English Version
This Site Is Available In English

کسانی در کنگره ماندگار هستند که از این دریای محبت قطره ای چشیده باشند

کسانی در کنگره ماندگار هستند که از این دریای محبت قطره ای چشیده باشند

دومین جلسه از دورهٔ سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرهٔ ۶۰، ویژهٔ مسافران و همسفران نمایندگی غزالی مشهد، با استادی راهنما مسافر رسول، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسهٔ "جهان‌بینی ۱ و ۲" در تاریخ هجدهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رسول هستم یک مسافر.خداوند را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر این جایگاه را تجربه می‌کنم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای لژیون پنجم، مسافر امین تشکر می‌کنم که اجازه دادند تا در جمع شما دوستان باشم و آموزش بگیرم. دررابطه‌با دستور جلسه جهان‌بینی، چیزی که در کنگره یاد می‌گیریم و در جزوه جهان‌بینی ۱ و ۲ به آن اشاره شده است، مثلثی است به نام مثلث درمان که خیلی از ما قبل از ورود به کنگره با این مثلث بیگانه بودیم، فکر می‌کردیم همه چیز بستگی به جسم ما دارد، یعنی همان اندازه که مواد مصرف می‌کنیم، به‌محض این که مواد را قطع کنیم همه چیز درست می‌شود، این دیدگاه و جهان‌بینی ما بود درگذشته و دلیل موفق نبودن ما همین عدم آگاهی است که تمام فکر و ذهن ما روی جسم بود؛ ولی در کنگره می‌آموزیم که جسم به‌تنهایی مهم نیست، یعنی زمانی که ما درگیر مواد هستیم، فقط جسم ما دچار مشکل نشده؛ بلکه یک ضلع به نام روان که شامل خلق‌وخوی انسان، ضلع بعدی به نام جهان‌بینی که شامل نوع نگاه و دیدگاه ما نسبت به محیط اطرافمان است و یا دریافت، ادراک و احساس ما نسبت به جهان بیرون یا هستی که می‌شود جهان‌بینی بیرون و اینها نیز دچار آسیب شده است. ما با ورود در کنگره در سه جلسه اول، در قسمت راهنمای تازه‌واردین مشاوره انجام می‌دهیم، یاد می‌گیریم که هفته‌ای ۳ جلسه باید بیاییم کنگره، سی دی بنویسیم، دارو مصرف کنیم و اول همه رهجوها قبول می‌کنند؛ اما در ادامه دچار مشکل می‌شوند علت این است که ضلع جهان‌بینی رشد نمی‌کند، یعنی دیدگاه ما تغییر نمی‌کند. احساس ما، ادراک ما، دریافت‌هایی که ما نسبت به درمان داریم تغییر نمی‌کند. تا زمانی که ضلع جهان‌بینی تغییر نکند، هر چقدر روی روان و جسم کارکنیم نتیجه نمی‌گیریم. 

جهان‌بینی ضلع بسیار مهمی است که باید در طول سفر به این بخش توجه کنیم، در قسمت جهان‌بینی در ادامه آن می‌گوید، جهان‌بینی کاربردی، یعنی شما می‌آیید این جا و یک سری مسائلی را یاد می‌گیرید، زمانی که به آن‌ها عمل نکنید، هیچ‌چیزی ندارید، اگر یاد گرفتید که دارو را ساعت ۷ بخورید و دارو را ساعت ۷:۱۰ دقیقه خوردید، عملاً چیزی را کاربردی نکردید یا زمانی که به این جا می‌آیید به شما می‌گویند باید یکشنبه یک عدد سی دی بنویسید و بیاورید اگر شما سه‌شنبه بیاورید، جهان‌بینی شما دچار مشکل است یا آن دسته از عزیزان که بعد از چند ماه حضور در کنگره، درمان آن‌ها دچار مشکل می‌شود، دقیقاً در همین موضوعات مشکل دارند. زمانی که راهنمای تازه‌واردین بودم به همراه آقای باغوش، هجده ماه روی این موضوع کار می‌کردیم و جهان‌بینی یک و مثلث درمان را توضیح می‌دادیم به تازه‌واردین. اگر تازه‌واردین این موضوع را بفهمند و درک کنند حتماً نتیجه خواهند گرفت؛ ولی متأسفانه بعضی از عزیزان به توضیحات راهنمای تازه‌واردین گوش شنوا ندارند، امیدوارم کسانی که امروز در این شعبه هستند از این دستور جلسه‌ها به‌سادگی عبور نکنند؛ چون ما هر مطلبی که آموزش می‌گیریم باید به اجرا در بیاوریم این طور نیست که من بگویم وادی اول را فهمیدم، تفکر را فهمیدم؛ ولی یک کاری را اول انجام می‌دهم بعد از آن به راهنمای خودم می‌گویم، در این صورت جهان‌بینی را درست آموزش ندیده‌ام، اگر می‌خواهیم یک کار را درست انجام بدهیم حتماً باید مشورت بگیریم، پس در قسمت جهان‌بینی ضلع سوم، جهان‌بینی درون و بیرون، ضلع روان همان خلق‌وخوی انسان است که تمام خلق‌وخو و رفتار انسان شامل آن می‌شود، مثلاً؛ زمانی که شما هیچ دردی در جسمتان ندارید رفتارتان نیز عادی است، ولی سردرد می‌شوی، دندان‌درد می‌شوی، یک عضو از بدنت درد کند، عملاً اخلاق و خلق‌وخوی شما عوض می‌شود، پس چیزی که ما در کنگره یاد می‌گیریم این است که اضلاع مثلث درمان باید به‌موازات هم رشد کنند، جسم با دارو یازده ماه به روش dst و روی پله‌های ۲۱ روزه و روان با نوشتن سی دی، نظم و به‌موقع آمدن و گوش‌به‌فرمان بودن، حضور در جلسات، مشارکت‌کردن و خدمت‌کردن. این مثلث را ما اول یاد می‌گیریم و بعد در راستای آن حرکت می‌کنیم و سخت است، آسان نیست، این که بگویم درمان به‌راحتی انجام می‌شود، نه اینطور نیست، درمان خیلی سخت است، کسانی درمان می‌شوند که این سختی را به جان بخرند، کسانی که دنبال رفاه و راحتی هستند، خیلی راحت از درمان خارج می‌شوند. در سی دی سختی‌ها جناب مهندس می‌فرمایند، راهنماها باید از سختی‌های خودشان بگویند، من بعضی وقت‌ها در لژیون خودم می‌گویم، طرف می‌آید می‌گوید من سه شب است که نخوابیدم و پاهایم درد می‌کند، سرم درد می‌کند، خود من ۱۰ ماه نخوابیدم چه شد؟ نتیجه آن ده ماه بی‌خوابی شد درمان، بعد از هر سختی یک راحتی وجود دارد. می‌خواهم این را بگویم خیلی‌ها در کنگره حضور پیدا می‌کنند؛ اما همه نمی‌توانند بمانند، کسانی ماندگار هستند که از این دریای محبت قطره‌ای چشیده باشند. خیلی‌ها در لژیون هستند؛ ولی همه به درمان نمی‌رسند، کسانی به درمان می‌رسند که مثلث درمان را خوب درک کنند، وقتی می‌گویم، جهان‌بینی باید تغییر کند؛ یعنی نگاه شما باید عوض شود، از مصرف‌کننده به مسافر تغییر کنید، نه این که فقط نامه زرد را از راهنما بگیرید و فقط دارو خوردن باعث شود که حال شما خوب شود اگر تنها با دارو بود ما درگذشته خیلی کارها کردیم، تریاک آب کردیم، شیره جوشاندیم، چرا موفق نبودیم؛ چون فقط روی جسم تمرکز کردیم؛ ولی در کنگره ۶۰ می‌گوید باید مثلث شما تکمیل شود باید یاد بگیری آموزش بگیری باید بنویسی و گوش‌به‌فرمان باشید.


مرزبان خبری: مسافر حسین
تایپ: مسافر حمید و سجاد لژیون چهارم مسافر مهدی لژیون ششم
ویرایش: مسافر جواد لژیون پنجم
عکاس: مسافر مصطفی لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر اصغر لژیون پنجم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .