English Version
This Site Is Available In English

خدمت کردن نقطه اوج محبت است

خدمت کردن نقطه اوج محبت است

در میان تاریکی‌های شک و ابهام، حقیقت نیازمند پاسداران خستگی‌ناپذیر است؛ کسانی که با قلبی مملو از تعهد، روشنایی را زنده نگه می‌دارند. امروز افتخار داریم در محضر دیده‌بان محترم مسافر محمد صادق بایستیم که نامشان، پژواک صلابت و اقتدار است. با نگاه تیزبین و روحی آکنده از مسئولیت، سال‌هاست که در مسیر دیده‌بانی گام برداشته‌اند، سخن گفتن با ایشان، نه‌ تنها بازتابی از تجربه، بلکه سفری به عمق ارزش‌هایی است که کنگره۶۰ را استوار نگه می‌دارد. در این مصاحبه  کوتاه با ما همراه باشید.

دیده‌بان محترم مسافر محمد صادق با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی هروئین وارد کنگره شدند. به مدت ۱۲ ماه به راهنمایی مسافر رضا به روش DST و داروی OT سفر کردند. هم‌ اکنون مدت ۲۳ سال است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان در کنگره راگبی است.

 

 

آیا دیده‌بان بودن و دیده‌بانی کار سخت و دشواری است؟ چگونه می‌شود که دیده‌بان‌های محترم، پس از سال‌ها خدمت و آموزش، همچنان خود را موظف به آموختن می‌دانند و بیان می‌کنند که برای آموزش خودشان به شعبات سر می‌زنند؟  

دیده‌بانی یکی از مسئولیت‌های مهمی است که نیازمند مشاهده دقیق، تجربه و دانش است، آموزش هیچ‌گاه پایانی ندارد؛ چون نادانی پایانی ندارد، ما و هر کس دیگر در حال آموزش گرفتن هستند، ما هم مثل همه در حال آموزش گرفتن هستیم؛ زیرا مسیر دانایی بی‌انتها است. همان‌طور که هر فرد در طول زندگی همواره در حال یادگیری است، دیده‌بانان نیز همچون سایرین، به‌طور مستمر در حال آموزش هستند. فرآیند یادگیری بسته به جایگاه، شیوه‌ها و آموزگاران متفاوت است؛ در واقع مدل آموزش‌ها فرق می‌کند؛ آموزگار‌ها متفاوت هستند؛ اما یک اصل ثابت وجود دارد، شاگرد همیشه شاگرد است! دیده‌بانی، کارش مشاهده کردن است؛ چون قدیمی‌تر است.

دیده‌بانان، با تجربه خود، راهکارهایی ارائه می‌دهند و در عین حال از راهنماهای خود نیز راهکارهایی دریافت می‌کنند و این کار سختی است، در کل من فکر می‌کنم خدمت کردن به انسان‌ها کار سختی است، به‌ویژه در کنگره۶۰، مسئولیتی سنگین وجود دارد؛ چون موظف هستی بی قید و شرط خدمت کنی و باید حتماً آموزش دیده باشی، البته به معنی این‌که طاقت‌فرسا یا بد باشد نیست، در واقع این سختی به معنای دشواری نیست، بلکه از آن جهت سخت است که خدمت، نیازمند دقت و مراقبت فراوان است. هر کسی توانایی پذیرش چنین مسئولیتی را ندارد، خیلی باید مراقب بود؛ چون کار و خدمتی که انجام می‌دهیم، هر کسی نمی‌تواند انجام دهد و در کل خدمت کردن را می‌گویم و این‌که تمام خدمت‌ها را شامل می‌شود، حال دیده‌بانی هم یک نوع خدمت است که به علت خدمتی که داری بخشی از آموزش‌ها را دیدی تا در آن جایگاه خدمت کنی، در کل شما در هر جایگاهی که بخواهید خدمت کنید، لازمه‌اش داشتن لیاقت است و این لیاقت را باید به دست آورید و این موضوع با حضور مستمر، آموزش دیدن و داشتن محبت امکان‌پذیر است.

 

با توجه به مسئولیتی که در کنگره داریم و همچنین وظایف خارج از کنگره، چگونه می‌توانیم میان این دو تعادل برقرار کنیم تا هیچ‌کدام لطمه‌ای نبیند؟  

با اجرایی کردن وادی اول خیلی راحت می‌توانیم این کار را انجام دهیم، همه دارند همین کار را می‌کنند، با تفکری که فکر می‌کنیم چه‌کار باید بکنیم؟ اولویت‌بندی می‌کنیم، در نتیجه کار‌ها زمان‌بندی و اجرا می‌شوند. تعادل میان مسئولیت‌های مختلف با تفکر و برنامه‌ریزی امکان‌پذیر است. با اولویت‌بندی امور و زمان‌بندی صحیح، می‌توان تمام وظایف را به‌ درستی مدیریت کرد.  

 

برخی از همسفران و مسافران پس از رهایی، دیگر نیازی به ماندن و آموزش دیدن در کنگره نمی‌بینند، آیا این مسئله به نبود پیوند محبت مرتبط است؟  

ماندن در کنگره۶۰، هیچ‌گونه اجبار یا الزامی ندارد. برخی افراد، شرایط ماندن را دارند و با درک ارزش آموزش، حضور خود را ضروری می‌دانند؛ در حالی‌که برخی دیگر، بنا به شرایط خاص خود، مسیر متفاوتی را انتخاب می‌کنند. این تصمیم شخصی است و قابل قضاوت نیست و من در جایگاهی نیستم که قضاوت کنم، جای انسان‌ها نیستم که این فرد چرا ماند؟ یا چرا نماند؟وظیفه من این است که بگویم رها شوید و در کنگره بمانید؛ چون خدمت کردن لذت‌بخش است؛ اما انتخاب نهایی بر عهده‌ خود افراد است.  

 

چه عواملی باعث می‌شود فردی در مرحله‌ای از دانایی متوقف شود؟ آیا این مسئله با تقدیر او مرتبط است؟ اطرافیان چگونه می‌توانند به چنین فردی کمک کنند؟  

گاهی فرد در مسیر دانایی متوقف می‌شود، استاد امین در یکی از سی‌دی‌های خود به این موضوع پرداخته‌اند. من در جایگاهی نیستم که بدانم کی و کجا متوقف شده ولی اگر کسی این احساس را می‌کند، شاید یکی از علت‌های آن منبت باشد این‌که فکر می‌کند جایی این دانش را کسب کرده و دیگر نیازی به آموزش ندارد و متوقف شده است یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث توقف رشد می‌شود، منیت است، فردی که تصور کند به سطح مطلوبی از دانش رسیده و دیگر نیازی به آموزش ندارد، در واقع خود را از مسیر رشد محروم کرده است. 

 

 امسال در آزمون راهنمایی، تعداد زیادی از همسفران و مسافران موفق به کسب نمره قبولی شدند، این افراد چگونه باید عمل کنند تا برای پیشرفت شعبه‌ خود مؤثر واقع شوند؟  

پایبندی به قوانین، اصول و قواعد کنگره ۶۰، طبق قواعد انسانی بهترین راه برای تأثیرگذاری مثبت است. راهنمایان جدید با تعهد به آموزش، مسئولیت‌پذیری و رفتار شایسته، می‌توانند نقش مهمی در رشد شعبه و ارتقاء سطح آگاهی اعضا ایفا کنند.  

 

وادی چهاردهم را چگونه توصیف می‌کنید؟

وادی چهاردهم را می‌توان در یک واژه خلاصه کرد: خدمت! خدمت کردن، نقطه‌ اوج محبت است، زمانی‌که فرد با عشق، تعهد، دانایی، تجربه و محبت خود را بدون چشم‌داشت در اختیار دیگران قرار می‌دهد. خدمت کردن، انتهای محبت است.

 

از طرف تمامی اعضاء و خدمتگزاران نمایندگی همسفران صائب تبریزی، صمیمانه از دیده‌بان محترم مسافر محمد صادق بابت وقتی که به سایت نمایندگی تبریز اختصاص دادند، صمیمانه سپاسگزاری می‌کنیم.

طراح سوأل و مصاحبه کننده: راهنما تازه‌واردین همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر شبنم
ارسال : همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .