امیدواری نیرویی سازنده در بحران‌ها

همسفر محبوبه و مسافرشان با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی متادون وارد کنگره شدند. مدت ۱۳ ماه و ۲۰ روز به راهنمایی آقا احمد و خانم شکوفه به روش DST و داروی OT سفر کردند. هم‌اکنون با دستان پرتوان آقای مهندس مدت ۱ سال و ۵ ماه است که از بند اعتیاد آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر محبوبه در کنگره بدمينتون و رشته ورزشی مسافرشان والیبال است.

چه چیز باعث می‌شود ما به بیهودگی فکر کنیم؟

زمانی که ما در مسیر ضدارزش‌ها حرکت کرده و به مسائل منفی فکر می‌کنیم حس‌های منفی در ما ایجاد می‌‌شود؛ مثل ترس، افسردگی و ناامیدی. ناامیدی مسئله مهم و حائز اهمیتی است. زمانی شخص می‌بیند در کوهی از مشکلات فرو رفته و کاری از او ساخته نیست، باعث می‌شود که نتواند درست تفکر کند و همیشه می‌گوید چرا من؟ آن موقع است که از صراط مستقیم خارج می‌شود و در تاریکی فرو می‌رود؛ زیرا ناامیدی یک نیروی منفی است و مانع حرکت در مسیر مثبت می‌شود. خود من زمانی که در کنار یک مصرف‌کننده زندگی می‌کردم هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم و همین باعث می‌شد انسانی بشوم که هیچ انگیزه‌ای برای حرکت در زندگی نداشته باشد، کاملاً ناامید شده بودم، این حس‌های منفی باعث شده بود که من اعتمادبه‌نفس خودم را به علت تفکرات غلط و حرکت در مسیر ضدارزش‌ها و درگیر شدن با بیماری جسمی و روانی از دست بدهم و فکر کنم انسانی هستم که بیهوده به دنیا آمده‌ام.

در وادی دوم گفته می‌شود انسان‌ها تاریکی را تجربه می‌کنند برای رسیدن به روشنایی، آیا می‌توان بدون تجربه تاریکی به روشنایی رسید؟

چون جهان بر پایه‌ اضداد بنا شده، انسان‌ها تاریکی‌ها را تجربه می‌کنند تا به عظمت روشنایی‌ها پی ببرند. آقای مهندس می‌گویند؛ الماس برای الماس شدن فشارهای زیادی را تحمل کرده، انسان‌ها برای این‌که به آرامش برسند باید سختی‌های زیادی تجربه کنند و این‌که انسان تا بدی نبیند خوبی را نمی‌توان به تنهایی درک کند. ما انسان‌ها معمولاً زمان را در نظر نمی‌گیریم و فقط می‌خواهیم به خواسته‌های خود برسیم، خواسته یا ناخواسته در تاریکی فرو می‌رویم، باید برای خروج از گذرگاه‌های سخت عبور کنیم. تا زمانی که همه چیز خوب و خوش باشد هرگز تاریکی و ظلمتی وجود ندارد، دیگر آموزش معنایی ندارد؛ چون انسان برای رسیدن به این‌ها باید تلاش کند تا از زندگی لذت ببرد، اگر همه چیز خوب باشد این لذت از ما گرفته می‌شود، پس تاریکی‌ها لازمه زندگی ما هستند.

فکر می‌کنید تجربیات گذشته می‌تواند در حل مشکلات آینده به شما کمک کند؟

بله! امید و امیدواری نیروهایی هستند که ما را در سخت‌ترین شرایط زندگی قدرتمند نگه می‌دارند و به جلو پیش می‌برند، قبلاً شاید اصلاً امیدی به زندگی نداشتم؛ ولی الان با وجود کنگره و آموزش‌ها به زندگی امیدوارم شدم و وقتی به تجربیات گذشته خود نگاه می‌کنم که چطوری آنها را پشت سر گذاشتم به‌جای تمرکز روی مشکلات، راه حلی برای آنها پیدا می‌کنم، با تفکر به دنبال اهدافم می‌روم؛ چون در ناامیدی بسی امید است و مشکلات نباید باعث شوند ما دست از کار و تلاش برداریم، باید از تجربیات گذشته درس بگیریم، از شکست‌ها پل پیروزی بسازیم و نباید به گذشته فکر کنیم، گذشته گذشته است و نیازی نیست گذشته را شخم بزنیم و خود و دیگران را سرزنش کنیم، باید به گذشته نیم‌نگاهی بیندازیم که چگونه از تاریکی به سمت روشنایی رفتیم، من گذشته را نمی‌توانم فراموش کنم؛ ولی می‌توانم به‌خاطر اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده‌ام خودم را ببخشم.

در مورد نیروی برتر و تأثیر آن در زندگی خود تجربه‌ای دارید؟

بله! همان‌طور که در وادی چهارم آمده بیشترین بار مسئولیت حیات ما بر عهده خودمان است و دست‌های آسمانی فقط القاء افکار را انجام می‌دهند و ما باید خط و خطوط و میزان مسئولیت‌های خود را تشخیص بدهیم، من امروز خوب در مورد کارهایم فکر می‌کنم و زمانی به نتیجه می‌رسم و موفق می‌شوم که به نیروی برتر متصل باشم و در جهت مثبت حرکت کنم. همیشه نباید در زندگی دنبال حمایت نیروی برتر از لحاظ مالی باشیم گاهی حمایت معنوی است؛ مثل آشنا شدن با کنگره، رها شدن مسافرم، نبود مواد مخدر در زندگی‌ و آموزش گرفتن‌ درس زندگی.

چگونه می‌توان صراط‌ مستقیم را پیدا کرد یا ویژگی‌های صراط ‌مستقیم چیست؟

با تعقل و تفکر به صراط مستقیم دست پیدا کنیم؛ اگر کاری را می‌خواهیم انجام بدهیم توأم با تفکر باشد به تمام خواسته‌های خود می‌رسیم؛ ولی اگر کاری را که می‌خواهیم انجام بدهیم بدون تفکر باشد آن کار به بیراهه کشیده می‌شود، بنابراین پیدا کردن راه بسیار مهم است، برای کشف حقیقت نیازمندیم رمز و راز آن را بگشاییم، پس باید مشکلات را بشناسیم و راه حل آ‌ن‌ها را پیدا کنیم، بعد اقدام به حرکت هم مهم است، باید از راه درست وارد شد تا مسیری که طی می‌شود صراط‌ مستقیم بشود، انسان‌های زیادی بودند در طول زندگی خود به دلیل این‌که نتوانستند راه درست را پیدا کنند زندگی آن‌ها متلاشی شده و به سوی نابودی رفته‌اند، پس ما باید آموزش ببینیم و به آگاهی و دانایی برسیم که در مسیر به عشق‌ و محبت دست یابیم.

کلام پایانی ...

ممنون از شما که این فرصت در اختیار من گذاشتید. از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان سپاسگزارم و از راهنمای خوبم خانم شکوفه تشکر می‌کنم.

تهیه و تنظیم مصاحبه: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان