هر کس باید مبدا خودش را در هستی پیدا کند

ششمین جلسه از دوره سی‌ و چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی راهنمای محترم مسافر محسن ، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر رسول، با دستور جلسه « جهانبینی 1 و 2 » پنج‌شنبه هجدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر
در ابتدا جا دارد پیشاپیش هفته دیده بان را تبریک عرض کنم و هفته معلم را به همه راهنمایان و معلمین عزیز تبریک عرض می کنم و جایگاه اسیستنت دیده بان را خدمت ایجنت محترم مسافر امیرحسین تبریک عرض می کنم.
دستور جلسه این هفته جهانبینی یک و دو می باشد به نظر من این 52 دستور جلسه در کنگره 60 همه به هم متصل هستند ؛ ما کتاب عشق، چهارده وادی، ۶۰درجه ، و چهارده مقاله را داریم و جزوه جهان بینی یک و دو که نویسنده آن استاد امین می باشند را داریم ؛ استاد امین از تجربیات خودشان از نبرد با تاریکی ها ، این جزوه را برای ما به ساده ترین شکل بیان کردند و معیاری هم برای جهان بینی ما مشخص کردند که ما می توانیم بسنجیم که آیا جهان بینی ما کاربردی شده یا خیر و آن این می باشد که ما اگر از موفقیت و شادی دیگران خوشحال شدیم این به معنی آن است که جهان بینی و نگرش ما تغییر کرده است . در این جزوه به  یکی از مباحثی که اشاره شده  تعریف سفر می باشد که می گویند یک مبدا و یک مقصد مشخص می باشد که در سی دی های جدید استاد امین خیلی در رابطه با مبدا صحبت کرده اند . گفته اند هر کس باید مبدا خودش را در هستی پیدا کند و تا وقتی که آن مبدا را پیدا نکند ، هیچ چیزی سر جای خودش قرار ندارد ؛ در جهان بینی 1 و 2  به پارامترهای مانند نفس ، جن ، عقل و ... اشاره شده است و این ها ابزاری است که من باید با شناخت آن ها جهانبینی را روی خود پیاده کنم و تغییرات را در درون خود ایجاد کنیم و مثلث دانایی که در جزوه برای ما تعریف کردند که از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش تشکیل شده است ؛ از سال ها تجربه خود ایشان نوشته شده و اما چیزی که مهم است این است که من شاید سال ها بتوانم به تنهایی تفکر کنم و تجربه را تنهایی به دست بیاورم  ولی آموزش فقط در جمع اتفاق می افتد یعنی من حتما باید راهنما داشته باشم . بیشتر از این راجع به دستور جلسه اول صحبت نمی کنم  و اما در مورد دستور جلسه دوم ؛ سومین سالروز رهایی مسافر یعقوب را در ابتدا به یعقوب عزیز و همسفرانشان و راهنمای همسفرشان تبریک عرض می کنم . مسافر یعقوب زمانی که وارد کنگره شدند از لحاظ جسمی خیلی با الان فرق داشت و با تخریب شدید هروئین وارد لژیون بنده شدند که به گفته خودشان یا در حال مصرف مواد بودند یا در خواب به سر می بردند ولی خواسته درمان ، دروشان ایجاد شده بود و درست حرکت کردند و با کنگره پیوند خوردند و جزو خدمتگزاران کنگره شدند . باز هم این تولد را به یعقوب  عزیز تبریک عرض می کنم و امیدوارم پنجمین سال رهایی را با شال نارنجی جشن بگیرند.

سلام دوستان یعقوب هستم یک مسافر
خدا رو شکر می کنم که در این جایگاه قرار گرفتم و تشکر می کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم نمودند تا ما به درمان و حال خوش برسیم . از گروه مرزبانی و ایجنت محترم نمایندگی میرداماد و همچنین ایجنت و گروه مرزبانی دوره قبل تشکر و قدردانی می کنم . از راهنمای خوب سفر اولم مسافر محسن که من را همیشه حمایت کردند  تشکر و سپاسگزاری می کنم و همچنین از راهنمای  سفر دومم  مسافر مهدی تشکر می کنم ، از راهنمای محترم مسافر محمد که مدتی در لژیون ایشان بودم سپاسگزارم ؛ از راهنمای خوب همسفرم خانم محبوبه تشکر می کنم و همچنین از همسفرانم که در دوره مرزبانی من خیلی به من کمک کردند تشکر می کنم . از دختر عزیزم خیلی تشکر می کنم که در سفر اول همیشه مراقب بود که من داروی OT رو سر وقت مصرف کنم و به درمان برسم کمال تشکر را دارم  .از همه عزیزانی که در جشن ما شرکت کردند تشکر می کنم .
من اگر از تخریب خودم بخواهم بگویم من تخریب بالای هروئین داشتم و خیلی حالم بد بود یعنی موقع مصرف نفس کشیدن من با دود مواد مخدر بود ، به صورتی که ناخواسته در حال خودکشی بودم . زمانی که به کنگره معرفی شدم اصلا در مورد مصرف شربت OT پذیرش نداشتم و به نوعی اصلا قبول نداشتم . به همسفرم می گفتم من به کنگره می آیم اما شربت OT  را اصلا حاضر نیستم بخورم ؛ چرا که نسبت به اثرات درمانی شربت OT دانایی لازم را نداشتم و تازه در اواخر سفر اولم متوجه شدم که برای درمان باید ده ماه و به صورت منظم این دارو را مصرف کرد تا به درمان برسم . با نوشتن سی دی ها به مرور زمان دانایی من بالا رفت و ضلع جهانبینی من رشد کرد . پیام من به سفر اولی ها این است که بهترین روش درمان ، کنگره 60 است . من هم بارها و بارها ترک کردم اما نتیجه بخش نبود و از نظر جسمی و حتی اعصاب با مشکلات عدیده ای مواجه می شدم ، اما با متد کنگره 60 به درمان و حال خوش رسیدم . کنگره علم درست زندگی کردن را به من آموخت که هیچ کجای دنیا این آموزش ها وجود ندارد و من نمی دانستم و یاد نگرفته بودم و بابت حضورم در کنگره همیشه سپاسگزار خداوند هستم .
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

سلام دوستان محبوبه هستم راهنمای یک همسفر
خداوند را بسیار شاکر هستم که به واسطه تولد این خانواده محترم در جمع دوستان محبت شعبه میرداماد هستم ، انشاالله تعداد رهایی ها و تولدها روز به روز بیشتر بشود و همه در این راستا خدمتگزار بشوند. هفته دیده بان را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و کلیه دیده بانان تبریک می گویم و در واقع ما به واسطه زحمات این عزیزان است که الان خیلی راحت روی این صندلی ها نشسته ایم و آموزش می گیریم . به راستی که دیده بانان ستون های کنگره هستند و شعبات را رسیدگی و رصد می کنند که این ها همه باعث استحکام و دوام آموزشها و رهایی ها می گردد ؛ همچنین سومین سالروز رهایی مسافر یعقوب را به بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنمای محترم آقا محسن و خدمت خانم سمیرا عزیزم همسفر ایشان و دختر و پسر گلشان تبریک می گویم . همچنین خدمت راهنمای دومشان مسافر مهدی و همه خدمتگزاران شعبه میرداماد تبریک عرض می کنم و از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز تشکر می کنم .
خانم سمیرای عزیز یکی از رهجویان منظم لژیون ۱۱ بودند از همان ابتدا  سوال می کردند که من چطور می توانم راهنما بشوم و خواسته راهنما شدن را داشتند و تلاش کردند و به خواسته شان رسیدند . در امتحان شرکت کردند و قبول شدند الان هم ۲ سال است که لژیون دارند ، ایشان یک همسفر واقعی و خیلی صبور هستند.
استاد امین می فرمایند : اگر می خواهید موفقیتی کسب کنید باید شاگردی کنید و فرمانبردار باشید و منیت را کنار بگذارید و آموزش پذیر باشید ؛ خانم سمیرا عزیز این ویژگی ها را داشتند . آقای امین دیروز یک حرف قشنگی زدند که : بعضی افراد به من می گویند چرا بعضی از خواسته های ما اجابت نمی شود ؟ جواب دادند : دیدگاه ما در کنگره این است که هر کسی هر جایی که دارید خدمت می کنید به واسطه این نیست که در آینده قرار است چیزی به دست بیاورد ، در واقع قبلا آن چیز را در کنگره به دست آورده اید اینک بازپرداخت می کنید و الان خدمتگزار شده و باید شکرگزار باشید. در پایان این تولد را به بنیان کنگره آقای مهندس و خانواده محترمشان و شما عزیزان  تبریک می گویم .
از اینکه به صحبت های من گوش کردید سپاسگزارم .

سلام دوستان من سمیرا هستم همسفر یعقوب
من هم هفته دیده بان را به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می گویم و شاکر خداوند هستم که در این جایگاه قرار گرفتم . تشکر می کنم از راهنمای مسافرم آقا محسن که خیلی آرامش را به زندگی ما آوردند .
من و مسافرم خیلی سختی ها کشیدیم . در سفر دوم هم خیلی نیروهای منفی زیادی برای ما به وجود آمد و مسافر من تلاش خود را می کرد که دیگران را تغییر بدهد ؛ در صورتی که بعد به این نتیجه رسید که اول باید خودش را تغییر بدهد و خودش تغییر کند و اصلا نیاز نیست که تلاش کند دیگران را تغییر بدهد و اینکه باید یادمان نرود که کجا بوده ایم و اکنون کجا هستیم و با چه حال خرابی به کنگره آمدیم و الان چه حال خوشی داریم مسافر من اول سفرش اصلا نای راه رفتن نداشت که از روی ناراحتی من به او پیشنهاد دادم که برو و مصرف کن . اصلا فکر نمی کردم که بتواند درمان بشود و به گفته آقای مهندس انسان نباید فراموش کار باشد و یادش برود که چه گذشته ای داشته و اکنون به چه راحتی رسیده است و دیگران را از بالا به پایین نگاه کند و من یک پیامی دارم برای سفر اولی ها که در کنگره درمان غیر ممکن نیست زیرا مسافر من با مصرف شدید هروئین وارد کنگره شد و بعدا فهمیدم که شیشه هم استفاده می کرده ولی به خوبی درمان شد پس شما هم می توانید در کنگره به درمان واقعی برسید و شک نکنید در در هیچ جا به غیر از کنگره نمی توانید درمان بشوید ، زیرا ما همه ، تمام راه ها را برای درمان امتحان کردیم ولی هیچ نتیجه ای به ما ندادند  ولی در کنگره درمان شدیم ؛ ناامید نباشید و صبر داشته باشید تا فرمان صادر بشود .  برای سفر دومی ها هم یک پیام داشتم که بایستید و بمانید و خدمت کنید و زیرا با خدمت کردن جهانبینی شما بالا می رود و مسافر من وقتی که به سفر دوم رسید ، در آبدارخانه شروع کرد به خدمت کردن و پس از آن مرزبان شد و واقعا 360 درجه فرق کرد و تغییر کرد . به واسطه مسافرم پیام کنگره به خیلی از آشناها ، فامیل ها و همسایه ها رسید . به گفته آقای حکیمی نیازی نیست ما برویم بیرون و فریاد بزنیم که ما داریم می رویم کنگره همین که تغییر را ببینند خودشان متوجه می شوند و راهشان را پیدا می کنند . از اینکه به صحبت های من گوش کردید از شما سپاسگزارم .

سلام دوستان ستایش هستم یک همسفر
من هم از خدای خودم تشکر می کنم از بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس و از خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را برای ما فراهم کردند وهمچنین از راهنمای محترم پدر و راهنمای محترم مادرم تشکر می کنم و از شماعزیزان ممنونم که به صحبت های من گوش کردید .

سلام دوستان محمدعلی هستم یک همسفر
من هم از آ قای مهندس و راهنمای پدر و مادرم تشکر می کنم که حال ما را خوب کردند .

نگارش : مسافران حسن ، علی ، صادق ، اکبر
عکس : مسافر علی
ارسال : مسافر مهدی

نمایندگی میرداماد اصفهان