در سیدی تاریکی، استاد امین به بررسی دو موضوع کلیدی میپردازد: نخست، اهمیت پیدا کردن نقطه مبدا یا تواناییهای انسان است. این مفهوم با متد DST که توسط مهندس حسین دژاکام برای درمان اعتیاد معرفی شده، مرتبط است. برای درک بهتر زندگی و تصمیمگیریهای درست، باید اندازهها و معیارهای مشخصی را شناسایی کنیم. این اندازهها به ما کمک میکنند تا بفهمیم چرا یک کار را انجام میدهیم یا کالایی را میخریم و آیا این انتخابها منصفانه و مفید هستند یا خیر.
دومین موضوع، انتخاب در خواستهها است. پس از شناسایی اینکه آیا یک انتخاب درست است یا نه، باید تصمیم بگیریم که آیا از لذت آن لحظه بگذریم یا خیر. اگر بتوانیم از این لذت عبور کنیم، جهشهای مثبتی در زندگیمان رخ میدهد که به تدریج تأثیرات مثبتی بر حس و حال ما خواهد گذاشت و زندگیمان را تغییر میدهد.
این مباحث به ما کمک میکند تا به درک عمیقتری از خود و انتخابهایمان برسیم و زندگی بهتری بسازیم. یعنی شروع به ساخته شدن میکند، زیرا پایهاش درست است. در غیر این صورت، چیزی جز تخریب به وجود نمیآید و شخص دائماً انرژی میسوزاند و باید از انرژیهای ذخیره شده خود استفاده کند که نتیجهای جز خماری، ضعف و بیحالی نخواهد داشت.
موضوع بعدی درباره داستانهای پیامبران است که معمولاً در ماه رمضان به آن پرداخته میشود. داستانهای پیامبران در کلام الله بسیار مهم هستند، زیرا خود کلام الله میفرماید که این داستانها باعث تثبیت فواد، یعنی آرامش دل، میشوند.
اولاً، پیامبران بلا استثنا زندگی بسیار سختتری نسبت به مردم عادی داشتند. ثانیاً، ویژگی خیرخواهی در آنها وجود داشت و تمام سعی خود را میکردند تا مردم را بیدار کرده و فرامین الهی را منتقل کنند.
ویژگی سوم پیامبران این بود که آن همه سختی را تحمل میکردند و آزمون میدادند. یعنی فرامین الهی ابتدا به خودشان نازل میشد و از آن مطالب استفاده میکردند تا گرههای خود را باز کنند. وقتی از مراحل و رنجها عبور کرده و در آزمونها قبول میشدند، به آنها رسالت داده میشد. داستان رسول اکرم نیز نمونهای از این موضوع است.
این ویژگیها به ما یادآوری میکند که برای رسیدن به هدفهای بزرگ، باید از سختیها عبور کنیم و در آزمونها موفق شویم. انسان وقتی پالایش و تزکیه را از خود شروع کند، ایمانش چند برابر میشود. مطالب و داستانهایی که در کلام الله آمده، برای یک زمان خاص نیستند. به عنوان مثال، قوم عاد که در کلام الله نامشان آمده و پیامبرشان حضرت هود بوده است و یا قوم ثمود و قوم لوط، اینها جنبههای عام و خاص دارند. جنبهی عام آنها این است که قومی در یک زمان زندگی میکردند و از فرامین الهی پیروی نکردند و دچار عذاب الهی شدند. این واقعههای تاریخی پندآموز هستند، اما این پند زمانی معنا پیدا میکند که جاری باشد.
قوم عاد از "عود" میآید؛ یعنی قومی که برگشت میکند، اما نه به سمت روشنایی، بلکه به دل تاریکی و نیروی منفی. خداوند در قرآن میفرماید که قوم عاد دارای ویژگیهایی بودند که اگر شما هم آن ویژگیها را داشته باشید، مانند قوم عاد هستید. قوم عاد قومی انکارکننده و سرکش بودند که عصیان میکردند.
نیروی منفی برای پیشبرد کارش به ابزاری همچون تاریکی نیاز دارد تا حقایق را پنهان کند. کسی که به سمت تاریکی و نیروی منفی برود، دیگر کمکی از جانب اولیا دریافت نمیکند، زیرا مرزی بین تاریکی و روشنایی وجود دارد و روشنایی نمیتواند در تاریکی وجود داشته باشد. این نکات به ما یادآوری میکند که برای رسیدن به روشنایی و ایمان، باید از تاریکی و نیروی منفی دوری کنیم و به پالایش و تزکیه خود بپردازیم.
تایپ و نگارش: همسفر مهناز، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر راضیه، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
عکس: همسفر سهیلا، رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر معصومه، رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
69