جلسه دهم از دوره بیستوهفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ایمان به استادی همسفر آرنیکا، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم، از نگهبان، دبیر، ایجنت محترم و مرزبانان سپاسگزارم که فرصت تجربه این جایگاه را به من واگذار کردند. دستور جلسه وادی دوم است؛ به نظر من پیام این وادی عشق، محبت و امیدواری است. آقای مهندس میفرمایند: همه ما گمگشتگان هستیم. داشتم فکر میکردم آن مبدأ که ما گم شدیم کجا بود؛ آنجایی که دنیا به آخر رسیده مانند بچهای که گم میشود و در حال گریه است و از او میپرسند: چرا گریه میکنی؟ میگوید: مادرم گم شده است. من نیز این حس را داشتم، ما همه وصل هستیم به بندهای اولین که نقطه اتصال آن بندها، عشق و محبت قدرت مطلق به مخلوقین است شاید آن نقطهای که گم شدیم همانجا بود.
خداوند هیچگاه انسانها را تنها و رها شده در این جهان هستی قرار نداده است ما همه پشتیبانی داریم و او همیشه حمایتگر و نظارهگر است و ما را یاری خواهد کرد. از عشق پرودگار ذرهای در انسانها دمیده شده است و همه ما قدرت مطلق هستیم و به نظر من این پذیرش کامل است. کرمی که در لجنزار تا آن مردار سگ که بوی تعفن میدهد، مصرف کننده که هیچ تعادلی ندارد، تمام زشتیها و زیباییهای عالم همه را باید پذیرا باشیم و در کنار آنها زندگی کنیم و اجازه بدهیم آنها نیز زندگی کنند و مسیر رشد و تکامل خود را پیش بروند و به نظر من اینگونه دیگر هیچ ضد ارزشی وجود نخواهد داشت و ما میتوانیم از مسیر رشد خود لذت ببریم و در این راه به آن حال خوش، صلح و آرامش درون برسیم.
اگر در این مسیر حرکت کنیم، پذیرش کامل همراه با رضایت قلبی و واقعی برای ما به وجود میآید و به جایی میرسیم که نیروهای درون که مانند قلههای آتشفشان آرام و بیصدا هستند، در خودآگاه و ناخودآگاه ما یکی یکی قدرت پیدا میکنند و میتوانیم از آن نیروها استفاده و بهره برداری کنیم و به آنها توان حرکت بدهیم که به واسطه این نیروها تمام مشکلات خود را حل و روابط خود را مدیریت کنیم.
قطعاً وقتی به جایگاه صلح و آرامش برسیم پذیرش کامل با رضایت قلبی برای ما اتفاق میافتد. جلب حمایت پروردگار ساز و کار خود را دارد و آن اطاعت از قوانین جهان هستی و دوری از ضد ارزشها است و اگر به اینجا برسیم آن نقطه امن که همان پذیرش است برای ما اتفاق خواهد افتاد؛ به خدا اعتماد کنیم شاید این پذیرش با درد و رنجهای بسیار زیادی برای تک تک ما همراه باشد، زمانی باید مثل موسی از دریا عبور کنیم، مثل ابراهیم در دل آتش برویم، مانند یوسف درون چاه بیفتیم و شاید با پای برهنه روی گداختههای آهن راه برویم نه برای سوختن و خاکستر شدن بلکه برای رسیدن به نور و با آن نور بتوانیم عشق ورزیدن و خدمت کردن به مخلوقین را در خود زنده کنیم.
اتفاقی که برای من در تعطیلات عید افتاد به جای مسافرت به بیرون، به درون خود سفر کردم و تفکرات زیادی انجام دادم و به این نقطه رسیدم که دستمان را در دستان خداوند محکم نگاه داریم به جای اینکه پایمان را در کفش خدا بگذاریم. به هدف و برنامهای که برای ما تدارک دیده است؛ به گذر زمان و هوشمندی کائنات اعتماد کنیم و اجازه دهیم خداوند آنچه برای ما نوشته است انجام دهد، مطمئن باشید که در پس آن رنجها، گنجها نهفته است.
ای که مرا خواندهای راه نشانم بده/ در شب ظلمانیام، ماه نشانم بده، یوسف مصری ز چاه، گشت چنان پادشاه/ گر که طریق این بود، چاه نشانم بده. امیدوارم اگر سختی و رنجی میکشیم به انتهای آن نگاه کنیم که خداوند گوهرهای نابی را در انتهای مسیر برای ما در نظر گرفته است.
مرحله ۳۰ سیدی همسفر سوفیا و آرنیکا رهجوی راهنما همسفر ثریا

تقدیر از اعضاء لژیون سردار


مرزبانان کشیک: همسفر شهلا و مسافر مجید
تایپیست: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر سوفیا رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
771