چهارمین جلسه از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی دانیال اهواز به استادی همسفر سارا، نگهبانی همسفر فریبا و دبیری همسفر بهشته با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبلهگمکردن)» در روز دوشنبه ۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خیلی ممنونم از راهنما خوبم همسفر زهره که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه این هفته دربارهی “ظرفیت، مسئولیت و قبلهگمکردن” است. ظرفیت یعنی گنجایش و به ظرف درونی من برمیگردد؛ اینکه ظرف درونی من چقدر است؟ چگونه این ظرفیت بهوجود میآید و چطور میتواند بالاتر برود؟ ظرفیت همراستا با نقطه تحمل است؛ یعنی هرچه نقطه تحمل من بالاتر برود، ظرفیت وجودی من هم افزایش پیدا میکند. اینطور نیست که من فقط بگویم “میخواهم ظرفیت بالایی داشته باشم” و بهطور ناگهانی ظرفیت در من بهوجود بیاید. همانطور که شخصیت ذرهذره شکل میگیرد، ظرفیت هم با تلاش، با عبور از موانع و مشکلات، کمکم در من ساخته میشود. نه اینکه در زمان بروز مشکل آه و ناله کنم و بگویم “چرا این مشکل برای من پیش آمده؟”؛ اگر بتوانم از دل مشکل درس بگیرم و آن را پشت سر بگذارم، و اگر تزکیه و پالایش در من اتفاق بیفتد، آنوقت ظرف وجودیام بالاتر خواهد رفت.
دربارهی مسئولیت؛ هر کسی متناسب با ظرفیتی که دارد، میتواند مسئولیت جایگاهی را که در آن قرار میگیرد، بهدرستی انجام بدهد. اگر من با یک ظرف کوچکتر در یک جایگاه بالاتر قرار بگیرم، مسلماً تخریب ایجاد میشود؛ هم برای خودم، هم برای دیگران، و هم برای آن مکانی که برای خدمت در آن قرار گرفتهام. در اینجا، همانطور که آقای مهندس فرمودند، دچار قبلهگمکردن میشوم. بهعنوان مثال: من میتوانم دبیر یک دبیرستان باشم؛ اما اگر در جایگاه رئیس یک دانشگاه قرار بگیرم، چون ظرفیت آن را ندارم، هم برای خودم تخریب ایجاد میشود، هم کل آن دانشگاه دچار مشکل میشود. انسان تمام خصوصیات حیوانات، جمادات و نباتات را در خود دارد و هرکدام از آنها یک ظرفیت خاص و ثابت دارند؛ اما تنها ظرفیتی که قابل تغییر است، ظرفیت انسان است. من میتوانم ظرفیت خود را با تجربه، تلاش، آموزش و تفکر تغییر بدهم، و همهی اینها در کنگره وجود دارد.
پنج، شش سال از ورودم به کنگره میگذرد. هیچوقت به خواست خودم در کنگره نبودم و به اصرار مسافرم میآمدم. نمیتوانستم آنطور که باید، از کنگره استفاده کنم. چطور بگویم؟ به دلم نمیچسبید. اما حالا، حدود هفت، هشت ماهی هست که به میل و ارادهی خودم آمدم، و احساس میکنم کنگره تنها جاییست که میتواند به پیشرفت من کمک کند، و به من شخصیت بدهد. واقعاً در حال حاضر، هر نوشتاری که در کنگره خوانده میشود یا هر سیدیای که در لژیون کار میکنیم، انگار اولینبار است که میشنوم. اینقدر که برایم تازگی دارند. احساس میکنم تا حالا این مطالب را نشنیده بودم، چون قبلاً نمیخواستم بشنوم. نمیدانم ظرفیتش را نداشتم یا دلیل دیگری بود، ولی واقعاً انگار به گوشم آشنا نبودند.
وقتی دربارهی دستور جلسهی این هفته میخواندم و مینوشتم، با خودم گفتم: “چه بستری آقای مهندس برای ما فراهم کردند!” مکانی که بدون هیچ هزینهای، به ما آموزش میدهند و ما راحت تجربه میکنیم، بدون اینکه کسی از ما ایراد بگیرد. اینجا جای آموزش است، جای تجربه است، و حتی از نوشتار اول کنگره یاد میگیریم. آقای مهندس میفرمایند: “چهارده ثانیه سکوت میکنیم”، و بعد ادامه میدهند که: “ما سکوت میکنیم تا از جهل و ناآگاهی خود به خداوند پناه ببریم.” و از همان ابتدا، تفکر آغاز میشود. خدا را شکر میکنم که این راه برایم نمایان شد و این توفیق را پیدا کردم که در کنگره و در کنار شما عزیزان باشم. انشاءالله بتوانم به کنگره خدمت کنم، همانطور که کنگره من را به حال خوب رساند و به من و مسافرم؛ واقعاً زندگی را برگرداند و حالا میتوانم این لطف کنگره را با خدمت کردن و احترام گذاشتن جبران کنم.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر فروغ و مسافر مهدی
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
264