ششمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی کاشمر به استادی مسافر حسین نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «وادی دوم و تاثیر آن روی من» روز سه شنبه 9 اردیبهشت 1404 ساعت 16 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر
از نگهبان جلسه علی آقا سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من سپردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته (وادی دوم و تاثیر آن روی من) می باشد. هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی گذارد یعنی چه؟
اگر دقت کنیم در وادی دوم نمی گوید هیچ انسانی، هیچ کسی، هیچ گیاهی یا جانوری بلکه می گوید: هیچ مخلوقی بیهوده قدم به حیات نمی گذارد.
اگر به وادی اول که وادی تفکر است دقت کنیم به ما می گوید که بعد از ورود به کنگره در مورد چه فکر کنیم و در مورد چه چیزی فکر نکنیم. اولین بحثی که برای ورود به کنگره 60 برای من مطرح بود این بود که اگر به کنگره بروم نکند کسی من را بشناسد و آبروی من برود.
از قبیل این سوالات در ذهن و زندگی من همیشه بود که چرا من مصرف کننده شدم خدایا چرا من را آفریدی، چرا پدر و مادر من این گونه هستند و چرا زندگی من باید این طور باشد و همه این افکار از روی نداشتن آگاهی بود.
شکر خدا بعد از ورود به کنگره فهمیدم که این مجهولات، گله و شکایت کردن به خدا و مشکلات فراوانی که در زندگی داشتم به خاطر این بود که راه را بلد نبودم، هیچ راه حلی را نمی دانستم و همیشه راهی را می رفتم که بتوانم زود به مقصد برسم. اوایلی که درگیر مواد مخدر می شویم که دوره نامزدی ما با اعتیاد یا همان دوران طلایی نامیده می شود همه چیز گل و بلبل است و حال خوبی داری وقتی نشئه هستی از همه چیز خوشت می آید و حس خوبی داری ولی کم کم که مجبور به مصرف می شوی آن وقت می بینی با هربار مصرف کردن دیگر از آن گل و بلبل و حال خوش خبری نیست.

مجدد که زمان می گذرد می فهمی وارد تاریکی، بدبختی و ظلمات می شوی و هر چه جلوتر می روی که جنس بهتر پیدا کنی به هوای آن روز اول و سرخوشی ها، متاسفانه بیشتر غرق می شوی و به جایی می رسی که تاریکی مطلق، سکوت مطلق، و تنهایی و ناامیدی است.
آنگاه که به انتهای تاریکی می رسی یک دور برگردان هست بنام کنگره 60 و با ورود به کنگره و آن بایدها و نبایدهایی که بر عکس انجام می دادیم و همه خبرداشتند که ما مصرف کننده هستیم و حالا که این مسیر برای ما باز شده باید استفاده کنیم و آموزش بگیریم هرچقدر که از تاریکی ها دور باشیم و به سمت روشنایی ها برگردیم آن زیبایی هایی که هرگز متوجه نبودیم برای ما نمایان می شود.
همه ما انسان ها بنده الهی هستیم و ذره ای از ذرات وجود قدرت مطلق در جسم و جان همه ما هست و فراموش کردیم که ما یک وظایفی داریم و اگر این وظایف را درست انجام بدهیم و در صراط مستقیم باشیم قطعا در کمال آرامش و آسایش هستیم و اگر سمت تاریکی ها باشیم عاقبتی جز تباهی و سر افکندگی نخواهیم داشت.
کاری که مواد مخدر می کند راکد بودن است، وقتی یک آب شفاف و زلالی در یک جا جمع باشد به گنداب و مرداب تبدیل می شود مواد هم با من این کار را کرد و به جایی رسید که زندگی شخصی و کارم هیچ اهمیتی نداشت.
شما یک تخم مرغ را در نظر بگیرید، اگر از بیرون ضربه بزنید پخته و خورده می شود، اما همین تخم مرغ اگر از داخل بشکند یک زندگی و حیات جدیدی ایجاد می شود و موجودی خلق می گردد.
استاد امین می گویند: برای صعود از قله ای به قله ای دیگر باید از بلندی قله اول به طرف دامنه حرکت کنی و صعود به قله بعدی را از پایین شروع و با تلاش و کوشش آن را فتح نمایی! یعنی مشکلات زیادی که برای ما در طول زندگی ایجاد می شود. چون هستی بر مبنای اضداد تشکیل شده است و آموزش می گیریم و جهان بینی ما کم کم رشد می کند و دیدگاه ما نسبت به موضوعات عوض می شود که در ادامه آموزش ها و کاربردی کردن آنها زندگی ما تغییر می کند و همیشه مشکلات را ریشه ای حل می کنیم.
از اینکه به صحبت های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر حسن لژیون ششم راهنما مسافر میثم
تایپ: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ویراستار: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
ارسال خبر: مسافر حمید لژیون چهارم راهنما مسافر مجید
مرزبان کشیک: مسافر مرتضی
- تعداد بازدید از این مطلب :
132