English Version
This Site Is Available In English

فرمان خلقت در عرش الهی

فرمان خلقت در عرش الهی

به نام قدرت مطلق الله

در آن هنگام که فرمان خلقت من و همنوعان من در عرش الهی صادر شد، سرزمین ازلی به ولوله و هیاهو افتاد و قادر مطلق به خویش بالید؛ زیرا موجودی خلق کرده که قبول نموده هستی را، سرشار از عشق، محبت، صفا، نشاط و تمام ارزش‌های الهی نماید. در هنگام پاسخ به ندای «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى» بلی آگاه نبودم که قبول این مسئولیت سخت و سنگین است.

قدرت مطلق روح خود را در پوسته جسم خاکی من دمید و مرا راهی زمین کرد، همچنان که عناصر جسم من از هفت افلاک گردآوری شده بود. در درون من هم مجموعه‌ای از جماد، نبات و حیوان گردآورد، تا این بشر دوپا وارد عرصه هستی گردد. برای یافتن هدف اصلی که بندگی خداست، کعبه را قرار داد تا نشانه‌ای باشد که راه گم نکنم. در صور پنهان من دو راهه حق و باطل، ارزش و ضدارزش، روح و جن، نهاد و من، وارد میدان فرمانبرداری شدم. بر سر دوراهی حق و باطل با نیروهای بالقوه‌ای که می‌بایست به بالفعل تبدیل شود. این من بودم که انتخاب کنم، آیا در همان خلق‌وخو و خصلت‌های حیوانی بمانم یا تلاش نمایم برای رشد خویش؛ اگر بایستم و راکد باشم، تبدیل به گنداب می‌شوم و اگر عقب گرد کنم، نابود می‌شوم؛ بایستی آگاه شوم و باور کنم، برای انجام عمل بزرگی نعمت‌های بی‌شماری برای من قرار داده شده است.

من مسئول خویش، رشد و پیشرفت خودم و آنچه در مسیر من قرار دارد، هستم. من باید به آن ظرفیت برسم که از قبله زمینی به بیت‌المعمور آسمان برسم. این کار عظیم ماموریتی از طرف خداوند است که در این بی‌کران هستی بدانم و آگاه باشم ظرف من با ظرف ببر تفاوت دارد. من برای شکار حیوانی ضعیف نیامده‌ام، آمده‌ام تا تمام کرات و کهکشان‌ها، ستارگان، ماه و خورشید را به تسخیر درآورم تا نور الهی را پیدا کنم. در این طواف هستی به دو راهی حق و باطل که رسیدم، لحظه‌ای تفکر نکردم. گول چرب زبانی و رفتار فریبنده انسانی را خوردم و گوش به فرمان او شدم و برده به تمام معنا.

در این مسیر او که ظرفیت فرماندهی را نداشت فرمانده کردم و طرف مشورت امین خودم قرار دادم و او هم گویی من برده او بودم، بی‌هوا می‌تاخت تا اینکه روزی برحسب اتفاقی براساس عدالت الهی، نقاب از چهره این موجود دوپا برداشته شد. حکمت خدا را دیدم آنچنان سرگشته و حیران با تخریب‌های بی‌نهایت و جراحات روحی بی‌شمار از اینکه فکر نکرده و در رفتار و کردار انسان ظاهر می‌نماید و در باطن گرگ تعمق و تفکر ننموده بودم.

بر اثر جهل و نادانی خود بیراهه‌ای را رفتم که برگشت آن بی‌نهایت سخت است. خدا را شاکرم که کنگره را در مسیر من قرار داد تا با آموزش‌ها و تجربیات ناب آن با اندازه یک ارزن خود را پیدا کنم. و در لابه‌لای این درس‌ها آسیب‌های خود را بشناسم و برای ترمیم آن قدم بردارم؛ شاید اگر در این مکان نبودم در چاه نادانی و جهالت خویش تا ابد می‌ماندم و برده بی‌چون و چرا، حیوان انسان‌نما می‌شدم. حال با وادی دوم  فهمیدم که هر موجودی در خلقت برای رشد من ماموریت و ظرفیتی دارد و من خود از هرکس بیشتر مسئول اعمال و رفتار خویشم و برای اینکه در ظرف انسانی خود به دیگران آسیب نزنم؛ بایستی تلاش نمایم تا آگاهی، دانش و تجربیات زیادی را کسب نموده و آن را به‌کار ببندم.

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون‌اول)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون‌اول)
ارسال: همسفر مرضیه دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیرجند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .