دومین جلسه از دورهٔ سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگرهٔ ۶۰، ویژهٔ مسافران نمایندگی غزالی مشهد، با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر شهرام، با دستور جلسهٔ "جهان بینی ۱و۲"در روز یکشنبه چهاردهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم یکبار دیگر این جایگاه را تجربه کنم. از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر میکنم که فرصت دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم و خدمت کنم. جهانبینی ۱ و ۲، همانطور که ما میدانیم وقتی مصرفکننده مواد میشویم بهمرورزمان جهانبینی خود را از دست میدهیم و تمام حسهای ما از بین میرود. با مصرف مواد میخواهیم مشکلهای خود را حل کنیم و به حال خوب برسیم، ولی بهمرورزمان در تاریکی بیشتری فرومیرویم. خدا را شکر میکنم که با کنگره ۶۰ آشنا شدم و توانستم ورود کنم و پس از مدتی توانستم حال خوب را تجربه کنم و دنیای بدون مواد واقعاً خوب و لذتبخش است. برداشت من از جهانبینی؛ یک سری از مواردی که در کتابهای درسی به ما آموزش میدهند، قطعاً به یاد داریم و به آن توجه و با خود تکرار میکنیم. بنیانگذار کنگره ۶۰، جناب آقای مهندس دژاکام و استاد امین که در کتابهای خود عنوان کردند که اکثرا یا مطالعه کردیم و یا در حال خواندن آن هستیم، خیلی ساده و روان توضیح داده شده است، به قول استاد امین، سخنران خوب کسی است که خیلی ساده توضیح دهد و همه متوجه شوند. جهانبینی یعنی یک سری از نقاط ضعف خودت را پیدا کنی و حق را به خودت ندهی، یک جنجالی که در خانه به وجود میآید، آستانه صبر خودت را بالا ببری، سریع تعادل خودت را از دست ندهی.

اگر یک ماشین پیچید جلوی شما زود از کوره در نرویم. جهانبینی یکی از اضلاع مثلث درمان است و یکی از ضلعهای اساسی است، اگر اینطوری باشد که مثلاً یک جدول بدهند و بگویند، مصرف شما فلان مقدار است و طبق این جدول عمل کن و مواد را قطع کن تا به درمان برسید؛ اما بدون آموزش جهانبینی قطعاً به درمان نمیرسیم و بعد از کوچکترین مشکلی دوباره به سمت مصرف مواد میرویم و علت آن همین قسمت روان و جهانبینی است، اگر ما جهانبینی را کار کنیم، خیلی راحتتر میتوانیم جسم خود را بهسلامتی برسانیم. واقعاً هرچه بیشتر روی جهانبینی کار کنیم، بیشتر متوجه میشویم. مثلاً من یادم است که در زمان مصرف چقدر آدم عصبی و ناراحتی بودم، هنگام رفتن به مکان مصرف ممکن بود، دو تا سه مرتبه بپیچم جلوی ماشینهای مختلف و درگیری و دعوا درست کنم، فقط در این فکر بودم که هرچه زودتر به مکان مصرف برسم، برایم مهم نبود که شاید راننده مقابل عجله دارد یا شاید بیمار دارد. جسم من کامل بهم ریخته بود و فکر میکردم انسان خوبی هستم، اما فهمیدم چقدر در حق اطرافیان خود بد کردم، بهخاطر این که جهانبینی من ضعیف بود، الان سعی میکنم، جهانبینی خود را بهتر کنم، معتقد هستم که خیلی زمان میبرد تا بتوانم خودم را به سطحی برسانم که قدرت کنترل خودم را داشته باشم، امیدوارم دیگر به اطرافیانم ضرر نرسانم. ممنونم از اینکه با سکوت به حرفهای من گوش کردید.
مرزبان خبری: مسافر حسین
عکاس: مسافر مصطفی
تایپ: مسافران سجاد و حمید لژیون چهارم، مسافر جواد لژیون پنجم
تنظیم و ارسال خبر: مسافر اصغر لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
44