ششمین جلسه از دور سی و ششم کارگاههای آموزشی ویژه مسافران کنگره 60، نمایندگی ایمان با استادی مسافر محترم آبتین، نگهبانی مسافر غلام و دبیری مسافر روح الله با دستور جلسه " هفته راهنما " در روز شنبه 8 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان آبتین هستم مسافر، خداوند را شاکر هستم که یک بار دیگر توفیق داد تا در خدمت شما باشم .
هفته ی راهنماست و تبریک میگم ،به تمام راهنمایان عزیز ، در راس به آقای مهندس اولین راهنمای کنگره 60 ، که با کاری که انجام دادند و طریقت ای را که اغاز کردند ، انسان های بی شماری را از بند اعتیاد نجات دادند و نجات خواهند داد . همه ی کسانی که از سال 76 تا ابد از اعتیاد رها بشوند همه ی آن ها را آقای مهندس نجات داده اند .
یک روز آقای مهندس به دکتر آروین حرف قشنگی زدند . گفتند؛ من هیچ وقت نمی میرم چون من صد ها و هزاران شاگرد پرورش داده ام ، و هر آن چه که بلد بوده ام را در اختیار دیگران قرار داده ام ، اما تو حتی یک نفر را هم آموزش نداده ای ،تا مثل خودت باشد . آروین دست راست جناب مهندس است ،در امر تحقیقات و تحقیقات کنگره را پیش می برد، و استاد دانشگاه بریستول است و آزمایشاتی که در انگلیس انجام می شود، توسط آروین انجام می شود ولی گفت تو میمیری ،مگر اینکه بروی یک شاگرد پرورش بدهی و هر آنچه را که می دانی و توان مندی های خودت را به آن آموزش بدهی .
داریم می بینیم ما ،که راهنمایان کنگره 60 به بهترین شکل به مصرف کنندگان سرویس می دهند، و اعتیاد را درمان می کنند. گویی که خود مهندس هستند . و این چقدر زیبا و قشنگ است که ما همه هم صدا شده ایم، هم نوا شده ایم با این آهنگ زیبا که طنین آن رهایی از بند اعتیاد است .و هیچ معجزه ای بالاتر از رهایی برای مصرف کنندگان نیست،مصرف کننده ای که چندین سال درگیر اعتیاد بوده است و خدا می داند، که چند هزارسال درگیر اعتیاد بوده است. چون ما همین چند سال را می دانیم.
اینکه آرزو داشته یک روز بدون مصرف بگذراند و حال اش خوب باشد. من خودم چندین بار اقدام به ترک کرده بودم و مصرف نمی کردم ، اما حالم بد بود . و فقط دلم خوش بود که مصرف نمی کنم، اما حالم چه ؟
اما الان چند سال است که از رهایی من می گذرد و اصلا به مصرف فکر نمی کنم. به هزار و یک چیز فکر می کنم در روز به جز مصرف .
این چیزی که در کنگره 60 به دست آمده است ، هیچ قیمتی ندارد.
خود آقای مهندس می گویند؛ اگر در آمریکا قطب علم و فن آوری جهان میلیارد ها دلار هزینه می کردی، نمی توانستی به درمان اعتیاد برسی . و چقدر انسان هایی بوده اند که چه از نظر جایگاه اجتماعی و از نظر ثروت در درجه ی بالایی قرار داشت اند. اما نتوانستند اعتیاد خود را درمان کنند و خود کشی کرده اند .
بنابراین چیزی که ما درکنگره به دست آورده ایم به اندازه ای با ارزش است که واقعا هیچ بهایی نمیتوان برای آن قائل شد . و راهنمایان کنگره این موضوع را کاملا درک کرده اند، که چه چیزی به دست آورده اند و کسانی که درکنگره خدمت می کنند، واقعا عاشق هستند که سر از پا نمی شناسند، برای اینکه هر آنچه را که بلد هستند در اختیار دیگران قرار بدهند .
و ما باید از وادی کفر عبور کنیم، وقتی بدون درد ، کتک،یخ،شلاق، توهین و .....
در کنگره با عشق ، احترام، محبت به درمان می رسم . این مسائل را نادیده نگیرم و کافر بشوم به این قضیه و بگویم وظیفه اش است.
بله وظیفه ی ما خدمت است و از کسی انتظاری نداریم.
ولی من اگر به این چیز ها کافر بشوم به خودم ظلم کرده ام .
و در آخر یک دست به افتخار راهنمایان بزنید ، مچکرم.
گرآوری،تنظیم و ارسال:مسافر محمدجواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
259