English Version
This Site Is Available In English

این وادی التیامی بر ویرانی من بود

این وادی التیامی بر ویرانی من بود

در مسیر پر پیچ و خم زندگی، ناگهان زمانی فرا رسید که تاریکی اعتیاد بر من چیره گشت و دیگر چیزی از نعمت‌هایم، فرصت‌هایم و نوری از امیدواری را نمی‌دیدم و زندگی‌ من سراسر تاریکی مطلق بود اما خداوند مهربان مثل همیشه رحمتش را بر من ارزانی کرد و من را از قعر چاه تاریکی بیرون کشید. او از طریق پیر فرزانه‌ای که معلم عشق بود، مسیر رسیدن به بهشت را نشانم می‌داد که برای رسیدن به آن سرزمین صلح و آرامش، باید از ۱۴ آبادی یا همان ۱۴ وادی می‌گذشتم و از هر آبادی برای سکنی گزیدن در بهشت برای خودم توشه‌ای برمی‌گزیدم.

در وادی یا آبادی اول تفکر و تعقل درست را همراهم آوردم که باید زمینه‌ساز تمام حرکت‌های من می‌شد اما در آبادی دوم که التیامی بر ویرانی ناامیدی‌ام بود، باید می‌آموختم که: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. باید خودم را با تمام توانایی‌ها، استعدادهایم، خطاها و اشتباهاتم همراه خودم می‌کردم زیرا همه مطالب در درون و برون ما است. باید می‌آموختم که من برای رسالتی عظیم قدم به حیات گذاشته‌ام؛ باید نقش خود را پیدا می‌کردم و با قدم گذاشتن در مسیر ارزش‌ها و دوری از ضدارزش‌ها، از نیروهای مافوق کمک می‌گرفتم تا در ادامه بتوانم از گذرگاه‌های سخت زندگی جان سالم به در ببرم و آزاد و رها به‌سوی بهشت رهسپار گردم.

امروز بسیار خوشحالم از اینکه جنگ سختی که در افکارم بود و من را به مرز پوچی و بیهودگی می‌کشاند، پیروز گشتم و با تمام توان در مسیر پی بردن به عظمت روشنایی‌ها قدم گذاشته‌ام. خداوند را هزاران بار حمد و سپاس می‌گویم برای این نور هدایت و برای تمام راهنمایانی که چراغ هدایت‌گر من شدند و برایم خواندند: در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است.

نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فهمیه (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر دیبا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ثبت: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .