English Version
This Site Is Available In English

جشن اولین سال رهایی مسافر عباد

جشن اولین سال رهایی مسافر عباد

جلسه دوم از دوره چهل و سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی ستارخان، به استادی راهنما محترم مسافر محسن، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر حسین ، با دستور جلسه "جهانبینی 1 و 2 "  شنبه 13 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد .

خلاصه سخنان استاد :


سلام دوستان محسن هستم مسافر، خدا را شکر می‌کنم که امروز به واسطه تولد عباد عزیز در خدمت شما هستم و همچنین روز معلم را به همه راهنمایان کنگره ۶۰، در راس جناب آقای مهندس تبریک می‌گویم. اگر بخواهم خیلی ساده درباره جهانبینی بگویم جهانبینی : نوع نگرش یک انسان نسبت به خودش و جهان هستی است، دو تا موضوع را اینجا مطرح کردیم یکی انسان و دیگری هم  هستی امروز من اگر بخواهم جهانبینی  یاد بگیرم به عبارتی باید خودم را اول بشناسم  من باید توانایی ها و ضعف خودم را بدانم و من بایستی قوانین اصلی را بدانم، همان جمله که استاد امین داخل جزوه آورده است :  ما برای این جهانبینی را فرا می‌گیریم که قوانین زندگی را یاد بگیریم من اگه قوانین زندگی را بلد نباشم و یاد نگیرم خب قطعاً به مشکل خواهم خورد. مهم‌ترین قانون، قانون عمل متقابل است همان قضیه کاشت و برداشت که امروز اگر من باد بکارم طوفان درو می‌کنم؛  من اگرجهانبینی را یاد نگیرم  حتی اگر درمانم بشوم در کنگره امکان برگشت دوباره به مواد را دارم، من اگر امروز جهان‌بینی را یاد نگیرم در کنگره چگونه می‌توانم خدمتگذار باشم چگونه می‌توانم بخشش مالی داشته باشم .

بخش دوم دستور جلسه، تولد یک سالگی عباد عزیز هست. قبل از اینکه در مورد عباد صحبت بکنم می خواهم یادی هم بکنم از محمد عزیز، برادر عباد که پارسال به طور ناگهانی از دستش دادیم روحش شاد ؛ عباد به ظاهرش نمی‌‌آید، ولی طی سفر کمی من را اذیت کرد، در آن دوره که عباد وارد لژیون شد، رهجو های دیگر از لحاظ سنی پایین تر از من بودند  خدا را شکر کردم که بالاخره یکی که سن و سالش بیشتر است و می‌توانم با اوکمی راحت تر برخورد بکنم وارد لژیون شد، از روی ظاهر مظلوم عباد نباید قضاوت کرد سه ماه با او چالش سی دی نوشتن داشتم یعنی هر جلسه می‌آمد سی دی به همراه خودش نداشت ، دیگر دید من هر جلسه تاکید می‌کنم به نوشتن  سی دی بالاخره نوشت ، عباد وقتی وارد کنگره شد سقوط آزاد بود با مصرف شیشه و هروئین، حال اوضاع او از لحاظ ظاهری خوب بود ولی باطنی خراب بود، ولی خدا را شکر بعد از اینکه شربت اوتی استفاده کرد و راه درمان را پیش گرفت حال خوبی نصیبش شد، در ادامه هم خدمت در بخش آبدارخانه را شروع کرد و در نهایت این روز را به عباد عزیز تبریک می‌‌گویم و امیدوار سالیان سال سلامت باشد و این لبخند از روی صورتش پاک نشود.

در ادامه جشن اولین سال رهایی عباد برگزار گردید :

اعلام سفر مسافر
آخرین آنتی ایکس شیشه ، هروئین 12 ماه سفر کردم به راهنمایی آقا محسن درودیان رهایی یک سال

آرزو مسافر
امیدوارم هیچ کس نا امید از اینجا نرود و به رهایی برسند


خلاصه سخنان مسافر عباد:
سلام دوستان عباد هستم یک مسافر اگر بخواهم از داستان شروع شدن اعتیادم برایتان تعریف بکنم من تا سن 35سالگی از اعتیاد و مواد مخدر بدم می‌آمد ، اگر در ماشین  یا اتوبوس بودم شخص مصرف کننده کنار من می‌نشست از ماشین پیاده می‌شدم ؛ وقتی من آمدم به تهران در کارگاه ساختمانی مشغول به کار شدم ، با شخصی آشنا شدم  و از چند دود تریاک به هروئین و شیشه رسیدم ، به مدت 7 سال کارتن خواب بودم ؛ چند مرتبه به کمپ رفتم و نتیجه نگرفتم و بعد به کنگره آمدم ؛ اگر در اینجا می‌خواهید به رهایی برسید باید ماندگار باشید و فرمان بردار تا به رهایی و حال خوش برسید و در انتها از آقای مهندس بابت فراهم نمودن این بستر و از راهنمای خوبم آقا محسن تشکر می‌کنم .

خلاصه سخنان همسفر صامت :
سلام دوستان صامت هستم یک مسافر
در یک خانواده اگر برای یک نفر هم جرقه‌ای زده شود بقیه خانواده هم به سمت روشنایی حرکت می‌کنند ، الان که عباد عزیز به رهایی رسیده است امیدوارم شرایط فراهم شود که خانواده‌اش بعد از گذشت 15 سال به نزد او برگردند ؛ انشالله دعا کنید با دل‌های مهربانتان این اتفاق برای این خانواده رخ دهد و این خانواده به آغوش یکدیگر برگردند .
 

تایپ : مسافر امیرحسین ، مسافر ماهان
عکس : مسافر ماهان
تنظیم و انتشار : مسافر امیرحسین ، مسافر ماهان
مرزبان خبری : مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .