English Version
This Site Is Available In English

رسالت انسان بیهوده نیست

رسالت انسان بیهوده نیست


تیتر وادی دوم می‌گوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.»

بر اساس وادی اول، با تفکر؛ ساختارها آغاز می‌گردد، بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال می‌رود. برای این‌که بتوانیم جهت گم‌شده خود را پیداکرده و وارد دروازه روشنایی‌ها بشویم، نیازمند تفکر هستیم. اما در وادی دوم‌، خداوند در آیه 115سوره مؤمنون می‌فرمایند: «آیا گمان برده‌اید که شما را بیهوده آفریده‌ام؟» بنابراین اگر فکر کنیم که همه تشکیلات، مقدمات و برنامه‌ریزی‌هایی که خدواند برمبنای تفکر، حساب و کتاب قرار داده است؛ صرفا بیهوده و به صورت تصادفی هستند، قطعا یک تفکر پوچ و بی‌معنی است. در آیه بعدی در جواب همین سوال گفته شده که خداوندی که حق است و جز حق، چیزی دیگر از آن صادر نمی‌شود؛ چگونه ممکن است که خلق و آفرینش او بی‌دلیل و هدف باشد.

گاهی انسان با خود فکر می‌کند که از کجا آمده‌ام، به چه دلیل آمده‌ام، آیا آمده‌ام به این دنیا که فقط بخورم، بخوابم و لذت ببرم؛ پس فرق من انسان با بقیه موجودات چیست؟ خداوند می‌فرمایند: رسالت انسان بیهوده نیست؛ چون من امتیازی برای انسان گماردم، او را از سایر موجودات تفويض نمودم به انسان امتیاز جانشینی و مقام خلیفه خودم را در زمین و قدرت اختیار دادم؛ از این رو انسان به واسطه همین قدرت اختیار‌ وارد نا‌امیدی می‌شود و راه تاریکی را انتخاب می‌کند، در این راه به نقطه‌ای می‌رسد که توانایی‌های او در زیر خروارها خاک که همان لایه‌های زیرین درونش است، مدفون می‌شوند که دیگر اثری از آن توانایی‌ها نمی‌بیند؛ قطع به‌یقین این طبیعی است که در چنین حالتی شخص حس پوچی، ناامیدی، بی‌خاصیتی و بیهودگی را در خود احساس می‌کند و این یکی از نتایج حرکت در مسیر ضد‌ارزش‌ها است؛ پس این حس‌های منفی ابزار نیروهای تخریبی در انسان هستند؛ برای بیشتر فرو رفتن در چاه تاریکی و خاموش کردن موتورهای درونی انسان، این حس‌های منفی و آلوده به‌گونه‌ای خطرناک هستند که فرد را به مرزی می‌رسانند که با دستان خودش وسایل نابودی خود را فراهم می‌کند و در آخر هم فرد، دست به انتحار و خودکشی می‌زند.

 وادی دوم به انسان نوید امیدواری می‌دهد که ای انسان تو در هر وضعیتی که هستی،  نمی‌توانی جاودانه باشی، تو به واسطه آن اختیاری که داری می‌توانی شرایط را تغییر بدهی و عوض کنی؛ بی‌هدف خلق نشدی، به هیچ نیستی؛ حتی اگر در تفکر توست که هیچ باشی، تو می‌توانی با سعی، تلاش و امیدواری از پائین‌ترین نقطه به بالاترین نقطه صعود کنی و به آن جایگاهی که در رسالت تو تعیین شده برسی؛ آن‌زمان درخواهی یافت که نه‌تنها به جهت بیهودگی و تصادفی قدم به زمین نگذاشته‌ای؛ بلکه درک می‌کنی که برای هدفی بسیار والا، ارزشمند و مقدسی پا به عرصه حیات گذاشته‌‌ای که برای خودت، زندگی‌ات و نقشی که ایفا می‌کنی، بسیار تا بسیار ارزش قائل هستی و این فهم در ماحاصل می‌شود که همه هستی در درون ماست و باید به خود، قدرت حرکت بدهیم.

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش 

باز جوید روزگار وصل خویش

انسان آفریده شده تا با درست کردن مداوم خطاهایش با تزکیه و پالایش کردن بتواند به خود واقعی خودش دست پیدا کند. این موضوع را فراموش نکنیم که هیچ وقت از شر نیروهای شیطان در امان نیستیم؛ چراکه همیشه به بهترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه ما می‌شوند و گوهر جان ما را شکار می‌کنند؛ بنابراین ما انسان‌ها دچار اشتباه و خطا می‌شویم اگر در این مورد مهم به آگاهی و دانایی رسیدیم و نیروهای تخریبی و بازدارنده را شناختیم، راه مقابله و توان مقابله با آن‌ها را آموختیم، آن‌زمان دیگر ناامیدی برایمان مفهومی ندارد و می‌توان گفت؛ بعد از سیاهی شب، خورشید عالم تاب بیرون می‌آید و یا این‌که:

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه اخزان شود روزی گلستان غم مخور

برایمان مفهوم پیدا می‌کند. بنابراین باید بدانیم که هدف از خلقت انسان و روانه‌شدن آن به این کره‌خاکی تنها آموزش و خدمت کردن است. پس چه چیزی بهتر از این فرصتی که خداوند در کنگره در اختیارمان قرار داده است؛ این زمان باارزش را دست کم نگیریم که وقت طلاست و از آن به نحو احسن استفاده کنیم؛ در مسیر آموزش قرار بگیریم و از این آموزش‌ها پلی بسازیم؛ برای عبور دادن خود از دنیای جهل و نادانی و رسیدن به دانایی و بعد هم باز پرداخت آن که انتقال این علم به آیندگان است و به نقطه‌ای برسیم که این فهم در ما حاصل شود که آفرینش هیچ موجودی، حتی شیطان یا اجنه را هم بیهوده، بی‌هدف و به صورت تصادفی نپنداریم.

بنده شکرگزار بزرگ‌مردی همچون آقای مهندس دژاکام هستم که این علم عظیم را در اختیار ما گذاشتند و با آموزش‌های ناب خود، در درجه اول، ما را به خودشناسی رساندند؛ فهمیدیم که پشت خلقت انسان، یک هدف و برنامه‌ریزی وجود دارد، آموختیم که برای نجات خود از دست اهریمن، نفس را باید تزکیه و پالایش کنیم تا بتوانیم در بُعد بعدی، انسان بهتری باشیم.

منابع: کتاب عشق و سی‌دی (وادی دوم)

نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول)دبیرسایت
همسفران نمایندگی عمان‌سامانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .