English Version
This Site Is Available In English

سفری از ظلمت به نور

سفری از ظلمت به نور

جلسه اول از دوره چهل و سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی ستارخان، به استادی راهنما محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر حسین ، با دستور جلسه "وادی دوم  و تاثیر آن روی من " و در ادامه تولد دهمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر آرش شنبه 6 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان محمد هستم مسافر. خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه می‌دهیم یعنی آن مسافری که آمده و سفر خود را شروع کرده و به من می‌گوید وارد یک جنگی شده‌ای و این یک جنگ نرم درونی است و تا آخرعمر با ما می‌باشد و دائم به ما القا می‌کند از طرفی نیروی مثبت و از طرفی نیروی منفی و ما هستیم که باید این جنگ را مدیریت کنیم. ما تاریکی‌ها را تجربه کرده‌ایم تا قدر روشنایی را بدانیم ، قطعاً من مصرف کننده مواد وقتی درمان می‌شوم تازه متوجه می‌شوم درمان چیست و رهایی یعنی چه، شاید بیرون از کنگره کسی نداند که رهایی چه حال خوش و خوبی دارد و نیاز به زمان و تلاش دارد.

قسمت دوم دستور جلسه تولد آرش عزیز می باشد؛ زمانی که آرش آمد، به قول معروف تمام سنگ‌ ها را با خودش وا کنده بود، دیگر وقت آزمون و خطا نبود و باری به هر جهت نبود و آمده بود درمان شو. از اول که آمده بود خواسته درمان داشت و فقط به یک راهنما نیاز داشت تا راه را برای او نمایان کند ،  در سفر اول سی‌دی های خود را به موقع و دقیق گوش می‌کرد و تحویل می‌داد ، خدمت خودش را از همان سفر اول شروع کرده و بعد از پایان سفر اول خودش خدمت‌های مختلف را تجربه کرد ؛ من از آرش واقعاً خیلی راضی بودم ، همیشه به دوستان خود هم گفتم یک مرد جنگی بهتر از صد سوار، شاید راهنما یک رهجو داشته باشد و شاید صد رهجو ، اولاً این ها فقط ملاک نیست ولی یک رهجو درمان می‌شود همان مرد جنگی که هم خودش رها می‌شود و هم خانواده و سپس به دیگران کمک می‌کند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند ؛ در آخر بار دیگر تولد آرش عزیز را به همه عزیزان تبریک می‌گویم.

اعلام سفر مسافر آرش:
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس تریاک و شیره ، 14 ماه سفر اول به کمک راهنمای محترم مسافر محمد شیر محمدی، روش درمان DST، داروی درمان OT، رهایی 10 سال و 4 ماه، ورزش در کنگره والیبال.

آرزوی مسافر آرش :
دوست دارم در این شرایط سختی که دچارش هستیم، حال همه ما خوب باشد.

خلاصه سخنان راهنمای محترم مسافر آرش:
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که این توفیق نصیب من شد ، تشکر می‌کنم از ایثار و خود گذشتگی جناب مهندس و خانواده گرامیشان که برای ما رقم زدند ، تا دنیا دنیاست من خودم را مدیون این خانواده می‌دانم که این راه را برای انسان‌هایی که در تاریکی هستند باز گذاشتند، امیدوارم حس خوب من اثراتش در خانواده استاد عزیزم و خانواده ایشان جاری باشد.

از خانواده خود همسفرانم که من را حمایت کردند ، همسفر من از دوران نامزدی با این موضوع رو به رو شد و هیچ زمان عقب نشینی نکرد و محکم ایستاد و الان نیز توفیق این را داریم که در کنار یکدیگر خدمت می‌کنیم و از همسفران کوچک خود امیر‌محمد جان و ملیکا که هدیه سفر دوم به من هستند تشکر می‌کنم از این بابت که گاهی اوقات کنارشان نیستم . از تمام همسفران و مسافران تشکر دارم که باعث می‌شوند تا این حلقه عشق همچنان پابرجا بماند .

خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر لیلا:
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر. خدا را شاکرم که افتخار این را دارم خدمت شما عزیزان باشم، این ده سال رهایی را خدمت آقای شیر محمدی و آقا آرش تبریک عرض می‌کنم، حال که خانوم اعظم همسفر آقا آرش اینجا نشسته‌اند دور ترین تصویر من از ایشان برمی‌گردد به یازده سال پیش که به شعبه استاد معین آمدند و کنار ما خدمت کردند. یکی از خصوصیاتی که خانوم اعظم دارد این بود که صبور بودند و بسیار شنوده‌ خوبی بودند و ثمره آن را در زندگی خود می‌بینند .

خلاصه سخنان همسفر امیر محمد : 
سلام دوستان امیر محمد هستم یک همسفر. این روز مهم را به پدرم تبریک می‌گویم، خیلی خوشحال هستم که در کنگره حضور دارم و خانواده خود را در کنگره می‌بینم و مشکلاتی که در زندگیم پیش می‌آید با آموزش هایی که از کنگره گرفته‌ام خیلی راحت تر می‌توانم با آن مقابله کنم ؛ امسال که در تیم همسفران کنگره بودم دریافتی که از پیام (یا میبریم یا می‌آموزیم) داشتم، این بود که من همیشه فکر می‌کردم باخت برای ما نارحت کننده است؛ ولی حالا متوجه این شدم که می‌توانم از باخت هم مطلبی یاد بگیرم و فهمیدم که کنگره فقط برای بیمار نیست و به من هم می‌تواند کمک کند و می‌توانم با این آموزش ها مشکلاتم را برطرف کنم .

خلاصه سخنان همسفر ملیکا:
امروز یک روزی خاصی برای پدر و مادر من است و دهمین سال رهایی آن‌ها می‌باشد ، دو آرزو می‌کنم ، یکی این که شال های رنگی را دور گردنشان ببینم و جایگاه های بالاتری هم تجربه کنند و دومین آرزوی من این است که سال بیستم از رهایی را کنار هم جشن بگیرند .

خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر اعظم :
سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر. خدا را شکر برای این لحظه ، برای این جایگاه و خدا را شکر برای خانواد عزیزم ،  همیشه قدردان آقای مهندس و خانواده گرامیشان هستم ، از آقای شیر محمدی سپاسگزارم ؛ فروردین سال 1393 با امیر‌محمد که تقریباً 5 سال داشت وارد کنگره شدم و از همان روز اول به من گفتند همسفر باش، همسفر مسافری باش که باید هر کدامتان در مسیر خودتان سفر کنید.

سال 1395 ملیکا عزیزم هم به خانواده ما اضافه شد و سه نفره شدیم همسفر مسافری که داشت با قدرت ادامه می‌داد، شاید روز اول که می‌آییم به ما می‌گویند که فرمانبردار باش ولی گاهی اوقات من همسفر این را مشاهد می‌کنم که من خوب سفر می‌کنم ولی مسافرم خوب سفر نمی‌کند ولی به من یاد داده‌اند که دوربین را روی خودم روشن بگذارم و زیاد در کار مسافرم تجسس نکنم ؛ این روز را برای تک تک همسفران سفر اولی و تمام همسفرانی که مسافر ندارند آرزومی‌کنم.

 

عکس : مسافر ماهان
تایپ : مسافر امیر حسین
انتشار : مسافر امیرحسین ، مسافر ماهان
مرزبان خبری : مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .