جهانبینی در کنگره60 در واقع نوع نگاه ما به زندگی است؛ یا به عبارتی دیگر آنچه ما از جهان هستی، ادراک، احساس و دریافت میکنیم. جهانبینی متعلق به تمام انسانها است و مانند یک طناب محکم است که انسان را از عمق تاریکی نجات میدهد و میزان دریافت افراد به خواست خود فرد بستگی دارد. جهانبینی به جهانبینی درونی و بیرونی تقسیم میشود. برداشت من از مسائل زندگی اگر اشتباه است؛ یعنی آن حسی را که از زندگی در صور آشکار و پنهان میگیرم حس درستی نیست؛ در واقع حس آلوده و جهانبینی غلط باعث میشود؛ آن چیزی که از جهان پیرامون دریافت میکنیم تصاویر نامفهوم باشد و در نهایت ما را به سمت مسیر غلط میکشاند؛ وقتی مسیر انسان غلط شد حس انسان بد میشود و وقتی چند بار مسائل را با حس بد انجام داد و حالش را خراب کرد، روی سیستم ایکس تأثیر میگذارد. نمیشود که من افکار نادرست داشته باشم؛ ولی جسم سالم داشته باشم؛ چرا که در واقع تمام تفکرات و حسهای ما روی جسم ما و مخدرهای درونی بدن تأثیر مستقیم میگذارد و در شادی، غم، نشاط، گریه، هیجان و حس تأثیر دارد و جهانبینی غلط ما باعث میشود که دچار مشکلات و معضلات متعدد شویم.
بنابراين اگر حس ما آلوده باشد به عقل اجازه نمىدهد كه تصميم درستى بگيرد؛ در نتیجه نمىگذارد كه ما به دانايى برسيم و آموزش ببينيم و میداند؛ وقتى كه ما به دانايى مؤثر برسيم، به هيچ عنوان اجازه نمىدهيم كه نفس با خواستههاى نامعقول خود، زندگى ما را در اختيار بگيرد. (علم اليقين) چيزهاى كه در اطراف ما هستند و هر روز ما آنها را مىبينيم و اطلاعاتى در مورد آنها مىشنويم؛ فقط يك اطلاعات عمومى است. همه ما مىدانيم كه مواد چه بلاها سر مصرف كننده مىآورد؛ ولى نمىدانيم كه با مصرف مواد تمام سيستمهاى صور پنهان هم از بين مىرود؛ چون همه چيز را فقط به ظاهر مىبينيم كه همان جسم فيزيكى است؛ كه از تعادل خارج مىشود. (عين اليقين) زمانى ما به اين مرحله مىرسيم كه با آموزش ديدن متوجه مىشويم كه مصرف مواد، هم جسم فيزيكى و هم صور پنهان را تخريب مىكند و به اين آگاهى رسيديم و آن را تجربه كردهايم. (حق اليقين) كسانى كه در كنار يك مصرف كننده قرار دارند و زندگى مىكنند؛ خيلى بهتر از دیگران مىتوانند بفهمند كه مصرف مواد، چقدر خطرناك است و تمام زندگى آنها را تحت شعاع خود میدهد و خود مصرف كننده كه مواد مصرف مىکند، بهتر از هر كسى مىداند؛ چون تجربههاى زيادى در اين مورد داشته است و با تمام وجودش آن را حس كرده است. من با آموزشهایی که درکنگره دیدم در واقع نوع نگاهم به زندگی را عوض کرد؛ وقتی انسان حقایق هستی را که در قالب یک جهانبینی درست است را آرامآرام فرا میگیرد متوجه خیلی از سؤالاتش میشود و اولین چیزی که به آن دست پیدا میکند آرامش است و این آرامش باعث میشود تصمیمات درست گرفته شود و برای رسیدن به هدفها صبور باشد و مطمئن باشد بهموقع به آنها میرسد.
در واقع اگر بخواهیم از یک مبدأ مشخص حرکت کنیم و به مقصد مشخص برسیم، قطعا نیاز به جهانبینی درست و دانایی درست داریم و در واقع تعریف عمل سالم هم طبق آموزش کنگره همین است؛ یعنی حرکت در مسیر درست. مسیر درست صراط مستقیم است و حرکت درست زمانی اتفاق میافتد که جهانبینی ما، جهانبینی سالم باشد که ما را به سلامت و صلح به هدف یا پایان مسیر برساند که اگر غیر از این باشد، آن حرکت کامل نمیشود و انسان مجبور به تکرار میشود که این تکرار باعث از دست رفتن انرژی و ناامیدی میشود و شاید شخص دیگر نتواند هیچوقت به پایان مسیرش برسد. بنابراین جهانبینی درست و حرکت در صراط مستقیم، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارند. اینکه در نوشتارهای کنگره محدودیت زمانی برای جهانبینی مطرح نشده و از الفاظ، خدا میداند، استفاده شده برای این است که انسان هیچگاه به تکامل مطلق نمیرسد و هیچ نقطه پایانی برای اینکه بگوییم جهانبینی به تکامل رسید، وجود ندارد؛ اما میشود به سمت این نقطه حرکت کرد و انسان باید بارها و بارها تجربه کند و شاید در این تجربهها شکست بخورد و تجربههای ناموفقی داشته باشد. به طور کلی میشود گفت که نمیتوان زمانی برایش درنظر گرفت، که کی و کجا انسان به نقطه تکامل میرسد.
نویسنده: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر زهرا( لژیون پنجم )
ارسال: همسفر شیدا رهجوی راهنما همسفر مهتاب( لژیون یکم ) دبیر سایت
نگهبان سایت: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا( لژیون سوم )
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
9