سلام دوستان نیره هستم یک همسفر
استاد امین در مورد جهانبینی میفرمایند: یکی از دغدغههای من در دوران دبیرستان این بود که خیلی از مطالب فلسفی را متوجه نمیشدم و همیشه با وجود اینکه آقای مهندس جواب سوالات را میدادند برایم مبهم بود که چرا بعضیها اینقدر آرام هستند و بعضیها اینقدر عصبانی و... تا اینکه اتفاق بسیار خوبی افتاد و من باید جهانبینی را به گروه خانواده که شامل تمام ردههای سنی میشد آموزش میدادم و باید جوری صحبت میکردم که همه متوجه شوند، و آن زمان بود که این روش را در جزوههای جهانبینی وارد کردم. کسی که بتواند هر آنچه بلد است با آموزش خیلی ساده در اختیار دیگران بگذارد، معلم بسیار خوبی است. پیام جزوه جهانبینی این است که ساختارهایی که در بیرون میبینیم مثل دولت، ارتش و... در درون انسان نیز وجود دارد و باید ربط بین اینها را پیدا کرد که نشان از پیچیدگی انسان دارد. من فکر میکردم که ما یک عقل داریم مثل پادشاه، پس چرا نمیتواند همیشه حکمران خوبی باشد؟ چون یک سری نیروهای مافیایی در درون ما هستند که اجازه نمیدهند، پس پیام جهانبینی این است که هر فردی میتواند تغییر کند. همه چیز در درون ماست و قدرت مافیای درون ما از خواستههای نامعقول ماست، و تنها راه از بین بردن مافیای درون، تغییر دادن خواستههاست. این مافیای درون در اثر حسها و افکار غلط و حرکت در جهت تاریکیها با گذشت سالهای سال به وجود آمده است و تلاش روزافزون در جهت قویتر شدن خود دارد ولی این را باور دارم که هر چقدر هم قوی باشند با حرکت در صراط مستقیم مطمئناً در آینده حسابمان صفر میشود و آن ساختار از بین میرود. جهانبینی ۱ و ۲ یک نقشه است که در مسیر به آن نیاز داریم و اگر استفاده نکنیم از یکسری حسها برخوردار نمیشویم چون با شناخت ساختار حس و قلب وارد مرحلهی بعد میشویم. علم فیزیک جدای از انسان نیست و در فیزیک باید دو چیز داشته باشیم: نیرو و مسیر حرکت. مثل قطار و مسیر حرکت آن؛ عامل حرکت در انسان حس است، اینکه من با چه حسی، چه کاری انجام میدهم، تعیین میکند ماهیت انرژی برای انجام آن عمل مثبت است یا منفی، حس در جهت فرامین الهی است یا شیطانی و مشخص میکند من میخواهم به کجا برسم. معادله حرکت میگوید وقتی حس منفی داری اصلاً حرکت نکن زیرا کل ساختار را منفی خواهی کرد، با حس منفی تبدیل به یک زورگو میشویم و... بهتر است تا مثبت نشدن حس درونمان حرکت نکنیم.
سلام دوستان پروانه هستم یک همسفر
شاکر خداوند و آقای مهندس هستم به خاطر وجود کنگره و بودن من در اینجا، جهانبینی برای من پروانه مانند یک طناب است که به من کمک میکند تا از عمق تاریکی بیرون بیایم و از تمام چیزهایی که از دست دادم، تمام حسهای خوب و تواناییهایی که داشتم و جایش ناتوانایی و حسهای منفی را جایگزین کردم را دوباره بهدست بیاورم. به قول استاد امین، جهانبینی برای همه انسانها نیاز و برای کسانی که در تاریکی هستند نیاز مبرم است. جهانبینی الفبای یک زبان است. برای اینکه جهانبینی من تغییر کند باید دانایی من افزایش پیدا کند و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که ترس و ناامیدی و منیت است عبور کنم تا به دانایی مؤثر برسم و برای این مهم باید بدانم ترس چیست؟ ناامیدی از چه چیزهایی شکل میگیرد؟ در کنار اینها خشم و نفرت و نفس اماره و نیروهای بازدارنده و تخریبی و یا حقههای نفس را بشناسم و با آموزش و تفکر و تجربه برای درمان خودم قدمی بردارم. باید بدانم تا یک پنجم از دانایی را بالا نبرم و آن دانایی را عملاً انجام ندهم نمیتوانم یک پنجم از کارهای ضد ارزشی را کنار بگذارم. ما باید با کمک جهانبینی نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسیم و زمانی که شناختیم به ما کمک میکند تا نیروهای منفی را تشخیص داده و از تاریکی خارج شویم و با تقویت نیروهای مثبت درون خود به سمت روشنایی حرکت کنیم. اگر مطالب سخت است و ما متوجه نمیشویم، جهانبینی با یه سری تصویرسازی که انجام داده همه چیز را ساده کرده، مثلاً: نفس را مثل شهر و نفس اماره را مثل قبیله وحشی در نظر گرفته تا بفهمیم درون و بیرون ما چطور است تا بفهمیم ساختار منفی چطور در ما ریشه و جا باز میکند. جهانبینی یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان. جهانبینی درون ادراک و برداشت و احساس به خود و درون است و جهانبینی بیرون، ادراک و برداشت من از بیرون. جهانبینی درون خیلی مهم است، تفکرات درونم باعث میشود که من چطور بیرون را ببینم. اگر من درونم طلبکار باشد، از همه دنیا طلبکارم. جهانبینی حکم عینک را برای من دارد که باعث میشود ما همه چیز را درست و دقیق ببینیم و بههمریختگی کمتری داشته باشیم. امید که بتوانم در مسیر کنگره در این صراط مستقیم ثابتقدم بوده و قدرت تمیز خوب از بد را با توجه به آموزشها دریافت کنیم و این جهانبینی در روزمرگیهایمان راهی باشد برای بهتر زندگی کردن. آمین.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
جهانبینی اولین بار در کنگره ۶۰ بهعنوان یکی از مؤلفههای درمان اعتیاد مطرح شد. ابتدا به تعریف آن میپردازیم: جهانبینی یعنی آنچه ما نسبت به کل هستی (جهان درون و بیرون) برداشت، ادراک، دریافت و احساس میکنیم، جهانبینی نام دارد. جهانبینی در مثلث سهضلعی درمان اعتیاد قرار گرفته است که این سه ضلع شامل جسم، روان و جهانبینی هستند. این محور تنها برای مسافران نیست، بلکه همسفران هم باید آن را فرا بگیرند و در زندگی خود به کار ببرند. تمامی انسانها میتوانند با جهانبینی، راه و روش درست زندگی کردن را بیاموزند و نگرش و تفکر خود را نسبت به هستی تغییر دهند.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
جهانبینی چیست؟ آنچه را ما نسبت به جهان درون، بیرون، ادراک، احساس و دریافت میکنیم، جهانبینی نام دارد. یکی از اضلاع مثلث درمان اعتیاد که شامل جسم، روان و جهانبینی است، مورد اعتقاد کنگره ۶۰ میباشد. باید هر سه ضلع به تعادل برسند. جهانبینی متعلق به همهی انسانهاست و همهی انسانها به جهانبینی نیاز دارند. روی جلد جزوهی جهانبینی نوشته شده جهانبینی کاربردی، که کاربردی کردن آن گاهی کار دشواری است، چون اینجا نیروهای بازدارنده به میان میآیند. ولی ما میتوانیم با آگاهی، علم و دانش، جهانبینی را کاربردی کنیم و نگرش و فکر درستی نسبت به جهان داشته باشیم، چون جهانبینی طناب محکمی است که کمک میکند انسان از تاریکی نجات پیدا کند.
رابطخبری: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
91