قبله گم کردن یعنی از هدف اصلی دور شدن

مشارکت مکتوب همسفران لژیون یکم به راهنمایی همسفر ساناز

همسفر مژگان
دستور جلسه در مورد این است که هر فردی چه ظرفیتی می‌تواند داشته‌باشد چقدر می‌تواند مسئولیت پذیر باشد و در آخر قبله گم کردن است که همه مسلمانان رو به خانه خدا که قبله است نماز می‌خوانند کسی که قبله راه گم کند می‌گویند: که قبله را گم کرده‌است؛یعنی هدفش و معبودش را گم کرده‌است. این در مورد انسانهایی به کار می‌رود که وقتی به جایی می‌رسند دیگر آن معبود خود را گم می‌کنند این جا اقای مهندس مثال می‌زنند؛ مانند انسان هایی که بعضی از افراد به ان‌ها کمک می‌کنند و به نقطه‌ای و به جایی می‌رسند ان افراد را دیگر قبول ندارند و برای تخریب کردن آنها تلاش می‌کنند. این انسان‌ها قبله را گم کرده‌اند در آیه‌ای از قرآن هم آمده‌است که انسان موجودی است که به رب خودش ناسپاس است یعنی انسان پیمانی که با خدای خود که بسته را فراموش می‌کند و راه دیگر را می‌رود که معبودش را از دست می‌دهد؛ مهم‌ترین مسئله در هستی ظرفیت است که تمام هستی بر مبنای ظرفیت بنا شده‌است مایعات، گاز ها، گیاهان جانوران هر کدام یک ظرفیتی دارند؛ مثلا یک بوته بیابانی که خشک است یک ظرفیتی دارد یک درخت خرما ظرفیت دیگری دارد پشه یک ظرفیت دارد ببر هم یک ظرفیت دارد و هرکدام پتانسیل و ویژگی خاص خودش را دارد و جالب این جاست که تمام خواصی که درگیاهان جمادات و جانوران است همه در انسان یک جا جمع شده‌است مسئولیت هم به معنی مسئول یعنی پاسخگو در برابر سوالات مثلا اگر کسی ایجنت مسئول شعبه می‌شود یعنی پاسخگو در مقابل شعبه و همینطور راهنما و مرزبان که مسئولیتشان مشخص است به امید اینکه با آموزش گرفتن از کنگره بتوانیم درک درستی از ظرفیت مسئولیت و پذیرش داشته‌باشیم.

همسفر نجوا
ظرفیت یعنی شناخت مرز‌های درون ما و اولین گام است که ما باید درون خود بنگریم و بفهمیم چه توانایی داریم وقتی ظرفیت خودمان را بشناسیم کمتر دچار فرسودگی و یا اضطراب می‌شویم من اگر ظرفیت خودم را بدانم کمتر از خودم انتظار دارم کار هایی انجام بدهم که توان ان را ندارم و‌ مسئولیت هم یعنی اینکه من هر انتخابی که انجام بدم مسئولیت ان با خودم است و وقتی این طور باشد من دیگر نمی‌گویم من مقصر نبودم قربانی شدم. قدرت تصمیم‌گیری هم بالا می‌رود و با پذیرش مسئولیت، باعث رشد فردی می‌شود و هر چه مسئولیتی که می‌پذیرم بزرگتر باشد من انسان قوی تر ی می‌شوم مثل وزنه بردار‌ها که هر چه وزنه سنگین تر باشد قوی تر می‌شوند. و در مورد قبله گم کردن که چه زمانی اتفاق می‌افتد وقتی من مسئولیتی بالاتر از ظرفیت خودم قبول می‌کنم و یا برعکس ان مسئولیت کمتر از ظرفیت ما باشد دچار سر خوردگی می‌شویم و قبله را گم می‌کنیم و مسئولیت و ظرفیت مثل دو بال قوی هستند و قبله یا جهت زندگی ما با توازن میان این دو همیشه جلوی چشم هایمان باقی می‌ماند.

همسفرمعصومه
ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن. دستور جلسه‌ای با سه واژه در ظاهر سهل اما بسیار سخت.در ابتدا از جایگاهای خدمتی که در کنگره نصیب ما می‌شود و فرصت آموزش و خدمت هایی که در اختیار من همسفر قرار می‌گیرد بگویم که من به عنوان عضوی از کنگره ۶۰باید بدانم که اگر بخواهم در این سیستم و این مسیر زیبا اگر بخواهم درست قدم بردارم و فرصت آموزش و خدمت داشته‌باشم باید در ابتدا تلاش برای تفکر و تعقل درست داشته‌باشم و به دنبال آگاهی باشم تا بتوانم ظرفیت خودم را بالا ببرم وآمادگی و قابلیت یادگیری مسائل و آموزش‌ها را داشته‌باشم و در پی بودن یک خدمتگزار واقعی باشم. بعد از بالا بردن ظرفیت و گرفتن مسئولیت، باید تعادل لازم را در خود ایجاد کنم تا قبله خود را گم نکنم و این سه مولفه در کنار هم شکل می‌گیرد و باید بگویم من تا قبل از این شاید فقط مسئولیت را می‌شناختم قبل و بعد آن را توجهی نداشته‌ام. (ظرفیت، قبله گم کردن) ! و بابت این موضوع فکر می‌کنم باید مدام توجه به هر دومثلث دانایی و جهالت را داشته‌باشم. همان طور که در وادی نهم هم یاد گرفتیم نقطه تحمل خود را در جهت مثبت بالا ببریم و برای هر کار و موضوعی ظرفیت و گنجایش لازم را داشته‌باشیم. وقتی از مثلث دانایی در این مبحث صحبت می‌شود، یعنی این که با تفکر خود به شروع و پایان کار و مسئولیتی که می‌پذیریم بیاندیشیم تا بتوانیم در مسیر باشیم و در پی تفکر و آموزش تجربه درست و خوبی از فرصتمان داشته‌باشیم و پاسخگوی خوبی اول برای خودمان و بعد برای دیگران باشیم.

همسفر زهرا
در این دستور جلسه باید به این نکته توجه کنیم که هر موجود چه ظرفیتی دارد و به چه میزان می‌تواند مسئولیت پذیر باشد وچه زمانی یک فرد به اصطلاح قبله اش را گم می‌کند. خداوند در قران بیان می‌کند: که انسان موجودی است که حتی نسبت به رب خود هم نا سپاس است. اطلاعات و اگاهی موجودات هستی و ظرفیت ان‌ها متفاوت است. تمام خصوصیات و صفات حیوانات در انسان هم به صورت بلقوه وجود دارد. بعضی انسانها مانند مار نیش می‌زنند، بعضی درنده هستند وبعضی دیگر ترسو ویا گستاخ و. . . می‌باشند وهمه این صفات بستگی به این دارد که انسان از کدام استفاده کند. باید حتما تبدیلات انجام بگیرد تا یک انسان از صفات زشت وناپسند بتواند به انسانی با خصوصیات مثبت تبدیل شود. ظرف وجودی بعضی از انسان‌ها به اندازه یک انگشتانه، برخی استکان،. . . . . و برخی دریا است. ماباید به ظرفیت افراد توجه کنیم شخصی که ظرف او به اندازه یک استکان است وما به اندازه یک لیوان در ان اب بریزیم سر ریز می‌شود وباعث تخریب می‌شود. مایک مرتبه نمی‌توانیم ظرف خودمان را تغییر بدهیم بلکه باید ذره ذره با بالا بردن علم و اگاهی وتفکر صحیح وکاربردی کردن اموزش‌ها ظرف وجودی خودمان را بزرگ کنیم. وقتی ظرفیت بالا رفت، پذیرش هم بالا می‌رود. اگر کسی که ظرفیت پایینی دارد مسئولیت بزرگی بدهیم قبله را گم می‌کند واز هدف اصلی خودش دور می‌شود.

ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر ساناز، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کیش