سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
من مریم در زندگی چون با یک فرد مصرفکننده زندگی میکردم؛ ناامید شدهبودم، احساس شکست میکردم و همیشه از اینکه به زمین آمده بودم؛ سوالهای زیادی برایم بدون جواب، مطرح میشد تا اینکه نمیدانم جواب کدام کارهایم بود یا دعای چه کسی برای من مستجاب شد تا راه کنگره را پیدا کردم و با گوشدادن به صحبتهای آقای مهندس، آقای امین و راهنماییهای راهنمای خوبم، امید پیدا کردم؛ امید به زندگی به من انگیزه میداد تا به جلو حرکت کنم و با چالشهای زندگی روبهرو بشوم و با دانشی که از کنگره گرفته بودم، احساس ارزشمندبودن داشته باشم و فهمیدم طبق وادیدوم، هیچ مخلوقی، جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
این وادی مثل نوری در تاریکیهای ذهن من است تا خودم را بیارزش تصور نکنم؛ من اگر خودم را باور نداشته باشم، ولی حقیقت در درون من جریان دارد و فهمیدم که همه سختیها و دردها برای این بود که آماده بشوم، برای رسیدن به خودم و به آن نوری که از اول در من بود، ولی من آن نور راگم کرده بودم؛ بله باید بدانم، هیچوقت جهانهستی اشتباه نمیکند و من مریم بیهوده به این جهان پانگذاشتهام؛ فقط باید راهم را پیدا کنم تا بدرخشم، چون هیچ وقت آفرینش، هیچ چیزی را بیهدف خلق نمیکند.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون سوم)
ویراستار و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی عمانسامانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
83