چهاردهمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر پویا، نگهبانی مسافر حسین و دبیری همسفر حسین با دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» پنجشنبه 29 فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ برگزار شد.

سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که این فرصت به من داده شده تا در کنگره حضور داشته باشم و بتوانم چیزی را که سالهاست دنبالش هستم، پیدا کنم و با همدیگر آن را بیابیم تا به ساحل امن برسیم.
گاهی میبینم بعضی افراد در این راه خسته و ناامید میشوند و مسیرشان را ادامه نمیدهند، اما نباید خسته شویم و از حرکت در مسیر کنگره ناامید شویم. اگر هم ناامید هستیم، باید سیدیهای "جن درون" و "نجوای درون" را گوش کنیم تا متوجه شویم نجوای نیروهای منفی در ذهنمان باعث خستگی و ناامیدی ما میشود. انشاءالله عزیزان در این مسیر محکم باشند تا به خواسته قلبیشان برسند، چون کسانی که با استواری حرکت میکنند و ناامید نمیشوند، میتوانند به آن ساحل امن برسند.
من خیلی فکر میکردم که دیدهبانها ۲۰ سال است که خدمت میکنند، و با خودم میگفتم که اینها به دنبال چه هستند. اما وقتی سفر کردم و آموزش دیدم، متوجه شدم باید بیایم و خدمت کنم تا ادامه مسیر را بهتر بفهمم. حالا به این نتیجه رسیدم که دیدهبانها هم ماندهاند و خدمت میکنند تا به آن برسند. حتی اگر هزاران سال هم به کنگره بیایم، باز هم باید دنبال کشف چیزی باشم. انشاءالله شما هم خسته نشوید و مسیرتان را ادامه دهید. مشکلات زندگی همیشه هستند، ولی کنگره همیشه نیست. اگر از کنگره برویم، بعید میدانم فرصتی دوباره پیش بیاید تا برگردیم و کاری را که نصفه رها کردیم ادامه دهیم. اگر هم در زندگی مشکلی هست، وقتی در کنگره باشیم، میتوانیم بهتر آن را حل کنیم.

در مورد دستور جلسه، من چندین سال مشکل اضافه وزن داشتم. دلم را خوش کرده بودم که ژنتیکم اینگونه است و نجوای درونم القائات منفی میکرد، باعث میشد حرکت نکنم. اما از آموزشهای مهندس فهمیدم که ژنتیک من اینطور نیست، بلکه تغذیهام غلط است. متوجه شدم که تغذیه سالم را بلد نیستم، پس رفتم و سیدیهای "ساختمان جسم" را گوش دادم و مسیرم را ادامه دادم.
اضافه وزن باعث شده بود با اینکه از سیگار و مواد رها شده بودم، اما حالم مثل اعضایی که میگفتند حالشان خوب است، نبود. آن حال خوش را حس نمیکردم. همیشه انرژی کمی داشتم و کارهایم را خوب نمیتوانستم انجام دهم. وقتی سیدی "صیام" را گوش دادم، فهمیدم اگر روزه بگیرم میتوانم بر نفسم مسلطتر شوم. شروع کردم به اصلاح تغذیه، بهموقع و مرتب غذا خوردن، خوردن سالاد قبل از غذا، سبزیجات، تخممرغ و استفاده از نانهای سالم. با همین کارهای ساده توانستم ۴۰ کیلو وزن کم کنم. الان میفهمم رهایی یعنی چه. دیگر خسته نمیشوم، در حالی که قبلاً ساعت ۱۰ صبح خسته میشدم چون ۵۰ کیلو اضافه وزن داشتم. آن تاریکی باعث شد تا روشنایی بزرگی را تجربه کنم.
تولد اولین سال رهایی مسافر محمدرضا:
سخنان استاد در مورد مسافر:
قسمت دوم صحبتها مربوط به تولد یکسال رهایی محمدرضاست، کسی که با تخریب شدید وارد کنگره شد و اصلاً امید نداشت که به نتیجه برسد. روزی که عکس محمدرضا را به مهندس نشان دادیم، باور نمیکرد که یک نفر اینقدر تغییر کرده باشد. کسانی که درست سفر میکنند، شخصیت قبلیشان کاملاً از بین میرود؛ حتی تفکر، ظاهر، راه رفتن و حرف زدنشان هم تغییر میکند.
محمدرضا در سفر اول تنها بود و کسی نبود که حمایتش کند. درست است که مادرش بود، ولی به آن صورت که همسفران کنار ما هستند، نبود. من همیشه نگران بودم که با این شرایط و در خانه مجردی، شاید به مشکل بخورد. اما همیشه این بچهها نشان دادند که شدنی است. معجزه را در کسانی دیدم که باور نمیکردم به درمان برسند؛ در حالی که کسانی که فکر میکردم میرسند، نرسیدند. این برایم جالب است و نمیدانم چرا اینطور است.
محمدرضا همه کارهایش را درست انجام داد و بر نفس خودش غلبه کرد. با توجه به شرایطی که داشت، سفر سختی را گذراند چون خودم هم سفر کردم و میدانم در تنهایی نجوای درون چطور انسان را بمباران میکند. ولی او با ایمانی که داشت، توانست همه آن نجواها را کنار بزند و خودش را پیدا کند. بعد از مدتی دیدم که حرفهایی میزند که منِ چندساله در کنگره هنوز نتوانستهام بیان کنم. میگفت میخواهم پهلوان شوم، خدمتگزار شوم، راهنما شوم. هر بار که این حرفها را میزد، خدا را شکر میکردم که این پسر بیدار شده، مسیر درست را پیدا کرده و در حال حرکت است.
او برای من در موضوع بخشش، یک الگوی واقعی است. همه شما با او سروکار دارید و میدانید که پسر مودب، باشخصیت و افتادهای است. انشاءالله امسال شال پهلوانیاش را از دستان مهندس میگیرد. راهنما هم که شده. دیگر از خدا چه میخواهیم؟ کسی که با تخریب شدید آمده، حالا تبدیل به انسانی بخشنده و خدمتگزار برای انسانهای دردمند شده است. همه ما ایراد داریم، ولی باید در سیدیها جستوجو کنیم و یاد بگیریم که بچهها چگونه تبدیل به پهلوان و خدمتگزار میشوند.

اعلام سفر مسافر محمدرضا:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی شیشه و هروئین. 12 ماه به روشDST با داروی OT با راهنمایی آقا پویا سفر کردم. رشته ورزشی والیبال. رهایی ۱ سال و 1 ماه.
آرزوی مسافر:
امیدوارم که در تبریز شعبات زیادی تاسیس شود تا انسانهای زیادی به رهایی برسند.
سخنان مسافر محمدرضا:
اول از اساتید مهندس تشکر میکنم که از صور پنهان واقعاً عالی هدایت کردند و از آقای مهندس هم تشکر میکنم. همچنین از کلیه بزرگوارانی که قبل از من در شعبه صائب تبریزی و سایر شعبهها زحمت کشیدهاند، قدردانی میکنم. چون همگی یک خانواده هستیم و هر جایی که نفس آقای مهندس باشد، فرقی نمیکند، و همه یک خانوادهایم. از تکتک شما عزیزان تشکر میکنم و از استاد عزیزم، آقا پویا، هم تشکر میکنم که منِی را که هیچ وقت نمیتوانستم حرف گوش کنم، با عشق و محبتشان به مسیر آوردند. چون من همیشه کار خودم را میکردم، چه ضرر میکردم و چه سود، ولی اکثراً ضرر میکردم. اما چون اینجا را آخرین امید میدانستم، تصمیم گرفتم حرف گوش کنم و تغییر کنم و رشد کنم و فرامین آقا پویا را اجرا کنم.
وقتی که فرامین را اجرا کردم و یکی یکی تجربه کردم، دیدم حال خوش واقعاً وجود دارد و روز به روز هم بیشتر میشود. هنگامی که به چرخه پاداش افتادم و با تزکیه و پالایش آشنا شدم، هر چقدر در مسیر مستقیم حرکت کردم، حس و حالم بهتر میشد و لذت بیشتری میبردم. حال خوشم بیشتر میشد، حالتی که در طی سالها در هیچ موادی و هیچ کار ضدارزشی تجربه نکرده بودم.
یاد گرفتم که برای تربیت نفس و آموزش نفسم و مهار آن، به کنگره آمدهام، مثل یک بچه کوچک که باید تربیتش کنم و بزرگش کنم. همین آموزشها و تربیت نفس است که بعد از انتقال به حلقههای دیگر میتوانم با خودم ببرم. آقای مهندس هم در سیدیها فرمودند که در حلقههای دیگر هستند و آنجا هم رهبری میکنند. امیدوارم که بتوانم شاگرد و خدمتگزار خوبی برای مهندس باشم.
در لایو این هفته آقای مهندس، داستان ایاز را تعریف کردند. من هم همیشه آن عکس زمان تخریبم و مشکلات آن زمان را یادم هست و گاهی که نجواهای منفی به سراغم میآیند، به عکسم نگاه میکنم و اجازه نمیدهم که القاهای منفی، ناامیدم کند.
از همسفران محترم هم تشکر میکنم. درسته که همسفر نداشتم، ولی واقعاً احساس تنهایی نمیکردم و انشاءالله که مسافران شما هم با سفر خوب به رهایی با نمره عالی برسند.
تایپ متن: مسافر آرش
خدمتگزار سایت: همسفر مهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
352