جلسه سوم از دوره هشتادوپنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰، نمایندگی آکادمی با استادی همسفر مینا، نگهبانی همسفر مونس و دبیری همسفر الهه با دستور جلسه «جهانبینی ۱و۲» در روز سهشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت شعبه خانم گلناز، نگهبان، دبیر و راهنمای خودم خانم مژگان که به من اعتماد کرده و اجازه دادند دوباره این جایگاه را تجربه کنم، بسیار سپاسگزارم.
جهانبینی؛ یعنی برداشت، ادراک، دریافت و احساس ما نسبت به جهان درون و بیرون خودمان. طبق این تعریف ما باید دقت کنیم در درونمان چه چیزهایی وجود دارد. جهانبینی به ما الفبای چگونه زندگی کردن و قوانین آن را آموزش میدهد. جهانبینی به ما میگوید که مشکلات زندگی از درون خود ما نشأت میگیرند؛ زیرا اگر منشأ بیرونی داشتند، حل کردن آنها بسیار سختتر بود. با کاربردی کردن جهانبینی، قادر هستیم در این دنیا با آرامش زندگی کنیم و در جهان بعدی نیز مشکلی نداشته باشیم؛ چون اینجا همهچیز را برای خود حل کردهایم.
استاد امین برای بیان سادهتر جهانبینی، دنیای درون را به یک شهر تشبیه کردند. ذرات تشکیلدهنده نفس، ساکنین این شهر هستند. نفس سه مرتبه دارد:
۱- نفس اماره
۲- نفس لوامه
۳- نفس مطمئنه
ذرات نفس اماره خواستههای نامعقول دارند و مثل یک قبیله وحشی، دروغگو و جنایتکار هستند. ذرات نفس لوامه یا مطمئنه؛ مانند دانشمندان و حکمای درستکردار، صادق و سالم هستند. عقل، فرمانروای این شهر و دانایی، نگهبان آن است.
اگر از طریق انجام خواستههای نامعقول حس آلوده شود، این آلودگی به عقل نفوذ کرده و مانع رشد دانایی میشود؛ مانند مصرفکنندهای که در عمیقترین تاریکی قرار دارد. با بسته شدن حس، اطلاعات غلط به عقل رسیده و شخص تصمیمات نادرست میگیرد.
ساختارهای درون ما تحت تأثیر نفس اماره یا نفس مطمئنه هستند. وقتی در تاریکی باشیم، ساختارهای منفی رشد کرده و برای حفظ خودشان تلاش میکنند. اگر بخواهیم از تاریکی خارج شویم، حسهای منفی مانند یأس، ترس، حسادت، افسردگی و اضطراب که ابزار نیروی تاریکی هستند، جلوی ما را گرفته و با ایجاد حس ناامیدی، اجازه حرکت نمیدهند. آنها نمیخواهند مثلث دانایی رشد کند؛ زیرا ما در سکون چیزی دریافت نمیکنیم. نیروهای الهی میخواهند که ما حرکت کنیم؛ چون از این طریق تجربه به دست میآوریم و داناییمان رشد میکند.
وقتی شخص چند سال تحت سلطه تاریکی قرار دارد؛ مانند قومی است که در بدبختی زندگی میکند. برای رهایی از این شرایط؛ باید یک سری خواستههای خود را کنار گذاشته، تزکیه و پالایش کند؛ درغیراینصورت کسی نمیتواند به او کمک کند.
مهم نیست چه کسی حاکم این شهر است؛ بلکه خواستههای نفس اهمیت دارد. اگر بتوانیم با صبوری درد و رنجهای زندگی را تحملکنیم، آتش درون ما به آتش پاک تبدیل میشود؛ دراینصورت صفات و حسهای بد از درون ما بیرون رفته، بندها و گرهها بازشده و در آرامش زندگی میکنیم. گاهی اوقات شخص قادر به تحمل سختیها نبوده و با غر زدن، سنگداغ درونش را به دیگران منتقل میکند. این آتش سوزان علاوه بر ناراحتی و سوزاندن همه، اوضاع را وخیمتر میکند.
برای ایجاد تغییر در خودمان، تفکر بهتنهایی کافی نیست. باید مثلث دانایی رشد کند؛ یعنی تجربه کسب کرده و آموزش بگیریم. با تجربه کردن مسائل مختلف، حس ذرهذره تغییر کرده و باعث افزایش فهم و دانایی میشود. این حس پالایششده تصمیمات درست را به عقل ارسال میکند.
من هنوز جهانبینی کاملی ندارم؛ اما با آموزشهای استاد امین متوجه شدم که صفات منفی منیت و ترس در من وجود دارد که اجازه تفکر به من نمیدهند؛ مثلاً وقتی میخواهم رانندگی بیاموزم یا یک مشارکت ساده بگویم، ترس به سراغم میآید و ضربان قلبم بالا میرود.
نیروهای منفی برای حفظ بقاء خود به یکدیگر کمک میکنند. ما باید بدانیم که همهچیز در درون خود ما است و کسی نمیتواند به ما کمک کند؛ پس باید کمکم به دل ترسها برویم و با آنها روبرو شویم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) و رهایی 40 سیدی همسفر آهو و همسفر آتنا رهجویان راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)

مرحله ۳۰ سیدی همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم) و مرحله 30 سیدی همسفر مرضیه و همسفر الهه رهجویان راهنما همسفر زری (لژیون دهم)


تایپیست: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون بیستوچهارم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون پانزدهم)
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
145