جلسه سیزدهم از دوره هفدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی یحیی زارع به استادی راهنما همسفر زهرا، نگهبانی همسفر منیژه و دبیری همسفر شایسته با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه هشتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که دوباره به من توان حرکت داد و یاریام کرد تا بتوانم به این شعبه برسم و در این جایگاه آموزش بگیرم. دستور جلسه؛ وادی دوم است که تیتر آن میگوید: «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». وقتی میگوید: هیچ مخلوقی بیهوده آفریده نشده؛ یعنی اینکه شامل تمام مخلوقات الهی میشود و هیچ استثنایی وجود ندارد؛ از موجودات ریز گرفته تا دریاها، آسمانها و کهکشانها، تا میرسد به انسان که اشرف مخلوقات است.
ما در کلامالله، آیات زیادی داریم که در واقع میگوید: انسان جانشین خداوند روی زمین است. یا در جای دیگری میفرماید: وَلَقَد خَلَقنَا الاِنسَانَ فی أَحسَنِ تَقوِیم؛ یعنی ما انسان را در بهترین و نیکوترین صورت آفرینش خلق کردیم و در واقع، استوارترین موجود هستی است؛ چون متمایز و منحصر به فرد است. قدرت اختیار دارد، چیزی که هیچ کدام از موجودات دیگر ندارند و سایر ویژگیها و برتریهایی که برای انسان شمرده شده است.
همه این آیات، برتری انسان را اثبات میکند؛ انسانی که جسم او از ۴۰ هزار میلیارد سلول تشکیل شده است و در واقع فرمانروایی میکند بر این ۴۰ هزار میلیارد سلول، این سلولها در واقع سربازهای وفاداری هستند که هرجا نیاز باشد، با شتاب به یاری او میآیند؛ اگر زخمی روی جسمش پیدا شود، سربازها در آن قسمت تجمع میکنند و به ترمیم آن کمک میکنند و اگر میکروبی بخواهد وارد شود، از ورود آن جلوگیری میکنند. در کل میبینیم که همه هستی در اختیار انسان است.
به قول شاعر؛ ابر و باد و مه و خورشید و فلک، همه در کارند / تا ما نانی به کف آریم و به غفلت نخوریم، همه اینها را ما میدانیم؛ ولی وقتی که در تاریکیها قرار میگیریم؟ این همه نعمتی که خداوند برای ما خلق کرده را فراموش میکنیم، تواناییهای خودمان را از یاد میبریم یا برایمان پنهان میشود. در واقع؛ آقای مهندس در جواب این سؤال میفرمایند: اگر انسان به این نقطه میرسد، به خاطر این است که از صور پنهان خودش خبر ندارد؛ اگر دانش و آگاهی ما درباره صور پنهان آنقدر کم است که وقتی در تاریکی قرار میگیریم، احساس پوچی و ناامیدی میکنیم، احساس میکنیم که دیگر همهچیز تمام شده و به قول مثال مورچه که وقتی آب وارد لانهاش میشود، فکر میکند دنیا را آب برده است؛ ما هم ناامید میشویم و فکر میکنیم که دیگر کار تمام شده و هیچ کاری از دست ما برنمیآید.
آقای امین در سیدی تاریکی میفرمایند؛ این باعث میشود که ما مبدأ آفرینش خودمان را فراموش کنیم؛ اینکه نمیدانیم در چه نقطهای هستیم؛ وقتی از صور پنهان خود اطلاع نداریم؛ در واقع آن مبدأ را فراموش میکنیم که ازکجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟ و حالا میخواهم چه کار کنم؟ چه هدفی در خلقت و هستی دارم؟ اینهاست که باعث میشود من به آن احساس برسم.خاصیت تاریکیها این است که انسان وقتی در تاریکی قرار میگیرد، یک سری از داشتههایش را فراموش میکند و روی آن پرده کشیده میشود.
ولی ما از شب، تاریکتر و سیاهتر نداریم؛ اما میبینیم شبهایی که ابری نیست، پر از ستاره و نور است و نورافشانی ماه را داریم، و اینها همه در دل شب نورافشانی میکنند؛ اما زمانی که آسمان ابری است، دیگر آنها را نمیبینیم؛ در واقع آنها پنهان میشوند؛ انگار که وجود ندارند، اما هیچکس منکر وجودشان نیست؛ آنها حضور دارند. تمام تواناییها و نعمتها وجود دارند؛ همه شرایط است؛ منتها شخصی که در تاریکی قرار گرفته، غبار بر دیدگانش نشسته و به قول معروف، نگاهش تغییر کرده است و دیگر نمیبیند؛ تواناییهای خودش که مانند ستارههای پُرنور هستند، در دنیای درونش دیگر دیده نمیشوند و نمیتواند از نور آنها برای پیمودن راه و ادامه زندگی استفاده کند و این است که باعث رنج و ناامیدی میشود و در نهایت به احساس پوچی میرسد.
وادی دوم چه تأثیری روی من داشت؟ قسمت دوم دستور جلسه وادی دوم، خیلی به من امید میدهد، از همان ابتدا میگوید: از ذرات جرقه میتوان به روشنایی وسیع رسید؛ یعنی از همان کور سوی نوری که میبینید، ذرات و جرقه نوری که در زندگیات پیدا میشود، باید راه را پیدا کنی.
من همسفر، اگر امروز اینجا نشستهام، اگر به من اجازه داده شده که به کنگره بیایم، اگر مسافرم ورود پیدا کرده، اینها همه لطف خداوند به من است و اگر مسافرم درست سفر نمیکند یا درست نمیآید، ناامید شوم و فکر کنم دنیا دیگر تمام شده است؛ هیچ چیز از من گرفته نشده است.
چیزی که باید اذن آن به من داده میشد، برایم صادر شد؛ حالا هستم و حضور دارم؛ فقط باید از این نعمتها استفاده کنم. چگونه استفاده کنم؟ درادامه وادی دوباره راهکار را میدهد و میگوید: همه مطالب در درون و برون ماست؛ یعنی دنیای درون ما مانند یک گاوصندوق است که پر از گنجینه و ثروت است و ما باید فقط کلید آن را به دست بیاوریم.
با آموزشهایی که در اینجا میگیریم، اگر کلید آن را به دست بیاوریم، میتوانیم به همه آنچه داریم دست پیدا کنیم و با توجه به آنها، بتوانیم سفر خوبی داشته باشیم و به مسافرانمان هم کمک کنیم. جمله بعد که جای امید دارد، در وادی دوم میگوید: انسان تاریکیها را تجربه میکند به خاطر رسیدن به عظمت روشناییها؛ یعنی این نیست که خداوند بخواهد من در رنج زندگی کنم یا من را دوست نداشته باشد یا از من غافل شده باشد. من و مسافرم تاریکیها را تجربه میکنیم و باید ازاین گذرگاه عبور کنیم تا به روشناییها برسیم؛ این قانون هستی است و بدون این قانون، کسی نمیتواند به بزرگی، عظمت و قوی شدن برسد؛ پس این هم قانونی است که اگر طی کنم و آن را بپذیرم به عنوان یک قانون، به من کمک میکند.
در ادامه میگوید: اگر از این گذرگاهها عبور کنی، آنوقت انسان کارآزموده و رها خواهی شد؛ آنوقت متوجه خواهی شد که اعتماد به نفس درتو بالا رفته؛ زیرا از تواناییهای خودت استفاده کردهای و حال خوش را تجربه کردهای. و در نهایت به ما میگوید: اگر در مسیر ارزشها حرکت کنی؛بدون پشتیبان نیستی، اگر قوانین را نقض نکنی و از قوانین عبور نکنی، نیروی مافوق تو را حمایت میکند و قدرت مطلق پشتیبان تو خواهد بود. تنها شرط حمایت این است که از ضد ارزشها دوری کنی و در مسیر ارزشها بمانی.
اهدا لوح سردار


مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر مسلم
عکاس: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر راضیه لژیون دوم
تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فهیمه لژیون اول و همسفر فاطمه.ا رهجوی راهنما همسفر بتول لژیون سوم
ویرایش: همسفر فاطمه.ا دبیر اول سایت
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
382