همه ما همسفران و مسافران که در کنگره۶۰ درمان میشویم و آموزش میگیریم با یکی از منابع آموزشی کنگره۶۰ که جزوه جهانبینی است، آشنا هستیم. شاید تعدادی از ما آموزش جهانبینی را در مقاطع تحصیلی مختلف برای گرفتن نمره فرا گرفتهایم و عبور کردهایم، دریغ از اینکه بدانیم جهانبینی کلید اصلی و اولیه راه درست زندگی کردن را به ما نشان میدهد. ممکن است استاد ماهری نبوده که واضح برای ما جهانبینی را آموزش دهد یا هدف اصلی ما چیز دیگری بود که به کنکاش در مورد این واژه پرمحتوا نرفتهایم و هزاران دلیل دیگر. به نظر من مهمترین دلیل برای تعریف درست از جهانبینی این است که باعث ادراک درست ما از خودمان و جهان اطرافمان میشود. ابتدا برای درک درست بایستی مبدا، مقصد و هدف خود را بدانیم که در غیر این صورت کلید اصلی را گم خواهیم کرد. جهانبینی شاهکلیدی برای رسیدن به گنج درون خودمان میباشد. اولین مثلث که در جزوه جهانبینی مطرح شده است، مثلث درمان اعتیاد است که شامل جسم، روان و جهانبینی میباشد و یکی از ضلعهای مهم آن جهانبینی است که به واسطه آن جسم و روان هم به تعادل میرسند که چگونگی ادراک، احساس، دریافت و برداشت من را از جهان درون خودم و جهان هستی را روشن میکند. اینکه هر چیزی که در جهات هستی وجود دارد، میتواند در درون من هم باشد، صور آشکار و صور پنهان انسان را ترسیم میکند و اینکه من چه نگرشی بایستی نسبت به خودم و دنیای اطرافم داشته باشم که همان فرق نگاه اتفاق میافتد. فرق نگاهی که از دنیای تاریکی به سمت روشنایی تغییر میکند.
اگر یک سفر اولی که مفهوم جهانبینی را درست آموزش دیده باشد و فرق نگاه را در خود حس کرد باید بداند که در مسیر درست آموزش و درمان قرار گرفته است و حرکت میکند. اضلاع مثلث درمان اعتیاد مکمل هم هستند و در امتداد یکدیگر باید به تعادل برسند. در صفحه اول جزوه جهانبینی ۱ در بند میانی که استاد امین میفرمایند: «انشاالله گامی باشد به جهت رهایی وجود خویش از بندهای نادیدنی جهالت و اهریمن بازیافتن نیروهای از دست رفته خویش و رسیدن به اندیشههایی که شایسته نام انسان است.» یعنی گرهها و بندها در درون انسان قرار دارد؛ باید کاووش کند تا شاهکلید گنج درون خود را بیابد. اگر دنیای درون تغییر کند، میتواند دنیای بیرون را هم تغییر دهد. این زمانی اتفاق میافتد که مصالح اولیه صور پنهان را بشناسد که شامل عقل، حس، ذهن، آرشیوها و کالبدهای هفتگانه که هیچکدام با چشم دیده نمیشود و در کمین اهریمن است. اهریمن در جاهای تاریک مخفی میشود و قدرت تشخیص را از انسان میگیرد؛ اما با رسیدن نور به انسان این مصالح را از نادیدنی بودن خارج میکند و انسان به مرحله قدرت تشخیص میرسد. اینکه چگونه با این مصالح و شناخت درست آنها بتواند نیروهای از دست رفته خود را پیدا کند تا به اندیشهای که شایسته نام انسان است برسد.
پس هدف اصلی جهانبینی رسیدن به اندیشهای درست و سالم، انسان بودن و انسانی اندیشیدن است که در وادی اول تفکر این مطلب را بیان میکند و در جهانبینی کاربردی هم بر این موضوع تأکید دارد. کلمه کاربردی باعث شده تا این منبع آموزش را متمایز کند؛ یعنی باید در حین آموزش، آن را اجرا کرد تا تجربه کسب نمود. در ادامه استاد مثلث دانایی را ترسیم میکنند که شامل تفکر ، تجربه و آموزش است و با به تعادل رسیدن نسبی این اضلاع انسان به دانایی موثر میرسد. انسان باید برای رسیدن به این مرحله از گذرگاههای سخت عبور کند تا ظرف درونیاش بزرگتر شود و نقطه تحملش بالا برود که همان مثلت نادانی انسان است که شامل ترس ، ناامیدی و منیت است و در ادامه نفس را تعریف کردند که خواسته معقول و غیرمعقول دارد که برای تشخیص آنها باید در صراط مستقیم بود و از ضدارزشها دوری کند.
در پایان سپاسگزارم از استادی که به من آموخت من کیستم و رسالتم چیست. تبریک به مناسبت روز معلم خدمت استاد، راهنما و معلم درست زیستن. از خداوند بزرگ برای ایشان و خانواده محترمشان طول عمر باعزت خواستارم.
نویسنده: ایجنت پارک پردیسان، راهنما همسفر شهین
تهیهمقاله: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبانسایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
130