روزی که به کنگره آمدم را هرگز فراموش نمیکنم، با کوهی از درد و رنج و ناامیدی من در پی مکانی امن بودم که برای زندگی از دست رفته خود مسیری را پیدا کنم. خداوند را بسیار سپاسگزارم که مسیر کنگره۶۰ را برای من نمایان کرد. از راهنمای خودم تشکر میکنم که با دادن انرژی، امید به زندگی را برای من هدیه دادند، ابتدا مسیر دشوار بود و هیچ مفهومی از نوشتارها و سیدیها نداشتم، من بدون زحمت و تلاش میخواستم در زمان کم به خواسته خود برسم؛ اما به من گفته شد که بهشت را به بها دهند و نه به بهانه، بنابراین باید قیمت حال خوب، قیمت آرامش خودت و رهایی مسافرت را با سعی و تلاش و گرفتن آموزشها بپردازم.
راهنما سعی و تلاش میکند و از زمان باارزش خود برای آموزش رهجو میگذارد، زمانی که کتاب ۶۰درجه زیر صفر را در لژیون میخواندیم، راهنمای من با ذوق و تلاش برای من از درخت خشکیده در زمستان و شکوفههای پای درخت که تازه جوانه زده بود را توضیح میداد، درختانی که دوباره شکوفا شدند، تمثیل درخت خشکیده مانند زندگی من بود و گویی خط به خط این کتاب من را به تصویر میکشد.
من و مسافرم در نیمه سفر هستیم، از حال خوب مسافرم بسیار خوشحالم و امیدوارم مانند درختهای تازه جوانه زده به درخت تنومندی تبدیل شویم، درختی استوار و ثمره آن میوههایی باشد که اطرافیان از وجود آن بهرهمند شوند. از بنیانگزار مکتب عشق و حقیقت آقای مهندس قدردانی میکنم که این مکان را به وجود آوردند تا انسانهای دردمند به رهایی و حال خوب و به آرامش برسند.
نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیونششم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیونششم)
ویراستاری: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیونهفتم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیونچهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
61