جلسه دهم از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی باغستان کرج به استادی راهنما همسفر ستاره، نگهبانی همسفر بهار و دبیری همسفر اشرف با دستور جلسه «جهانبینی یک و دو» روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
همانطور که میدانید، دستورجلسه امروز درباره جهانبینی یک و دو است. همه ما که اکنون دور هم جمع شدهایم، روزی با حال خراب، حس و حال منفی و بسته، در دنیای ناامیدی به کنگره آمدیم. کنگره به ما امید داد. یادم هست روز اولی که وارد کنگره شدم، چقدر حالم خراب بود و در دنیای ناامیدی غرق بودم، اما کنگره به من امید داد. کنگره برای من نور امید شد و راهنماهایی را سر راهم قرار داد که آنها چراغ زندگیام شدند.
در کنگره با مقوله جهانبینی آشنا شدم. در جزوه جهانبینی، استاد امین خیلی زیبا مفاهیم را برای ما باز کرده و برای اینکه مطالب را بهتر و زیباتر درک کنیم، مواد اولیه جهانبینی را توضیح داده است. او میگوید جهانبینی یعنی چه؟ یعنی نگرش من نسبت به جهان بیرون و درونم، نسبت به اطرافم. همه اینها جهانبینی من را تشکیل میدهند. قبل از کنگره، جهانبینیام خیلی داغون بود. اصلاً چیزی به اسم جهانبینی نمیشناختم و نمیدانستم کجا هستم و به کجا باید بروم. اما وقتی در کنگره با این مفهوم آشنا شدم، نگرشم به جهان بیرون و پیرامونم مرا با خودم روبهرو کرد. این که من کجا هستم؟ رسالتم چیست؟ اینها باعث شد کمی تفکر کنم.
وقتی جزوه را خواندم و جلوتر رفتم، همه ما میدانیم که جزوه جهانبینی یک و دو است و در آخر صفحه نوشته شده «ادامه دارد»، یعنی پایانی ندارد. هر چقدر که بدانیم، باز هم کم است و بیشتر به ندانستنهایمان پی میبریم. چون هنوز نتوانستیم این دو جزوه را کامل درک کنیم، جهانبینی سه برایمان نیامده است. شاید حجم این دو جزوه کم باشد، اما مطالب عمیقی در آن نهفته است که سالها میتوانم بنشینم، تفکر کنم و آموزشهایی که از این دو جزوه گرفتم را روی خودم پیاده کنم و باز هم کم است.
در جزوه جهانبینی با تعریفهای زیادی آشنا شدم، مانند مفهوم سفر، یعنی حرکت از یک مبدأ معلوم به یک مقصد معلوم. نفس را به من توضیح داد، صور آشکار و صور پنهان را توضیح داد. اینکه من دو صور دارم: یکی پنهان و دیگری آشکار. مهمترین آن صور پنهان است که اکثر ما آدمها هیچ شناختی از آن نداریم. جهانبینی میخواهد صور پنهان را به من نشان دهد.
یک بخش از جزوه که خیلی دوست دارم دربارهاش صحبت کنم، درباره ترس است. نوشته شده که ترس کاری با انسان میکند که تفکرش را میخورد. یعنی کسی که ترس دارد، اجازه تفکر به او داده نمیشود. آقای مهندس مثالی میزنند: وقتی کسی شما را دنبال میکند و به در خانه میرسید، کلید را در قفل میاندازید، اما ترس آنقدر در وجودتان زیاد است که نمیدانید چطور کلید را بچرخانید و در را باز کنید. این نشان میدهد که ترس، تفکر را از من گرفته است.
بخش دیگری درباره منیت صحبت میکند. منیت مانع تجربه کردن انسانها میشود. منیت چیست؟ استاد امین میگویند منیت زمانی به وجود میآید که فردی خودش را بالاتر از هر کس دیگری بداند. اگر من، ستاره، خودم را بالاتر از دیگران بدانم، منیت اجازه نمیدهد تجربه کنم، از آدمها چیزی یاد بگیرم یا آموزش بگیرم. نمیتوانم آگاهیهایی که دارم را روی خودم پیاده کنم. فکر میکنم خیلی میدانم و هیچکس به اندازه من نمیداند. جزوه خیلی قشنگ ما را با این مفاهیم آشنا میکند.
اگر بخواهیم از منیت و ترس عبور کنیم، باید خواستههای نامعقولمان را از بین ببریم و آنها را به خواستههای معقول تبدیل کنیم. خواستههای نامعقول در نفس به وجود میآیند، یعنی چیزی که تعیین موجودیت میکند. نشانهاش این است که خواستهها به معقول و نامعقول دستهبندی میشوند. اکثر خواستههای نفس نامعقول هستند. اگر بخواهم از ترس، ضد ارزشها و منیت عبور کنم، باید اول از ضد ارزشها دوری کنم و آنها را به ارزشها تبدیل کنم.
خدا را شکر میکنم که در کنگره با این مفاهیم آشنا شدیم. اگر بخواهم به آرامش برسم، باید از ضد ارزشها دوری کنم و خواستههای نامعقولم را سرکوب کنم. باید بدانم چطور با ترسم کنار بیایم و از آن عبور کنم تا به آرامش و عشق برسم. خدا را شکر میکنم که در این مسیر قرار گرفتم و با این مفاهیم آشنا شدم.
در ادامه رهایی ۳۰ سی دی همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم)

و همچنین رهایی تغذیه سالم راهنما همسفر مهری توسط ایجنت معرفی گردید

و همچنین از اعضای سردار تقدیر شد.


مرزبانان کشیک: همسفر دریا و مسافر محمد رضا
عکاس: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
تایپ: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر نیره (لژیون اول)
ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
116