزگار    هر می‌خواهی ببر اما نبر نان کسی

این شعر را به این منظور خواندم که بگویم وقتی جایگاهی به ما داده می‌شود ظرفیت خدمت را مشخص می‌کند که جایگاه ما دارای این ظرفیت است یا نه و دائماً این ظرفیت گسترش پیدا می‌کند. کنگره برای ما اولویت اول زندگی است، برای اینکه وعده خداوند دروغ نیست و می‌گویند روزی فرامی‌رسد که هیچ نفسی بار نفس دیگری را به دوش نمی‌کشد.
قدر این رحمت الهی را بدانیم؛ زیرا فراموشی بزرگ‌ترین حقه نفس است. گذشته خود را فراموش نکنید و اگر برای خدمتی انتخاب شدید بدانید که اعضای کنگره شما را انتخاب کردند که به اعضا در تمام سطوح خدمت کنید.
از روز اول رهایی این لذت در وجود من بوده است. وقتی فراموش‌کار نباشیم تبدیل می‌شویم به انسان شکرگزار که این شکرگزاری فوق‌العاده مهم است و منجر به حال خوب برای خود ما می‌شود. واقعاً عظمت این رهایی برای خیلی‌ها معلوم نشده است. مثل یک کاخ عظیم می‌ماند که از دور به آن نگاه می‌کنیم.
و بعد از هر خدمت عظمت این کاخ برایت بیشتر قابل‌لمس می‌شود.
قدر داشته‌هایمان را بدانیم؛ زیرا باعث می‌شود که هیچ‌وقت زندگی عادی و یکنواخت نشود و بالاترین ثروت انسان سلامتی است.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید ممنون و متشکرم.

تایپ‌متن:مسافرعلی‌لژیون16ومحمدحسین‌لژیون4
عکاس:مسافروحیدلژیون19
ویرایش:مسافروحیدلژیون19
بارگزاری:مسافروحیدلژیون‌19ومسافرعلی‌لژیون 16

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .