مهندس دژاکام؛ دریایی از عشق

همسفران نمایندگی ملایر ضمن تبریک جایگاه پهلوانی به راهنما همسفر خندان در خدمت ایشان هستیم و گفتگویی با ایشان انجام داده‌ایم که توجه شما را به این گفتگو جلب می‌کنیم.

همسفر خندان و مسافرشان محمد‌حسن با آنتی ایکس مصرفی شیشه و هرویین وارد کنگره شدند. مدت ۱۱ ماه و ۲۴ روز با متد DST و داروی OT با راهنمایی مسافر سعید و همسفر فریده سفر کردند و در حال حاضر دو سال است که با دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر خندان دارت است. همسفر خندان به لطف خداوند و آموزش‌های کنگره جایگاه‌های، رابط خبری لژیون، عکاسی، دستیار اسیستانت سایت را تجربه کرده و کاندیدای پهلوانی هستند و هم اکنون دبیر لژیون تغذیه و در جایگاه راهنمایی مشغول خدمت هستند.

۱- ازچه طریقی با کنگره‌۶۰ آشنا شدید؟

من از طریق سایت با کنگره ۶۰ آشنا شدم و به همین دلیل سایت رو بی‌نهایت دوست دارم و همواره مطالب سایت را دنبال می‌کنم و از زمانی که از طریق سایت با کنگره آشنا شدم ۵ سال و ۱۱ ماه گذشته و خیلی جالبه که ۵ سال و ۱۱ ماه هم خدمتگزار سایت بودم.

۲_ در لژیون تغذیه، چه حس‌هایی برای شما باز شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ سفر تغذیه به نظر، یک سفر صور پنهان است؛ چه دیدید و به کجا رسیدید؟

سفر تغذیه سالم بسیار با صور پنهان و مثلث جهالت که استاد امین مطرح نمودند شامل اضلاع ترس، منیت و ناامیدی در ارتباط است، این حس‌ها در سفر خیلی تاثیر دارند و کمک می‌کنند.

۳_ مهم‌ترین سد و مانعی که در مسیر شما بود و توانستید از آن عبور کنید چه بوده است؟ در این سال‌ها که کنار مسافرتان بوده‌اید، اتفاق افتاده که خسته شوید و کم بیاورید؟ چگونه توانستید از آن حس عبور کنید؟

در سفر درمان، خودم و تاریکی‌هایم بزرگترین مانع سفر بودیم. من با دنیایی از منیت و ترس وارد کنگره ۶۰ شدم و آن منیت و ترس اجازه نمی‌داد آموزش بگیرم حس می‌کردم می‌دانم و رها کردن بسیار برایم سخت بود. از نظر من همه مقصر و باعث و بانی مشکلات بودند، به جز خود من، ولی از زمانی که وارد کنگره شدم تا زمانی که اجازه ورود مسافرم داده شد در این فاصله متوجه شدم که مقصود خودم هستم، کعبه و بتخانه بهانه است.

۴- لطفا حس یا تصویر ذهنی، که با هر کدام از این کلمات، به ذهنتان می‌آید بفرمائید:

آقای مهندس؛ دریای عشق 

لژیون سردار؛ بهشت کنگره‌۶۰ 

سفر تغذیه؛ رسیدن به خود 

۵_ در این سالهایی که در کنگره خدمت کردید و در کنار مسافرتان بودید آیا شده که از این‌که به کنگره آمدید پشیمان شده باشید؟

با قدرت می‌توانم بگویم هرگز پشیمان نشدم، چون جناب مهندس به خوبی آموزش دادند که مسائل و مشکلات همیشه هستند ایشان در وادی سیزدهم می‌فرمایند: «که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است» از نظر‌من پایان هر مشکل، آغاز مشکل دیگری است و همیشه مشکلات وجود دارند و به لطف آموزش‌های جهان‌بینی استاد امین و آموزش‌های جناب مهندس یاد می‌گیریم که چگونه از این مشکلات عبور کنیم، چگونه تفکر کنیم و به جای اینکه صورت مسئله را پاک کنیم، چگونه راه حل پیدا کنیم.

وقتی از مشکلی عبور می‌کنیم حسی بسیار دلپذیر داریم به خاطر همین دوست داریم رو به جلو حرکت کنیم، دوست نداریم به عقب برگردیم. زندگی قبل از کنگره و زندگی بعد از کنگره، اصلا قابل مقایسه نیست. 

۶- لطفاً نظر خود را نسبت به این جمله: «عاشق را حساب با عشق است با معشوق چه حساب دارد.» بیان کنید؟

وقتی به یک آگاهی نسبی می‌رسم وقتی متوجه می‌شوم که خداوند تمام دانایی اش را برای خلقت من بکار برده، وقتی که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند، تا من نانی به دست آورم و به غفلت نخورم آن موقع است که تفاوت در دیدگاه ایجاد می‌شود آن موقع است که من هم نگاهم فرق می‌کند و می‌بینم که جزئی از این سیستم هستم. من روز پیمان این را با کل وجودم حس کردم که خورشید، نسیم، سبزه، درخت، مورچه، پشه، دست به دست هم داده بودند تا خندان، بتواند پیمانش را انجام بدهد و از آن روز به بعد یک حرکت درونی در من ایجاد شد و نگاه من یک رنگ دیگر به خود گرفت. از آن روز به بعد از خداوند خواستم که به من قدرت بدهد که با تمام توانایی‌ام حتی برای یک نفر اثرگذار باشم، حتی بدون ذره‌ای تمنا و این تفکر میشود. 

۷_ نظر شما درمورد به‌دست آوردن خدمت با زور چیست؟ 

جناب آقای مهندس می‌فرمایند: «روش کنگره روش الگویی است.» مادر ما طبیعت است و من در همه‌چیز از طبیعت الگو می‌گیرم. کنگره ۶۰ هم از طبیعت الگو گرفته است و قوانین هستی هم در کنگره ۶۰ صادق می‌باشد، چنانچه که در هستی هیچ‌چیز را به زور نمی‌توان دریافت کرد، در کنگره ۶۰ هم هیچ‌چیزی را به زور نمی‌توان گرفت. مهم این است که سر جای خود باشم و آن چیزی که از دستم برمی‌آید را به بهترین شکل انجام بدهم آن موقع است که خدمت خودش، بهترین‌ خدمتگزار را انتخاب می‌کند. 

۸_ شعبه ملایر بخش همسفران را چگونه دیدید؟ 

من همیشه در صحبت‌هایم گفته‌ام؛ از طریق سایت، از طریق تصاویر، یک نمایندگی را تصویرسازی ذهنی می‌کردم، ولی امروز خوشحالم که بسیار متفاوت تر و با انرژی خیلی بالاتر از تصویر مواجه شدم. همسفران ملایر مثل همه همسفران کنگره ۶۰ سرشار از دوست داشتن، سرشار از شادی و امید هستند و امیدوارم به بهترین نسخه خودشان برسند. 

کلام آخر 

من بعد از بچه‌دار شدن به مسافرم می‌گفتم، قبل از بچه‌ زندگیمان چه شکلی بود؟ و با ورودم به کنگره و حتی راهنما شدن بارها از خودم پرسیدم که زندگی‌ام قبل از کنگره و راهنما شدن چه شکلی بود؟! با تمام وجودم از آقای مهندس، از اساتید آقای مهندس، از خداوند سپاسگزارم بابت مشکل اعتیادی که به‌وجود آمد، بابت مسافر مصرف‌کننده‌ای که سر راهم قرار داد و کمکم کرد بلیط ورود به بهشت نصیبم بشود. از تک تک راهنماهای عزیزم سپاسگزارم از خانواده آقای مهندس سپاسگزارم که کمک کردند خندان؛ متوجه بخشی از تاریکی‌های درونش بشود متوجه بشود آنچه هست درون خودش می‌باشد و بیرون هیچ خبری نیست و هر چیزی که می‌خواهد بسازد اول باید در خودش ایجاد کند. سپاسگزارم از تمام عزیزانی که به من اجازه خدمت دادند، در تمام بخش‌هایی که تا الان خدمت کردم و ممنونم از شما بابت فرصت خدمتی که در اختیارم قرار دادید. 

مصاحبه کننده: همسفر فیروزه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای‌تازه‌واردین همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی  ملایر