English Version
This Site Is Available In English

بخشش، فرزند عشق و محبت است

بخشش، فرزند عشق و محبت است

اگر پیوند محبت باشد دوستی برقرار است، در غیر این صورت هیچ ارتباطی به معنا گرفته نمی‌شود و چون باد از نظر می‌گذرد. خداوند را شاکر و سپاسگزاریم که فرصتی دست داد تا در خدمت دیده‌بان محترم لژیون سردار مسافر علیرضh در نمایندگی امام‌قلی‌خان باشیم، تشکر از ایشان که وقت خود را در اختیار ما قرار دادند تا از تجربیات و سخنانشان آموزش بگیریم.

مسافر علیرضا با آنتی‌ایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. به روش DST و داروی اپیوم به راهنمایی مسافر محمد صادق سفر کردند. در حال حاضر ۲۰ سال و چند ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند.

به عنوان یک دیده‌بان لطفاً بفرمایید لذت بخش‌ترین جایگاهی که تا‌کنون تجربه کرده‌اید کدام خدمت است و چرا؟

هر کاری سر جای خودش لذت‌بخش است، یک‌ بچه را که می‌بینید راه می‌رود، بلند می‌شود لذت می‌برد و زمانی‌که بزرگتر می‌شود دوچرخه‌سواری می‌کند لذت می‌برد، هر کدام از این‌ها برای خودش یک لذت خاصی دارد. لذت بردن از جایگاه یک‌ طرف و لذت بردن از انجام کار یک طرف دیگر است. من فکر می‌کنم بهترین جایگاهی که انسان می‌تواند تجربه کند این است که با لذت آن را تجربه کند نه این‌که از آن جایگاه لذت ببرد. در کنگره هر جایی که می‌ایستیم و خدمت می‌کنیم مبنایش این است که به دیگران کمک شود و این خود لذت‌بخش است.

بفرمایید تا چه میزان مشارکت اعضاء کنگره۶۰ در امر پیشبرد اهداف مادی و معنوی آقای مهندس تأثیرگذار بوده است؟

صددرصد، آقای مهندس می‌فرمایند: من به تنهایی نمی‌توانم حرکت کنم، حالا چه کسانی در کنارشان خدمت می‌کنند و یاری می‌رسانند آن یک بحث جدا است؛ ولی آن چیزی که از سؤال شما برداشت می‌کنم قطعاً آقای مهندس در کلامشان می‌فرمایند: کار کنگره و حرکت، بدون بچه‌ها بسیار دشوار و سخت می‌شد، هر چند که کنگره و کسانی که در آن حرکت می‌کنند همگی برگرفته از تفکر خود آقای مهندس می‌باشند.

بارها شنیده‌ایم که آقای مهندس با گزینش، کمک‌های مالی بزرگی چون پهلوانی را می‌پذیرند نظر شما در مورد این موضوع چیست؟

همه‌ کارها در کنگره گزینشی دارد، شما زمانی می‌توانید در کنگره نگهبان جلسه شوید که به شما رأی بدهند و انتخاب عمل گزینشی است چه عمومی و چه فردی. شما موقعی می‌توانید در آبدارخانه خدمت کنید که مرزبان‌ها یا راهنما تأییدتان کنند یا نگهبان جلسه شما را تأیید کند که بتوانید نوشتار بخوانید، در کل ساختار این گونه است؛ یعنی من خودم را مهیا می‌کنم برای جایگاهی که دیگران به من اجازه تجربه کردن را بدهند و این‌که فکر کنیم خودمان جایگاه را انتخاب می‌کنیم این‌گونه نیست، در هستی این جایگاه است که ما را انتخاب می‌کند و کسی که می‌خواهد جایگاه پهلوانی را تجربه کند باید طوری حرکت کند که آن جایگاه او را بخواهد، هم از نظر درونی و هم بیرونی، هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. آقای مهندس این کار را می‌کنند و گزینش نمی‌کند و بر اساس شرایطی که آن شخص دارد کمک او را می‌پذیرد یا نمی‌پذیرد و هیچ‌کس هم نمی‌داند چه طوری این کار را می‌کنند؛ یعنی سؤال و رفتاری مشخص نیست، این که بگوییم اگر این سؤال را به این شکل جواب دهید شما را انتخاب می‌کنند.

اگر آقای زرکش بخواهد به گذشته برگردد آیا باز در انتخاب مسیر و خدمت به خلق همین راه را طی خواهد کرد یا خیر؟ چرا؟

بله صددرصد با قدرت بیشتر؛ چراکه این کار خدمت به خلق نیست، ما در مسیری حرکت می‌کنیم که وقتی مسیر درست باشد انسان‌ها خودشان را پیدا می‌کنند و در مسیر کامل شدن به خدمت دیگران می‌پردازند که آن هم خدمت صادقانه است؛ اگر خدمت صادقانه و صددرصد باشد و در مسیر درست حرکت کنند، انسان‌ها خودشان را پیدا می‌کنند. سفر اول یک پیام دارد و سفر دوم هم پیام دیگری دارد، سفر دوم می‌گوید: خویش، از خویش صحبت می‌کند؛ یعنی صور پنهان، وقتی شما اجازه پیدا می‌کنید و مفتخر می‌شوید که به کسی بتوانید خدمت کنید، اجازه پیدا می‌کنید که خویش را بشناسید و پنهانت را بشناسید.

بفرمایید راهنمایان چگونه می‌توانند علاقه و اعتقاد به حضور در لژیون سردار را به رهجو‌یانشان آموزش دهند و آیا می‌توان گفت که حضور در لژیون سردار بر درمان فرد بیمار اثرگذار است؟

شما آن چیزی را می‌توانید به فرزند خود آموزش دهید که صاحب آن چیز باشید، یک مادر یا پدری که زبان انگلیسی بلد نیست نمی‌تواند به بچه‌اش یاد بدهد؛ پدر و مادری که هدف ندارند نمی‌توانند به فرزندانشان آموزش دهند؛ یک راهنما هم اگر بخشنده نباشد بخشش را نمی‌تواند به رهجویانش آموزش دهد. یک راهنما می‌رود در دل یک سفر اولی تا او را آموزش دهد، یک مصرف‌کننده را با جهان‌بینی کنگره به سفر دوم می‌رساند و گل رهایی را به او می‌دهد؛ اگر راهنما در عمق سفر دوم حرکت کرده باشد می‌تواند رهجویش را هم وارد سفر دوم کند، وارد بخشش کند؛ اگر این کار را نکرده باشد نمی‌تواند به انجام برساند. راهنمایی که سیگار می‌کشد، رهجویش هم سیگار می‌کشد؛ چون برای آن هیچ حسی ندارد، عملی که من صاحبش نباشم یک دروغ است.

لطفاً با حستان این کلمات را در یک عبارت کوتاه معرفی کنید؟

بخشش: بخشش، خود خداوند است.

مشارکت: آن چیزی که برای ما مهم هست این است که در همه چیز کامل حرکت کنیم؛ یعنی اول سفر DST است که جسم، روان و جهان‌بینی می‌باشد؛ اگر هر کدام از این اضلاع مشکل داشته باشند و نتوانند به ضلع دیگر ضربه بزند مثلث نمی‌چرخد، شما در یک گاو صندوق یا قفل دری را بخواهید باز کنید باید این قفل بچرخد،DST که همان جسم، روان و جهان‌بینی است هم باید بچرخد. سفر دوم هم برای خودش اصول و قانون دارد، اصول قانون سفر دوم شناخت صور پنهان وادی‌هاست؛ یعنی عمل‌ کردن به وادی چهاردهم؛ یعنی محبت، عشق و بخشش. این‌ها چیزهایی هستند که ما باید در سفر دوم در کنگره یاد بگیریم و انجام دهیم. بخشش، فرزند محبت و عشق است.

آقای مهندس: ایشان دانشمند هستند. دانشمند؛ یعنی دانشی که به درد دردمندان، نیازمندان و در راه ماندگان بخورد.

تهیه مصاحبه: تیم مصاحبه‌ کننده (همسفران فریبا، فرح، ریحانه، سایه)
ارسال: همسفر نفس رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی امام‌قلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .