جلسه ششم از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی دیده بان محترم جناب آقای مجید سلامی، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر امیر، با دستور جلسه « ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن) » سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و امیدوارم که حال همگی شما خوب باشد، خدا را شاکرم که توانستم برای اولین بار حضوری در خدمت شما باشم، البته غیر حضوری در کم و کیف تاسیس شعبه بودهام، خدا را شکر که توانستهام امروز در این مکان و جمع پر انرژی باشم، وقتی از در وارد شدم حس خوب و انرژی خوب را احساس کردم، برای تاسیس این مکان بسیار تلاش شده است، آقا پژمان ظرفش انقدر بزرگ بود که تمام سختیها را به جان خرید و میآمد تهران برای گرفتن مجوز و کارهای این شعبه ولی هیچگاه شانه خالی نکرد برای انجام این کار و مسئولیت این کار را پذیرفته بود، امروز هم دستور جلسه ما درباره ظرفیت و مسئولیت است، عزیزانی که از اهواز و شهرهای دور و نزدیک آمدند و تلاش کردند، کمک کردند و این شعبه را راه اندازی کردند، از یک پارک شروع کردند و با تلاش و پشت کار این ظرفیت را مهیا کردند تا امروز سقفی بالای سرشان باشد، ما باید بابت تمام کارهایی که برایمان انجام میشود سپاسگزار باشیم، ما در کنگره آموزش دیدهایم که سپاسگزار و قدردان کسانی که فرصت را برای ما مهیا کردهاند باشیم، آقا پژمان و تیمشان یک مخروبه را آباد کردند و من از طریق عکسهایی که برایم ارسال میکردند در جریان لحظه لحظه ساخت این مکان بودم، اینجا یک مخروبهای بیشتر نبود ولی الان یک فضای بسیار خوب در شأن بچههای کنگره مهیا شده، از تمام عزیزانی که در این راه تلاش کردهاند تشکر میکنم. هرچه شما درجه جایگاهتان در کنگره ۶۰ بالا برود خدمت شما هم بیشتر میشود و این خیلی خوب است و به نفع خودمان است، تمام خدمتگزارانی که در کنگره ۶۰ خدمت میکنند همه به دنبال این هستند که در کنار این خدمت آموزش بگیرند، یک راهنما وقتی سر لژیون مینشیند اول خودش آموزش میگیرد، من خودم گاهی صحبتهای بچههای سفر اولی را گوش میدهم و بعضی وقتها یک سفر اولی مطلبی را عنوان میکند که من بعد از ۲۵ سال که در کنگره بودهام به این مطلب توجه نکرده بودم، پس اگر امروز به من فرصت خدمت داده شده است به عنوان استاد جلسه، خودم دارم آموزش میگیرم، برای همین است که در کنگره ۶۰ همه به دنبال سبقت گرفتن برای خدمت هستند و این خیلی مهم و قابل اهمیت است. ما با ورودمان به کنگره از آموزشهای آقای مهندس بهره میبریم که واقعاً زندگی انسانها را زیر و رو میکنند، من خودم به سختی سفر کردم و آموزش گرفتم و جز اولین نفرات بودم که سفر کردم و در کنگره ۶۰ ماندم، آموزشها به این شکل نبود و امروز نعمت بسیار بزرگی در اختیار ما است و به راحتی سیدیها در اختیار ما گذاشته شده و مسیر از همه جهت هموار است که ما به راحتی سفر کنیم، در آن زمان ظرفیت مهیا نبود، ظرفیت یعنی: ایجاد امکانات برای کاری که میخواهیم انجام بدهیم و مسئولیت یعنی: تعهد نسبت به آن کاری که میخواهیم انجام بدهیم، الان یک سفری اولی که امروز وارد کنگره ۶۰ میشود با سال ۷۹، ۸۰ بسیار متفاوت است، ما زمانی به کنگره میآمدیم که امکانات مالی امروزه را نداشتیم میرفتیم و از چند تا وادی کپی میگرفتیم و آن را در اختیار کسانی میگذاشتیم که میخواستند استفاده کنند، اما امروزه به محض وارد شدن با سایت آشنا میشویم، این ها را میگویم که از این امکانات آموزشی که در اختیار دارید به نحو احسنت استفاده کنید. مهمترین چیز برای افزایش ظرفیت و مسئولیت و گم نکردن قبله آموزش است یک سفر اولی که وارد کنگره میشود سه جلسه او را توجیه میکنند، مسئله را برایش باز میکنند تا ظرف او برای پذیرش آماده شود، قوانین و راهکارها را برای او بیان میکنند، در آن سه جلسه تا حدودی حرمتها و قوانین را آموزش میگیرند و این بسیار حائز اهمیت است در این مراحل قرار بگیرد و توانایی را در خودش بوجود بیاورد که میتواند در ادامه موفق باشد. هنگامی که یک چیزی را پذیرش میکنیم، باید نسبت به آن متعهد باشیم این متعهد بودن همان مسئولیت است، در ابتدای امر مسئولیت من، به درمان رساندن خودم است، اگر از این دو مرحله یعنی ظرفیت و مسئولیت به خوبی عبور کنم، میتوانم انسان موفقی شوم.
هر هفته تمام خدمتگزاران کنگره و تمامی اعضای آن سیدی مینویسند، بنده که دیده بان هستم مانند تک تک شما وظیفهام است که هر هفته سیدیام را بنویسم، چون بنده در این مجموعه قرار گرفتهام و مسئولیت را پذیرفتم و باید نسبت به کارم متعهد باشم چون باید آموزش بگیرم، اگر آموزش نگیرم قادر به ادامه نیستم، چون از قافله عقب میمانم، تمام افراد در تمام سطوح کنگره نیازمند آموزش هستند.
این آموزشها برای رسیدن به دانایی است، اگر ظرف آماده باشد و مسئولیتمان را خوب انجام دهیم هیچ موقع قبله را گم نمیکنیم. بنده اگر امروز اینجا هستم و در کنگره در مرکز کار قرار گرفتم خواست خداوند بوده است و اینکه بعد از یک ماه از حضورم تلاش میکردم و هر روز صبح با آقای مهندس به کنگره میآمدم تا اینکه آقای مهندس به من اطمینان کردند و باعث شدند من به کنگره وصل شوم، خیلی ها میآمدند و به حاشیه میرفتند و این همان قضیه گردباد است که آقای مهندس مطرح میکنند، اگر در مرکز قرار بگیری صعود میکنی، اما در حاشیه قطعا به بیرون پرتاب میشوی، دلیل این که بعضی از انسان ها از کنگره میروند، این است که به دانایی نمیرسند، آقای مهندس برای جا انداختن فرهنگ کنگره به این شکلی که امروز میبینیم بسیار تلاش کردند و زحمت زیادی کشیدند، آقای مهندس نگاه مردم را به مصرف کننده تغییر دادند، برخی از سی دی هایی که آقای مهندس بیان میکنند، مربوط به سال ۷۲ است چون در آن زمان ظرف مردم برای پذیرش این آموزشها آماده نبود، اگر آموزش میدادند موجب تخریب میشد، ایشان صبر کردند و ظرفیت بچه های کنگره را بالا آوردند.
.jpg)
اگر تعداد رهایی ما امروز به این نتیجه رسیده است، برای این است که آموزش ها درست بوده است و ظرف بچه ها آماده شد، همه مسئولیت پذیر شدند و هر کس ظرفیتش آماده شد و آمد کاری را بر عهده گرفت، نسیت به آن مسئولیت و تعهد داشت.
هرکسی در کنگره۶۰ بعد از آموزش ها و طی مراحلی آن ظرفش آماده میشود و بعد به آت مسئولیت می دهند، یک نفر که امروز می آید، به او نمی گویند که شما امروز می توانی بروی و راهنما شوی، قطعا راهنمای خوبی نخواهد شد، چون ظرفیتش، آگاهی و دانشش را ندارد و هنوز آن آموزش های لازم را ندیده است، پس اگر ما بخواهیم ظرفمان را آماده کنیم و مسئولیت ها را بپذیریم و قبله مان را گم نکنیم، حتما باید به مثلث دانایی و دانایی موثر رسیدگی کنیم.
وقتی ما به یک چیزی باور داریم و انجامش نمی دهیم، برایمان ارزشی ندارد، ما باید به آن دانایی برسیم و آن را تبدیل کنیم به دانایی موثر، اگر این کار را نکنیم قطعا دوباره در حاشیه قرار می گیریم و از کنگره می رویم و قبله مان را گم میکنیم و فکر میکنیم همه این کار ها را خودمان کردیم.
همه ما یک هدف مشتریک داریم و آن هدف رهایی انسان ها است، امیدواریم همه بتوانیم دست به دست هم بدهیم و مسئولیت کاری را که به عهده گرفته ایم یتوانیم به خوبی انجام دهیم و موفق باشیم و تعداد رهایی هایمان بالا برود، نمایندگی هایمان بیشتر شود و رشد کنیم.
از این که به صحبت های من گوش کردید متشکرم.
در خلال جلسه مراسم پیمان و اهدای شال ایجنتی راهنمای محترم، مسافر پژمان را مشاهده خواهید نمود:
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
عکاس: مسافر احسان
تایپ گزارش: مسافر احسان، همسفر روح الدین، همسفر مهزیار
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
257